۱۶,۷۵۹ دلار <a href=”https://365datascience.com/career-advice/data-science-salaries-around-the-world/#:~:text=nothing” target=”_blank” rel= منابع: دادههای خودگزارششده در گلسدور خلاصه شده توسط 365DataScience 365datascience.com 365datascience.com، Analytics Insight از طریق CalTech CTME pg-p.ctme.caltech.edu. ارقام شامل حقوق پایه بهعلاوه پاداشها است.حقوق واقعی بسته به تجربه و شهر متفاوت است (مثلاًحقوق و دستمزد در شهرهای بزرگ آمریکاشهرها بالاتر از میانگین ملی هستند).سایر مناطق: خارج از آمریکای شمالی، اروپا و آسیا، دادههای حقوق هوش مصنوعی کمتر هستند اما نشاندهنده فرصتهای رو به افزایشاند. در استرالیا، متوسط حقوق دانشمندان داده حدود ۷۹,۰۰۰ دلار (حدود ۱۲۰ هزار دلار استرالیا) است 365datascience.com که با سطح حقوق اروپا قابل مقایسه است. خاورمیانه نیز شروع به ارائه بستههای جذاب برای جذب استعدادهای هوش مصنوعی کرده است (اغلب معاف از مالیات)؛ بهعنوان مثال، کشورهایی مانند امارات و اسرائیل در حوزههای هوش مصنوعی سرمایه گذاری کردهاند و میتوانند حقوق رقابتی ارائه دهند (اگرچه میزان دقیق آن متفاوت است). در آفریقا، حقوقها معمولاً بسیار پایینتر است – برای مثال در آفریقای جنوبی متوسط حقوق دانشمند داده حدود ۴۴,۴۳۶ دلار است 365datascience.com در حالی که در مصر فقط ۱۴,۳۶۸ دلار است 365datascience.com. این تفاوتها یک روند جهانی را نشان میدهند: تخصص هوش مصنوعی در همه جا باعث افزایش رقم دستمزد میشود، اما شرایط اقتصادی و بلوغ تقاضا در هر منطقه تأثیر زیادی بر سطح مطلق حقوق دارد. قابل توجه اینکه اگر قدرت خرید در نظر گرفته شود، برخی از این فاصلهها کاهش مییابد؛ همانطور که یک گزارش مشاوره میدهد، هزینه زندگی را در کنار حقوق بسنجید، چون «یک دلار در نیویورک قدرت خرید متفاوتی نسبت به یک دلار در بمبئی یا اروپای شرقی دارد» 365datascience.com 365datascience.com. (جدول ۱ زیر را برای خلاصهای از متوسط حقوق هوش مصنوعی/دانشمندان داده بر حسب کشور ببینید.) جدول ۱. متوسط حقوق سالانه برای متخصصان هوش مصنوعی و دانشمندان داده، کشورهای منتخب (۲۰۲۴–۲۵) 365datascience.com 365datascience.com
همانطور که در بالا نشان داده شد، حقوقها در آمریکای شمالی در جهان پیشتاز هستند (با اختلاف زیاد ایالات متحده)، اروپا غربی و کشورهای پیشرفته آسیایی یک سطح میانی را تشکیل میدهند و مناطق در حال توسعه، دستمزد پایینتری برای متخصصان هوش مصنوعی ارائه میدهند. با این حال، رشد تقاضا جهانی است – حتی مناطقی با دستمزد پایینتر نیز شاهد افزایش سریع استخدام و حقوقهای هوش مصنوعی در هر سال هستند زیرا پذیرش هوش مصنوعی در حال گسترش است linkedin.com linkedin.com. به عنوان مثال، نیرویکار هوش مصنوعی در هند یکی از بزرگترینها در جهان است (~۶۰۰,۰۰۰ نفر حرفهای) و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۷ دو برابر شود که این موضوع باعث افزایش دستمزدها شده است (همچنین با وجود شکاف قابل توجهی در استعدادها) linkedin.com linkedin.com. در اروپا، اشاره به مهارتهای هوش مصنوعی مولد در آگهیهای استخدامی از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴، ۳۳۰٪ افزایش یافته است که نشاندهنده تقاضای فزاینده و فشاری فزاینده بر حقوقهاست linkedin.com linkedin.com. بنابراین، اگرچه اختلاف دستمزد منطقهای وجود دارد، روند کلی نشاندهنده افزایش چشمگیر حقوق هوش مصنوعی در سراسر بازارهای اصلی است، زیرا سازمانها در همه جا برای جذب استعداد هوش مصنوعی رقابت میکنند.تقسیمبندی حقوق بر اساس نقش و سابقهبر اساس نقش: نقشهای شغلی مختلف در حوزه هوش مصنوعی دارای محدودههای دستمزدی متفاوتی هستند که بر اساس مسئولیتها و کمبود مهارتها تعیین میشوند. به طور کلی، نقشهایی که تخصصیتر یا پژوهشمحورتر هستند (مانند پژوهشگران هوش مصنوعی) یا مستقیماً بر درآمد محصول تأثیر دارند (مانند مهندسان یادگیری ماشین در شرکتهای بزرگ فناوری)، معمولاً دستمزد بالاتری نسبت به نقشهای عمومیتر دارند. در زیر برخی از نقشهای کلیدی و سطوح معمول حقوق آنها آمده است: - مهندس یادگیری ماشین: مهندسان ML مدلها و زیرساختهای یادگیری ماشین را طراحی و پیادهسازی میکنند. آنها در صنایع فناوری و سایر صنایع بسیار پرتقاضا هستند. در ایالات متحده، مهندسان یادگیری ماشین اغلب با حقوقی در حدود ۱۰۰٬۰۰۰ دلار شروع میکنند و با تجربه به ۱۸۰٬۰۰۰ دلار به بالا میرسند، بهویژه در بازارهای رقابتی digitaldefynd.com digitaldefynd.com. به طور جهانی، این موقعیت یکی از بالاترین میانگین حقوقها را دارد: یک نظرسنجی گسترده از مشاغل AI/ML میانگین حقوق ۱۸۹٬۰۰۰ دلار را برای نقش «مهندس یادگیری ماشین» نشان داد (دادهها از بیش از ۴٬۵۰۰ پاسخدهنده) aijobs.net aijobs.net. این رقم هم سطح یا حتی بالاتر از بسیاری از موقعیتهای مهندسی نرمافزار است و نشانگر ارزش ویژه مهارتهای یادگیری ماشین است.
دانشمند داده: دانشمندان داده (که دادهها را تحلیل میکنند و مدلهای پیشبینی میسازند) سالهاست که نقش برجستهای دارند و همچنان حقوق بالایی دریافت میکنند. در ایالات متحده، میانگین درآمد دانشمندان داده حدود ۱۱۶,۰۰۰ دلار (Glassdoor) است و غالباً در بازهای بین ~۹۰ هزار تا ۱۵۰ هزار دلار datacamp.com قرار دارد. با کسب تجربه یا در صنایع با حقوق بالا، دانشمندان داده در آمریکا میتوانند بیش از ۱۵۰ هزار دلار درآمد داشته باشند digitaldefynd.com digitaldefynd.com. به طور جهانی، عنوان شغلی “دانشمند داده” متوسط حقوق حدود ۱۵۲,۰۰۰ دلار را نشان میدهد aijobs.net – هرچند این عدد از یک شاخص جهانی احتمالاً به سمت موقعیتهای با حقوق بالای آمریکا متمایل است. در اروپا، حقوق دانشمندان داده نسبتاً کمتر است (میانگین حقوق ۶۷ هزار یورو در آلمان thestepstonegroup.com)، اما حتی در آنجا نیز با ده سال تجربه میتوان به درآمدی حدود ۹۰,۰۰۰ یورو (۱۰۰ هزار دلار) در سال رسید thestepstonegroup.com. دکتر توبیاس زیمرمن، کارشناس بازار کار در Stepstone، میگوید: «دانشمندان داده بسیار مورد نیاز هستند… تعجبی نیست که دانشمندان داده دستمزد خوبی میگیرند. با ده سال سابقه، میتوانند انتظار درآمدی حدود ۹۰,۰۰۰ یورو در سال داشته باشند» thestepstonegroup.com.دانشمند پژوهشگر هوش مصنوعی / پژوهشگر: این افراد متخصصان دکترا هستند که مرزهای دانش هوش مصنوعی را پیش میبرند (اغلب در تیمهای تحقیق و توسعه یا آزمایشگاهها کار میکنند). آنها حقوق بسیار بالایی دریافت میکنند، بهویژه در شرکتهای برتر. میانگین جهانی برای نقشهای «دانشمند پژوهشگر» (هوش مصنوعی) حدود ۱۸۴,۳۰۰ دلار است aijobs.net aijobs.net، که بر اساس هزاران داده به دست آمده است. در عمل، در شرکتهای بزرگ فناوری آمریکا یک دانشمند پژوهشگر ممکن است با جبرانی کل حدود ۲۰۰ هزار دلار شروع کند و بسیار بیشتر پیش برود. به عنوان مثال، در گوگل یک دانشمند پژوهشگر میتواند از حدود ۱۹۳,۰۰۰ دلار در سطح ورودی (L3) تا ۸۹۳,۰۰۰ دلار+ برای سطوح ارشد (L8) دریافت کند levels.fyi. نقشهای تحقیقاتی هوش مصنوعی در صنعت معمولاً شامل سهام قابل توجهی هستند که مجموع حقوق را افزایش میدهد. (در بخشهای بعدی توضیح داده میشود که چگونه پژوهشگران برتر در آزمایشگاههای نخبه حتی بستههای هفت رقمی دریافت میکنند.) در دانشگاه یا سازمانهای غیرانتفاعی، پژوهشگران هوش مصنوعی بسیار کمتر درآمد دارند (به بخش «دانشگاه در مقابل صنعت» در پایین مراجعه کنید)، به همین دلیل بسیاری از پژوهشگران برجسته به سمت نقشهای صنعتی مهاجرت میکنند.برنامهنویس هوش مصنوعی / مهندس نرمافزار یادگیری ماشین: توسعهدهندگانی که در ادغام مدلهای هوش مصنوعی در نرمافزار تخصص دارند (گاهی فقط مهندسان هوش مصنوعی یا توسعهدهندگان نرمافزار هوش مصنوعی نامیده میشوند) حقوقی مشابه سایر مهندسان نرمافزار دریافت میکنند، با این تفاوت که اگر مهارتهای مورد تقاضای هوش مصنوعی را داشته باشند حقوق بیشتری میگیرند. در آمریکا، توسعهدهندگان نرمافزار هوش مصنوعی معمولاً ممکن است با حدود ۸۵ هزار دلار شروع کنند و در موقعیتهای ارشد بیش از ۱۳۰ هزار دلار دریافت کنند digitaldefynd.com digitaldefynd.com. به گفته یک منبع، مهندسان هوش مصنوعی (یک اصطلاح کلی) حدود ۵٪ حقوق بالاتر و ۱۰–۲۰٪ سهام بیشتر نسبت به سایر مهندسان نرمافزار در استارتاپها دریافت میکنند، به دلیل مهارتهای تخصصیشان signalfire.com signalfire.com. یک نظرسنجی جهانی، میانگین حقوق “مهندس هوش مصنوعی” را حدود ۱۵۲,۰۰۰ دلار اعلام میکند aijobs.net. به طور مشابه، “دانشمندان کاربردی” (که اغلب عنوان توسعهدهندگان الگوریتم هوش مصنوعی در شرکتهاست) میانگین درآمد حدود ۱۶۰,۰۰۰ دلار دارند aijobs.net. در خلاصه، یک مهندس با دانش قوی هوش مصنوعی یا یادگیری ماشین معمولاً بیشتر از یک مهندس مشابه بدون این تخصص درآمد خواهد داشت.نقشهای نوظهور (مهندس پرامپت، اخلاقشناس هوش مصنوعی و غیره): انقلاب هوش مصنوعی مولد منجر به پیدایش عناوین شغلی جدیدی مانند «مهندس پرامپت» (طراحی و بهینهسازی پرامپتها برای مدلهای زبانی بزرگ) شده است – نقشهایی که تا چند سال پیش بهسختی وجود داشتند. بهطور قابل توجهی، برخی از این موقعیتها حقوق بسیار بالایی ارائه میدهند. در سال ۲۰۲۳، آگهیهای استخدام برای مهندسان پرامپت هوش مصنوعی حقوقی از ۲۰۰,۰۰۰ دلار تا بیش از ۳۰۰,۰۰۰ دلار forbes.com تبلیغ میکردند و طبق گزارشها، شرکتهایی مثل Anthropic برای مهندسان پرامپت باتجربه حدود ۲۵۰ هزار تا ۳۷۵ هزار دلار پرداخت میکنند businessinsider.com. اگرچه هر «مهندس پرامپت» لزوماً چنین درآمدی ندارد، اما این آمار نشاندهنده داغ شدن مهارتهای هوش مصنوعی مولد است. به همین ترتیب، سازمانها افسران اخلاق هوش مصنوعی و کارشناسان سیاستگذاری هوش مصنوعی را برای تضمین توسعه مسئولانه هوش مصنوعی استخدام میکنند. این نقشها نیز درآمد خوبی دارند اما به اندازه نقشهای فنی تحقیق و توسعه نجومی نیستند – در آمریکا، یک افسر اخلاق هوش مصنوعی ممکن است از حدود ۹۵,۰۰۰ دلار شروع کند و تا ۱۳۵,۰۰۰ دلار و بیشتر بسته به ارشدیت برسد digitaldefynd.com. (اهمیت این موقعیتها با وضع مقررات جدید هوش مصنوعی رو به افزایش است، حتی اگر دستمزد آنها هنوز به اندازه جایگاههای مهندسی نباشد.)سایر نقشهای مرتبط: نقشهای تخصصی دیگری نیز در حوزه هوش مصنوعی وجود دارند: مهندسان MLOps (عملیات یادگیری ماشین) که استقرار مدلهای هوش مصنوعی را مدیریت میکنند (اغلب به اندازه مهندسان نرمافزار/DevOps دستمزد میگیرند و در آمریکا در بازه صد هزار دلار تا میانه صد هزار دلار هستند)، مهندسان داده که پایپلاینهای داده را برای هوش مصنوعی مدیریت میکنند (میانه حدود ~۱۴۰ هزار دلار در سطح جهان aijobs.net)، مهندسان بینایی ماشین (در آمریکا اغلب در بازه ۱۰۰ هزار تا ۱۵۰ هزار دلار) digitaldefynd.com، مهندسان رباتیک (حدود ۸۰ هزار تا ۱۴۰ هزار دلار در آمریکا) digitaldefynd.com و غیره. یک تقاطع خاص، هوش مصنوعی در امنیت سایبری است: نقشهایی مانند «متخصص امنیت هوش مصنوعی» در حال ظهور هستند که میانگین حقوق آنها در آمریکا تقریباً ۱۳۰ تا ۱۸۰ هزار دلار است، چرا که به مهارت همزمان در هوش مصنوعی و امنیت نیاز دارند linkedin.com linkedin.com. در مجموع، هر نقشی که تخصص هوش مصنوعی را با حوزهای دیگر (مثل امنیت، سلامت، مالی و غیره) ترکیب کند، معمولاً درآمد بالایی خواهد داشت؛ چرا که ترکیب این مهارتها کمیاب است.بر اساس سطح تجربه: تجربه یکی از عوامل اصلی در جبران خدمات هوش مصنوعی است. مانند اکثر مشاغل، افراد تازهکار با حقوق بسیار پایینتری نسبت به کارکنان سطح متوسط یا ارشد شروع میکنند – اما در هوش مصنوعی حتی حقوق اولیه نیز نسبت به میانگینهای ملی بسیار بالاست و منحنی رشد بسیار سریع است. در ایالات متحده، دادههای گلسدور نشان میدهد که یک کارشناس داده سطح ابتدایی (۰–۱ سال) میتواند انتظار درآمد کل حدود ۱۱۷٬۰۰۰ دلار را داشته باشد 365datascience.com. با کسب چند سال تجربه، حقوق بهسرعت افزایش مییابد – افرادی با ۴–۶ سال تجربه میانگینی حدود ۱۴۱٬۰۰۰ دلار دریافت میکنند 365datascience.com، و در سطح ۷–۹ سال (مشارکتکننده ارشد) حدود ۱۵۳٬۰۰۰ دلار 365datascience.com. متخصصان با تجربه بالا (۱۰ سال به بالا) یا کسانی که در رهبری قرار دارند میتوانند در نقشهای علم داده به حدود یا بیش از ۱۸۰–۱۹۰ هزار دلار برسند 365datascience.com. در واقع، میانگین برای کسانی با ۱۵ سال تجربه و بیشتر تقریباً ۱۹۰٬۰۰۰ دلار در ایالات متحده بوده است، طبق یک تحلیل 365datascience.com. این مسیر – تقریباً دو برابر شدن حقوق از سطح ابتدایی تا ارشد – انگیزهای قوی برای متخصصان هوش مصنوعی برای ماندن و رشد در این حوزه است. همانطور که در گزارش 365DataScience آمده، این موضوع یک «تقویتکننده انگیزشی عالی» است که «اهمیت پایداری» را در ساختن شغل نشان میدهد 365datascience.com 365datascience.com. برای مهندسان و پژوهشگران هوش مصنوعی نیز الگوی مشابهی (یا حتی شدیدتر) وجود دارد. یک مهندس یادگیری ماشین سطح ابتدایی (فارغالتحصیل جدید در یک شرکت فناوری برتر) ممکن است مجموع دستمزدی در حدود ۱۵۰ هزار تا ۲۰۰ هزار دلار دریافت کند، در حالی که یک مهندس ML یا دانشمند پژوهشی در سطح کارمندی با یک دهه تجربه در همان شرکت، میتواند سالانه بیش از ۳۰۰ هزار دلار (شامل سهام) درآمد داشته باشد. به عنوان مثال، یک متخصص ارشد یا رهبر داده در ایالات متحده میتواند سالانه بیش از ۲۴۰٬۰۰۰ دلار درآمد داشته باشد 365datascience.com و یک مهندس هوش مصنوعی یا پژوهشگر سطح “برجسته” (Distinguished) (با بیش از ۱۵ سال سابقه، در یک شرکت بزرگ) ممکن است پکیجهای جبرانی با ارزش ۵۰۰ هزار دلار یا بیشتر داشته باشد (در بخش بعدی بیشتر به این موارد خاص میپردازیم). در مقابل، کسانی که در سطح مبتدی با مهارتهای هوش مصنوعی وارد بازار کار میشوند (در حالی که درآمدشان خوب است)، معمولاً در محدوده ۱۰۰ هزار دلار درآمد کسب میکنند (که نسبت به بسیاری از حوزهها بالاست، اما تنها کسری از درآمد باتجربهترینها محسوب میشود). همچنین شایان ذکر است که مسیر شغلی اهمیت دارد: کسانی که وارد سمتهای مدیریتی یا اجرایی میشوند (مانند سرپرستان تیمهای AI یا مدیران بخش هوش مصنوعی) حتی ممکن است دستمزدهای بالاتری نسبت به کارشناسان در همان سطح تجربه دریافت کنند. البته، در سال ۲۰۲۴ روند جالبی مشاهده شد که برخی حقوقهای مدیران در حوزه داده/هوشمصنوعی widsworldwide.org کمی کاهش یافت (شاید به دلیل تجدید ساختار شرکتها و احتیاط در افزودن پستهای مدیریتی). با این حال، مدیران باتجربه هوش مصنوعی (مثلاً با بیش از ۱۰ سال سابقه شامل نقش رهبری)، میتوانند چکهای حقوقی بسیار بزرگی دریافت کنند، بهویژه در شرکتهای فناوری بزرگ یا استارتاپهای یونیکورن – اغلب در حد کارشناسان ارشد بعلاوه حق مدیریت. برای مثال، عنوان “رئیس یادگیری ماشین” در سال ۲۰۲۴ متوسط دستمزدی حدود ۳۳۶٬۵۰۰ دلار در جهان داشت (هرچند مبتنی بر نمونه کوچک) aijobs.net. بهطور مشابه، نقشهایی مانند “مدیر یادگیری ماشین” با متوسط جهانی حدود ۲۰۵٬۸۰۰ دلار همراه بود aijobs.net. این ارقام نشان میدهد که پیشرفت در نردبان شغلی برای رهبری تلاشهای AI میتواند بسیار سودآور باشد. نمونه اوایل کار در مقابل ارشد: به طور مشخص، مهندسان نرمافزار در یک شرکت متمرکز بر هوش مصنوعی مانند OpenAI را در نظر بگیرید. بر اساس دادههای Levels.fyi، یک L2 (تازهکار) مهندس نرمافزار در OpenAI جبرانی معادل حدود ۲۳۸ هزار دلار دارد، در حالی که بسته جبرانی یک مهندس نرمافزار L6 (ارشد/کارمند ارشد) حدود ۱.۳۴ میلیون دلار در سال است levels.fyi. این سطح ارشد احتمالاً مربوط به فردی با یک دهه یا بیشتر تجربه و عملکرد استثنایی است. میانه حقوق در OpenAI در تمام سطوح حدود ~۸۷۵ هزار دلار گزارش شده است levels.fyi که نشان میدهد چگونه این مقدار تحت تاثیر حقوقهای بسیار بالای سطوح ارشد است. اگرچه حقوقهای OpenAI یک استثنا در صنعت است، اما نشان میدهد که چگونه درآمد یک متخصص هوش مصنوعی با افزایش تجربه و مسئولیت میتواند جهش شدیدی داشته باشد. به طور خلاصه، متخصصان هوش مصنوعی رشد قابل توجهی در حقوق با افزایش تجربه مشاهده میکنند. حرفهایهای تازهکار در این حوزه نسبت به بسیاری حوزههای دیگر همین ابتدای کار حقوق بالایی دریافت میکنند، اما کسانی که به سطح ارشد یا رهبری در نقشهای فردی هوش مصنوعی میرسند میتوانند شاهد چند برابر شدن جبران خدمات خود باشند. این موضوع زمانی بیشتر به چشم میآید که بسیاری از شرکتها از جبران بر مبنای سهام استفاده میکنند – یعنی یک فرد ارشد که از ابتدا در یک شرکت موفق هوش مصنوعی حضور داشته، اکنون ممکن است سهامی به ارزش میلیونها دلار داشته باشد. در ادامه این گزارش بررسی خواهیم کرد که این پویایی چگونه در شرکتهای بزرگ فناوری و آزمایشگاههای برتر که متخصصان باتجربه هوش مصنوعی حقوقهای بیسابقهای دریافت میکنند، نمود پیدا میکند. تفاوتهای بخشی: شرکتهای بزرگ فناوری در مقابل استارتاپها، دانشگاه و سایر بخشهاتقریباً در هر بخشی به استعدادهای حوزه هوش مصنوعی نیاز است، اما همه بخشها دستمزد یکسانی پرداخت نمیکنند. تفاوتهای قابل توجهی در جبران خدمات وجود دارد بسته به اینکه فرد در یک شرکت بزرگ فناوری، استارتاپ، موسسه دانشگاهی، شرکت مالی، بخش سلامت، دولت و غیره فعالیت کند. در ادامه برخی از روندهای کلیدی جبران خدمات هوش مصنوعی بر اساس بخش را بررسی میکنیم: - غولهای فناوری (شرکتهای فناوری بزرگ): شرکتهایی مانند گوگل، متا، آمازون و مایکروسافت به خاطر ارائه بالاترین حقوقها و بستههای سهام سنگین به استعدادهای هوش مصنوعی شهرت دارند. این شرکتهای بزرگ فناوری سود قابلتوجهی تولید میکنند و برای حفظ برتری خود شدیداً برای جذب متخصصان هوش مصنوعی رقابت میکنند که این امر منجر به جبران خدمات بسیار سخاوتمندانه میشود. به عنوان مثال، یک دانشمند تحقیقاتی یا مهندس هوش مصنوعی در یک شرکت FAANG میتواند به راحتی مجموع جبران خدمت (حقوق + پاداش + سهام) در بازه شش رقمی متوسط تا بالا را سالانه دریافت کند. دادههای سطوح داخلی گوگل نشان میدهد دانشمندان تحقیقاتی از حدود ۱۹۳ هزار دلار (ورودی) تا حدود ۸۹۳ هزار دلار (ارشد) جبران خدمت مستقیم دریافت میکنند levels.fyi. علاوه بر این، پژوهشگران هوش مصنوعی با سطح متوسط تا ارشد در شرکتهای بزرگ فناوری امروزه اغلب بستههای جبرانی بین ۵۰۰,۰۰۰ تا ۲,۰۰۰,۰۰۰ دلار در سال دریافت میکنند – که به طور قابل توجهی بالاتر از چند سال پیش است smythos.com. فایننشال تایمز گزارش داد که این سطوح پرداخت (نیم میلیون تا چند میلیون دلاری) برای دانشمندان پژوهشی، نسبت به چند سال قبل از حدود ۴۰۰ هزار دلار افزایش یافته است ft.com. در شرکتهای بزرگ فناوری، اعطای سهام میتواند بخش بزرگی از جبران خدمت باشد: شرکتهایی مانند گوگل، متا و مایکروسافت اغلب سهامی اعطا میکنند که برای کارکنان ارشد هوش مصنوعی ممکن است دو برابر حقوق نقدی باشد reuters.com. طبق یک منبع داده، «برترین مهندسان در شرکتهای بزرگ فناوری» (حتی نه بهطور خاص در حیطه هوش مصنوعی) به طور متوسط ۲۸۱,۰۰۰ دلار حقوق + ۲۶۱,۰۰۰ دلار سهام سالانه – یعنی حدود ۵۴۲,۰۰۰ دلار کل reuters.com. متخصصان هوش مصنوعی که از باارزشترین افراد هستند اغلب حتی بالاتر از این ارقام دریافت میکنند (به ویژه در نقشهایی که مستقیماً به توسعه محصول یا تحقیق در زمینه هوش مصنوعی مربوط میشود).
- در میان شرکتهای بزرگ فناوری، آزمایشگاههای تحقیقاتی هوش مصنوعی (مانند Google DeepMind، Meta AI، Microsoft Research و غیره) برخی از جالبترین فیشهای حقوقی را ارائه میدهند. این گروهها گاهی نیمه مستقل عمل میکنند و هر آنچه لازم است میپردازند تا فیزیکدانهای درجه یک را جذب کنند. در بخش بعدی مثالهای خاص را ارائه خواهیم داد، اما شنیدن درآمد هفت رقمی پژوهشگران ارشد هوش مصنوعی در شرکتهای بزرگ فناوری غیرمعمول نیست. به گفته یکی از استخدامکنندگان فناوری، «دانشمندان پژوهشی میانرده تا ارشد امروزه میتوانند انتظار داشته باشند مجموع دریافتیشان در شرکتهای بزرگ فناوری بین ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون دلار باشد» ft.com. این رقابت داغ، میزان حقوقها را به سطوحی سوق داده که قبلاً در فناوری سابقه نداشته است (گاهی در برخی موارد با معاملهگران صندوقهای پوشش ریسک یا ورزشکاران حرفهای برابری میکند).
- استارتاپها: شرکتهای استارتاپی نیز به دنبال جذب استعدادهای هوش مصنوعی هستند، اما استراتژیهای جبران خدمات آنها با شرکتهای بزرگ فناوری متفاوت است. استارتاپهای مرحله ابتدایی ممکن است نقدینگی کافی برای پرداخت حقوق در سطح FAANG را نداشته باشند، اما اغلب سهم مالکیت (سهام شرکت) را پیشنهاد میکنند که در صورت موفقیت استارتاپ میتواند بسیار سودآور باشد. در بازار داغ سالهای ۲۰۲۱–۲۰۲۲، برخی استارتاپهای هوش مصنوعی با سرمایه مناسب، حقوقهای بسیار بالایی برای رقابت بر سر استعدادها پرداخت کردند. اما تا سال ۲۰۲۴، استارتاپها معمولاً رویکرد کمهزینهتری در پیش گرفتهاند – «انجام بیشتر با منابع کمتر» – و تمرکزشان بر کارایی و استخدام محتاطانه است signalfire.com signalfire.com. طبق دادههای Carta (از طریق SignalFire)، میانگین حقوقها در استارتاپهای تکنولوژی پس از یک افت کوچک، در سال ۲۰۲۴ دوباره افزایش یافته است اما میزان اعطای سهام تقریباً ۳۵٪ کاهش یافته است نسبت به دوران اوج signalfire.com signalfire.com. با این حال، نقشهای هوش مصنوعی همچنان نقطه روشن باقی ماندهاند: «مهندسان هوش مصنوعی بلیت داغ برای سال ۲۰۲۵ هستند و ۵٪ حق بیمه حقوق و ۱۰–۲۰٪ حق بیمه سهام نسبت به دیگر نقشهای مهندسی دریافت میکنند» signalfire.com signalfire.com. در عمل، این بدان معناست که یک استارتاپ ممکن است به یک مهندس هوش مصنوعی کمی کمتر از گوگل پول پرداخت کند، اما تلاش میکند این تفاوت را با اختیارات سهام جبران کند (البته باید توجه داشت که سهام استارتاپ ریسک بیشتری دارد). برای مثال، یک استارتاپ سری A شاید به یک متخصص هوش مصنوعی حقوق ۱۵۰ هزار دلاری به همراه سهامی ارائه دهد که (روی کاغذ) اگر شرکت رشد کند، ارزش زیادی خواهد داشت. یک روند قابل توجه: پرداخت مبتنی بر موقعیت مکانی در استارتاپها کمتر شدید شده است – تقریباً ۸۵٪ استارتاپها هنوز پرداخت را بر اساس موقعیت مکان تنظیم میکنند، اما فاصله در حال کاهش است زیرا کار از راه دور عادیتر میشود. برخی شهرهای کوچکتر آمریکا اکنون برای نقشهای فناوری حدود ۸۵–۹۰٪ حقوق سانفرانسیسکو را پرداخت میکنند signalfire.com signalfire.com. این بدان معنی است که یک مهندس هوش مصنوعی در یک استارتاپ مثلاً در آستین یا شارلوت میتواند تقریباً حقوق سطح سیلیکون ولی را بگیرد، که قبلاً کمتر رایج بود. به طور کلی، استارتاپها شرایط متفاوتی دارند: استارتاپهای “یونیکورن” سطح بالا گاهی حقوقهایی نزدیک به شرکتهای فناوری بزرگ برای استخدامهای کلیدی هوش مصنوعی میدهند (و در موارد نادر، حتی بیشتر اگر استعداد بسیار حیاتی باشد)، اما بسیاری از استارتاپها حقوق متوسطی ارائه میدهند و امید دارند جذابیت رشد و سهام، استعدادها را جذب کند.
- دانشگاهها (دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی): در تضاد آشکار با صنعت، حقوق کارشناسان هوش مصنوعی در دانشگاهها بسیار پایینتر است. اساتید و پژوهشگران در دانشگاهها اغلب بخشی از حقوقی را دریافت میکنند که میتوانستند در بخش خصوصی به دست آورند. در ایالات متحده، یک استادیار معمولی در رشته علوم کامپیوتر/هوش مصنوعی ممکن است در یک دانشگاه خوب حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار دلار (حقوق پایه نهماهه) دریافت کند news.ycombinator.com. اساتید تمام وقت در مؤسسات برتر ممکن است حدود ۲۵۰ تا ۳۵۰ هزار دلار درآمد داشته باشند (و فقط افراد بسیار برجسته با چندین گرنت یا نقش مدیریتی میتوانند به حدود ۵۰۰ هزار دلار برسند) medium.com. یک برآورد منتشر شده برای اعضای هیئت علمی هوش مصنوعی دانشگاه استنفورد: استادیار حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار دلار؛ دانشیار حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار دلار؛ استاد کامل حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار دلار و بالاتر (و فقط استادان بسیار برتر بیش از ۵۰۰ هزار دلار دریافت میکنند) medium.com. بنابراین حتی استادانی که بالاترین حقوق را میگیرند (مثلاً ۴۰۰ هزار دلار) یک مرتبه بزرگی کمتر از پژوهشگران برتر صنعتی (که همانطور که اشاره شد میتوانند مجموعاً بیش از ۴ میلیون دلار درآمد داشته باشند) حقوق دارند. معمولاً فارغالتحصیلان جدید دکترا پیش از استخدام، مدتی به عنوان پژوهشگر فوقدکترا در دانشگاه مشغول میشوند، که ممکن است سالانه فقط ۶۰ تا ۸۰ هزار دلار دریافت کنند reddit.com– که عملاً یک مرتبه بزرگی کمتر از درآمد یک فارغالتحصیل دکترا در یک آزمایشگاه بزرگ است. این فاصله منجر به پدیده معروف “فرار مغزها” از دانشگاهها به آزمایشگاههای صنعتی شده است. همانطور که یکی از کاربران ردیت به طنز اشاره کرده است: «۶۰ هزار دلار برای یک فوقدکتری… ۵۰۰ هزار دلار برای یک پژوهشگر صنعت معروف با دههها تجربه» reddit.com. حتی آزمایشگاههای تحقیقاتی دولتی و سازمانهای غیرانتفاعی هم نمیتوانند با صنعت رقابت کنند: به عنوان مثال، دولت آمریکا دارای سطوح حقوقی سختگیرانهای است که البته به طور قانونی نمیتوانند با حقوقی که شرکتهای خصوصی به کارشناسان هوش مصنوعی پرداخت میکنند برابر شوند news.ycombinator.com. در نتیجه، بسیاری از مشاغل دولتی هوش مصنوعی معمولاً زیر حدود ۱۸۰ هزار دلار میمانند ziprecruiter.com، و سازمانها برای جذب استعدادهای برتر تلاش میکنند – که موجب اتکا به پیمانکاران میشود. این اختلاف آنقدر زیاد است که اساتید هوش مصنوعی برتر اغلب با مشاوره یا راهاندازی شرکتها درآمد خود را افزایش میدهند. غیرمعمول نیست که یک استاد هوش مصنوعی مرخصی بگیرد و به شرکتی نظیر گوگل یا OpenAI بپیوندد و یک بسته حقوقی چند میلیون دلاری دریافت کند – چیزی که عملاً در دانشگاه دستیافتنی نیست. مزایای کار دانشگاهی متفاوت است: آزادی برای دنبال کردن علایق پژوهشی، امکان انتشار آزادانه و شکلدادن به نسل آینده از طریق آموزش و تدریس. اما فقط از جنبه حقوق، دانشگاهها بسیار عقبتر از صنعت هستند. (یک نکته مثبت: بسیاری از دولتها و دانشگاهها به دنبال ارائه کمکهزینه، کرسی وقفشده یا سایر مشوقهایی برای نگه داشتن اعضای هیئت علمی هوش مصنوعی هستند، اما فاصله همچنان زیاد است.)
- شرکتهای مالی و کمی: جدا از شرکتهای بزرگ فناوری، بخش مالی (بهویژه صندوقهای پوشش ریسک، بانکهای سرمایهگذاری و شرکتهای معاملهگری کمی) به پرداخت بسیار بالا برای استعدادهای AI و داده معروف هستند. شرکتهایی مانند Jane Street، Citadel، Two Sigma و غیره، متخصصان AI/ML (اغلب با عنوان پژوهشگر کمی یا دانشمند داده) را استخدام میکنند و میتوانند بستههای جبرانی ارائه دهند که با شرکتهای بزرگ فناوری رقابت میکند. در واقع، برای موقعیتهای ورودی کمی (که ممکن است شامل AI/یادگیری ماشین در معاملات الگوریتمی باشد)، حقوقها بسیار بالا است: مثلاً گزارش شده که Jane Street به مهندسان نرمافزار/کمی تازه فارغالتحصیل به عنوان مثال ۳۲۵٬۰۰۰ دلار در سال ۲۰۲۳ پیشنهاد داده است levels.fyi. این شرکتها معمولاً حقوق پایه بالا به همراه پاداشهای سنگین پرداخت میکنند. یک کمی AI با سابقه متوسط در حوزه مالی ممکن است سالیانه بین ۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون دلار یا بیشتر درآمد داشته باشد اگر در حال کسب سود برای شرکت باشد. بخش مالی به AI به چشم یک مزیت رقابتی برای مسائلی مانند الگوریتمهای معاملاتی، مدلسازی ریسک و نوآوری در فینتک نگاه میکند. بنابراین، آنها برای همان دکترای آمارگیران و متخصصان ML رقابت میکنند. اگرچه نقشهای مالی ممکن است همان اعتبار عمومی نقشهای AI در شرکتهای فناوری بزرگ را نداشته باشند، اما جبران خسارت اغلب همسطح است. همچنین شایان توجه است که برخی بانکهای بزرگ اکنون مستقیماً مهندسان AI و دانشمندان داده را برای مدرنسازی عملیات خود استخدام میکنند، گرچه بانکها معمولاً کمتر از صندوقهای پوشش ریسک پرداخت میکنند (نقشهای بانکی بیشتر با بقیه شرکتهای بزرگ همراستا هستند – پرداخت خوب، اما معمولاً شبیه افراطهای فناورانه/کمی نیست). خلاصه اینکه، حوزه مالی برخی از غنیترین بستههای پرداختی را برای متخصصان AI ارائه میکند، بهویژه در صندوقهای پوشش ریسک و معاملات با فراوانی بالا که یک الگوریتم ML عالی میتواند سود زیادی به همراه آورد.
- بهداشت و زیستفناوری: حوزه بهداشت (شامل شرکتهای داروسازی، شرکتهای تجهیزات پزشکی و استارتاپهای فناوری سلامت) هوش مصنوعی را برای کشف دارو، تصویربرداری پزشکی، تحلیل دادههای بیماران و غیره پذیرفته است. جبران خسارت در حوزه بهداشت برای نقشهای AI متغیر است. شرکتهای بزرگ داروسازی (مانند Roche، Novartis) و شرکتهای زیستفناوری که پژوهشگران AI استخدام میکنند میتوانند خوب پرداخت کنند، اما اغلب بهاندازه شرکتهای فناوری خالص پرداختی ندارند – شاید برای دانشمندان AI با تجربه در دامنه پایین تا میانی شش رقمی باشد. استارتاپهای حوزه سلامت ممکن است از نظر نقدی محدودتر باشند، اما اگر از تامین مالی قابل توجه برخوردار باشند، میتوانند بستههای رقابتی پیشنهاد دهند (بهعلاوه جذابیت کار روی فناوری نجاتبخش را دارند). یک مثال AI در کشف دارو است: فارغالتحصیل دکترای AI که برای یک بخش تحقیق و توسعه داروسازی بزرگ کار میکند، ممکن است حقوق پایهای ۱۵۰ هزار دلار داشته باشد و با پاداش به ۲۰۰ هزار دلار یا بیشتر برسد که قابل توجه است اما کمتر از حقوق FAANG است. در هوش مصنوعی تصویربرداری پزشکی، بیمارستانها و شرکتهای healthtech متخصصان AI را برای توسعه الگوریتمهای تشخیصی استخدام میکنند؛ این نقشها ممکن است مشابه سایر نقشهای نرمافزاری در حوزه سلامت حقوق بگیرند (احتمالاً در محدوده ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار دلار برای افراد باتجربه، بیشتر در شهرهای بزرگ یا شرکتهای بزرگ). در مجموع، حوزه بهداشت یک زمینه بزرگ رشد برای مشاغل AI است (بیمارستانها اکنون دانشمندان داده استخدام میکنند و غیره linkedin.com)، اما حقوقها اغلب تا حدی نسبت به بودجه سازمانهای بهداشتی و این واقعیت که بسیاری از این نقشها در محیطهای غیرانتفاعی یا بالینی هستند محدود شدهاند. با این وجود، با رشد healthtech خصوصی، همگرایی بیشتری با حقوق حوزه فناوری شاهد هستیم – به عنوان مثال، دانشمند زیستپزشکی AI در یک استارتاپ پیشرفته ژنومیکس در سیلیکون ولی ممکن است دقیقاً مانند هر مهندس AI دیگر در آنجا (یعنی اگر ارشد باشد حقوق شش رقمی بالا) دستمزد دریافت کند.
- دولت و بخش عمومی: سازمانهای دولتی و بخش عمومی نیاز زیادی به استعدادهای هوش مصنوعی دارند (برای دفاع، سیاست، خدمات عمومی و غیره)، اما معمولاً پایینترین سطح جبران خدمات را در میان بخشها ارائه میدهند. همانطور که ذکر شد، دولت ایالات متحده با موانعی روبرو است زیرا مقیاسهای پرداخت فدارل برای متخصصان (حتی در بالاترین سطوح GS یا SES) بسیار کمتر از حقوقهای صنعت – اغلب در حدود ۱۰۰ هزار دلار – سقف دارند. یک آگهی برای “کارشناس هوش مصنوعی” در یک شغل دولتی ممکن است با حقوق ۱۲۰ هزار دلار در سال تبلیغ شود، که با شرکت های خصوصی که همان فرد را با ۳۰۰ هزار دلار استخدام میکنند، رقابتی نیست. یکی از کاربران Hacker News اظهار داشت که «دولت آمریکا در حال حاضر قانونی نمیتواند حقوق مورد نیاز برای جذب کارشناسان هوش مصنوعی را پرداخت کند» و اشاره کرد که بیشتر این کارها به پیمانکارانی واگذار میشود که میتوانند نرخ بازار را پرداخت کنند news.ycombinator.com. این پیمانکاران (مانند Booz Allen و غیره) حقوق بهتری پرداخت میکنند، اما باز هم نقشهای پیمانکاری دولتی برای هوش مصنوعی معمولاً در محدوده میانی تا بالای ۱۰۰ هزار دلار هستند. خارج از آمریکا، برخی دولتها (مانند کشورهای اروپایی یا سازمانهای سازمان ملل) نیز حقوقهای ثابتی دارند که متوسط محسوب میشود. برای مثال، یک نقش مشاور هوش مصنوعی در یک وزارتخانه دولتی در اروپا ممکن است معادل ۸۰ هزار دلار حقوق بدهد. البته استثناهایی وجود دارد – مانند پروژههای دفاعی یا مناطق اقتصادی خاص که ممکن است پاداشهایی ارائه کنند – اما به طور کلی، دولت کمدرآمدترین مسیر برای یک متخصص هوش مصنوعی است. افرادی که به این حوزه میپیوندند عمدتاً به خاطر احساس رسالت یا تأثیرگذاری وارد میشوند و نه مزایای مالی. اخیراً فراخوانهایی برای ایجاد مقیاسهای حقوقی ویژه برای کارشناسان فنی در دولت (برای جذب استعدادهای هوش مصنوعی) صورت گرفته است news.ycombinator.com، اما چنین اقداماتی زمانبر است. تا آن زمان، آژانسهای دولتی در معرض ریسک از دست دادن استعدادهای هوش مصنوعی به بخش خصوصی هستند، مگر اینکه با پیمانکاران همکاری کنند یا مزایای غیرمالی دیگری ارائه دهند.
- آکادمی و سازمانهای غیرانتفاعی: (در بالا تحت عنوان آکادمی توضیح داده شده – پرداخت نسبتاً پایین نسبت به بخش خصوصی. آزمایشگاهها یا سازمانهای خیریهای غیرانتفاعی ممکن است کمی بیشتر از دانشگاهها حقوق بدهند اما هرگز به اندازه شرکتهای بزرگ تکنولوژی نمیرسد. برای مثال، مؤسسه Allen برای هوش مصنوعی (AI2) یا خیریههایی که روی اخلاق هوش مصنوعی کار میکنند ممکن است برای پژوهشگران سطح بالا حقوقی در حد وسط صدها هزار دلار پیشنهاد دهند، اما اغلب بر جذابیت مأموریتمحور تکیه دارند.)
- سایر صنایع: عملاً هر صنعتی امروزه به نوعی متخصصان هوش مصنوعی را استخدام میکند. شرکتهای تولیدی مهندسین هوش مصنوعی و رباتیک را استخدام میکنند (اغلب حقوق مشابه سایر مهندسین در حوزه تولید که معمولاً کمتر از حوزه نرمافزار است، مثلاً در حدود ۱۰۰ هزار دلار در آمریکا). شرکتهای خردهفروشی برای موتورهای پیشنهاددهنده، شرکتهای مخابراتی برای بهینهسازی شبکه، و غیره، دادهدان استخدام میکنند. نظرسنجیهای حقوق و دستمزد صنعت نشان میدهد که بالاترین حقوقها برای نقشهای دادهکاوی/هوش مصنوعی در آمریکا شامل مخابرات (حدود ۱۶۳ هزار دلار)، تکنولوژی (فناوری اطلاعات) (حدود ۱۶۱ هزار دلار)، بیمه (حدود ۱۶۰ هزار دلار) و خدمات مالی (حدود ۱۵۸ هزار دلار) است 365datascience.com 365datascience.com – اساساً بخشهایی که داده و هوش مصنوعی مستقیماً درآمد ایجاد میکنند. بخشهای کمدرآمدتر (نسبتاً) شامل حوزههایی مانند کشاورزی (۱۳۶ هزار دلار) یا آموزش (۱۲۰ هزار دلار) بودند 365datascience.com 365datascience.com. اما حتی در این بخشهای «کمدرآمد»، مشاغل هوش مصنوعی اغلب بالاتر از میانگین کلی همان حوزه پرداخت دارند؛ مثلاً، یک متخصص هوش مصنوعی در آموزش با حقوق ۱۲۰ هزار دلار، خیلی بیشتر از یک معلم معمولی درآمد دارد. این نشان میدهد که مهارتهای هوش مصنوعی در همهجا مزیت حقوقی دارند: میانگین مزیت حقوقی حدود ۵۶٪ است، بر اساس تحلیل PwC؛ یعنی نقشهای مرتبط با هوش مصنوعی بیش از نصف حقوق نقشهای مشابه با تجربه یکسان بیشتر پرداخت میشود pwc.com.
خلاصه اینکه، محل کار شما تأثیر زیادی بر حقوق حوزه هوش مصنوعی دارد. شرکتهای بزرگ فناوری و حوزه مالی میتوانند متخصصان هوش مصنوعی را میلیونر کنند؛ استارتاپها معمولاً پتانسیل رشد بالایی دارند اما حقوق فعلی کمی پایینتر است (با استثنائاتی برای استارتاپهای با سرمایهگذاری قابل توجه)؛ دانشگاهها و دولت پاداشهای فکری دارند اما نیازمند پذیرش کاهش حقوق هستند. بسیاری از متخصصان هوش مصنوعی با توجه به اولویتهای شخصی (مثلاً درآمد کوتاهمدت در مقابل آزادی پژوهش یا اثرگذاری بر سیاست عمومی) درباره انتخاب بخش کاری تصمیم میگیرند. با این حال، شاهد همگرایی هستیم: صنایع سنتی مانند مخابرات، بیمه و مشاوره برای جذب استعدادهای هوش مصنوعی در حال افزایش حقوق هستند و فاصله با بخش فناوری را کاهش میدهند 365datascience.com 365datascience.com. برای نمونه، شرکتهای مشاوره اکنون بهشدت تیمهای هوش مصنوعی میسازند و حقوق بسیار بالایی به دانشمندان داده میدهند زیرا باید به مشتریان درباره هوش مصنوعی مشاوره دهند linkedin.com. در مجموع نتیجه این است که متخصصان هوش مصنوعی گزینههای فراوانی دارند – و بسیاری ترجیح میدهند در طول مسیر شغلی خود میان بخشها جابجا شوند (مثلاً از دانشگاه آغاز کنند، به شرکت بزرگ فناوری یا استارتاپ بروند و بعدها به دولت ملحق شوند)، و مهارت ارزشمند خود را به شیوههای مختلف به کار ببرند. بنچمارکهای شرکتهای برتر: OpenAI، DeepMind، Meta، Microsoft و غیرهیکی از راههای روشن برای درک محدوده حقوق هوش مصنوعی، نگاه به برخی شرکتها و آزمایشگاههای مشهور در زمینه هوش مصنوعی است. اینها شامل شرکتهای تحقیقاتی اختصاصی هوش مصنوعی و بخشهای هوش مصنوعی شرکتهای بزرگ فناوری هستند. در اینجا، بنچمارکها و گزارشهایی از چند بازیگر کلیدی را برجسته میکنیم: - OpenAI: به عنوان خالق ChatGPT و یکی از آزمایشگاههای پیشرو هوش مصنوعی، گزارش شده است که OpenAI به کارکنان خود، به ویژه اعضای ارشد، دستمزدهای بسیار سخاوتمندانهای ارائه میدهد. دادههای اخیر از Levels.fyi نشان میدهد که یک مهندس نرمافزار در OpenAI دارای میانگین کل دریافتی حدود ۸۷۵,۰۰۰ دلار در سال (در آمریکا) است levels.fyi. این دامنه چشمگیر است – یک مهندس تازهکار (L2) حدود ۲۳۸ هزار دلار دریافت میکند، در حالی که یک مهندس ارشد (L6) میتواند تا ۱.۳۴ میلیون دلار در سال دریافتی داشته باشد levels.fyi. OpenAI همچنین ساختار مشارکت در سود با “واحدهای مشارکت در سود” برای کارمندان خود دارد که در صورت افزایش ارزشگذاری OpenAI میتواند دریافتی را بیشتر کند. به گفته رویترز، «پژوهشگران ارشد OpenAI به طور منظم بستههای جبرانی بیش از ۱۰ میلیون دلار در سال دریافت میکنند» reuters.com reuters.com. این عدد چشمگیر است اما منابع مختلف در رقابت شدید برای جذب استعدادها آن را تأیید کردهاند. برای مثال، زمانی که برخی از پژوهشگران OpenAI توسط رقبا جذب میشدند، OpenAI پاداشهای نگهداری ۱ تا ۲ میلیون دلاری بهعلاوه افزایش سهام به ارزش ۲۰ میلیون دلار یا بیشتر برای متقاعد کردن آنها به ماندن پیشنهاد داد reuters.com. این بستههای نگهداری نشان میدهد که ارزش کل دریافتی یک پژوهشگر OpenAI (حقوق + سهام) میتواند بسیار بالا باشد – در برخی موارد تا هشت رقم. استراتژی OpenAI رقابتی بودن همراه با تأکید بر مأموریتش است؛ یکی از پژوهشگران به نام نوآم براون اعلام کرد که برای پیوستن به OpenAI در واقع پول کمتری گرفت چون هیجان کار برای او مهمتر بود (هر چند حتی این «کمتر» در این زمینه، احتمالاً همچنان پیشنهاد قابل توجهی بوده است) reuters.com.
- گوگل دیپمایند (آلفابت): بخش تحقیق و توسعه هوش مصنوعی گوگل، که اکنون ترکیبی از گوگل برین و دیپمایند است، به پرداخت دستمزدهای بسیار بالا به کارکنانش معروف است. چند سال پیش خبری منتشر شد که میانگین حقوق در دیپمایند لندن حدود ۲۹۵٬۰۰۰ پوند (~۴۰۰ هزار دلار) با احتساب پاداشها بود m.economictimes.com. گوگل بسیار توان مالی دارد و برای جذب استعدادها مبالغ شگفتانگیزی را پیشنهاد داده است. خبرگزاری رویترز گزارش داد که گوگل دیپمایند به پژوهشگران برتر تا ۲۰ میلیون دلار در سال پکیجهای جبران خدمت پیشنهاد داده و حتی برنامه واگذاری سهام را برای جذابتر کردن قراردادها تغییر داده است reuters.com. این موارد استثنایی هستند (احتمالاً برای پیشتازان جهانی هوش مصنوعی)، اما نشان میدهد چه پیشنهادهایی مطرح است. برای مقایسه، یک دانشمند پژوهشی معمولی گوگل در آمریکا میتواند تا حدود ۹۰۰ هزار دلار درآمد داشته باشد همانطور که اشاره شده levels.fyi، اما دیپمایند برای جذب متخصصان و به ویژه قبل از ادغام کامل در گوگل فراتر از معیارهای معمول پرداخت کرده است. در یکی از خاطرات مشهور، گوگل بیش از ۱۰۰ میلیون دلار برای خرید یک استارتاپ صرفاً برای جذب یک پژوهشگر خاص هوش مصنوعی (جف هینتون در سال ۲۰۱۳) پرداخت کرد – در واقع یک «اکویهایِر» برای جذب استعدادها. اکنون با شدت گرفتن رقابت، گوگل به نظر میرسد آماده است هرکاری انجام دهد: اعطای سهام خارج از چرخه، کوتاه کردن دوره واگذاری سهام و پیشنهادهای چند میلیون دلاری برای استخدامهای کلیدی reuters.com.
- متا (فیسبوک) هوش مصنوعی: متا در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ به طور چشمگیری فعالیتهای خود در حوزه هوش مصنوعی را افزایش داده، ابتکار یک “ابررایانه هوش مصنوعی” جدید را راهاندازی کرده و به دنبال جذب برترین استعدادها بوده است. بر اساس گفتگوهای صنعت و آنچه بعداً توسط مدیرعامل OpenAI به صورت عمومی مطرح شد، متا به برخی پژوهشگران بستههایی تا سقف ۱۰۰ میلیون دلار (احتمالاً در طی چند سال پرداخت میشود) پیشنهاد میداد smythos.com smythos.com. در میانه سال ۲۰۲۵، سم آلتمن (مدیرعامل OpenAI) ادعا کرد که متا تلاش دارد پژوهشگران OpenAI را با پاداش امضای قرارداد ۱۰۰ میلیون دلاری و حقوق سالانه حتی بالاتر جذب کند smythos.com smythos.com. اگرچه این ادعا بخشی از یک روایت بود (و متا اظهار نظری نکرد)، اما تحلیلهای بعدی نشان میدهد متا واقعاً به برخی رهبران حوزه هوش مصنوعی بیش از ۱۰ میلیون دلار در سال پیشنهاد داده است smythos.com smythos.com. در واقع گفته میشد مدیرعامل متا مارک زاکربرگ شخصاً به سراغ برترین نامزدها میرفت تا پیشنهادهای ۱۰ میلیون دلاری یا بیشتر برای پیوستن به آزمایشگاه هوش مصنوعی متا به آنها بدهد smythos.com. همچنین گفته میشود متا تا سال ۲۰۲۵ برای پیشنهاد حقوق به پژوهشگران برجسته به طور معمول از مرز ۲ میلیون دلار در سال عبور کرده است smythos.com. با وجود این مبالغ، OpenAI و برخی شرکتهای دیگر موفق شدند افراد خود را حفظ کنند و این موضوع نشان میدهد که پول لزوماً تنها عامل تصمیمگیری در این سطح نیست – اما قطعاً تأکید میکند که «آزمایشگاههای هوش مصنوعی به سبک بازی شطرنج نیرو جذب میکنند… و حاضرند برای نامزدهای دارای تخصص ویژه پول زیادی بپردازند» reuters.com. (این نقل قول گیرا از آریل هربرت-وس، پژوهشگر پیشین OpenAI است که جنگ استعدادها را توصیف کرده است reuters.com.) شایان ذکر است که برای نقشهای تیپیکتر، مهندسان نرمافزار متا (فیسبوک) با تمرکز بر هوش مصنوعی ممکن است چند صد هزار دلار (سطح E5 در متا حدود ~۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار دلار) درآمد داشته باشند. اما گروه تحقیقات هوش مصنوعی متا (FAIR) به طور سنتی حقوق بسیار خوبی میدهد و اغلب شامل پاداش امضا و کمکهزینه پژوهشی نیز بوده است.
- تحقیقات مایکروسافت / هوش مصنوعی مایکروسافت: مایکروسافت سرمایهگذاری سنگینی در حوزه هوش مصنوعی داشته است (از جمله شراکت بیش از ۱۰ میلیارد دلاری با OpenAI). پرداختی مایکروسافت برای نقشهای هوش مصنوعی رقابتی با سایر شرکتهای تکنولوژی بزرگ است، اگرچه شاید در بالاترین سطوح کمی پایینتر از گوگل/متا باشد. یک رهبر هوش مصنوعی در سطح “Partner” مایکروسافت میتواند مجموع دریافتی بالای ۱ میلیون دلار داشته باشد، اما تعداد کمتری به ارقام نجومی مشابه OpenAI/Google میرسند. مایکروسافت با خروج برخی استعدادها به شرکتهای خالص هوش مصنوعی مواجه شد (مثلاً سباستین بوبک در سال ۲۰۲۳ از MSR به OpenAI پیوست reuters.com) که نشان میدهد آزمایشگاههای کوچکتر گاهی اوقات از غولهای بزرگ هم بیشتر پرداخت میکنند. با این حال، مایکروسافت معمولاً مشوقهای دیگری هم اضافه میکند (مانند تأمین مالی پژوهش برای پروژههای فردی، و اکنون از طریق شراکت با OpenAI، فرصت همکاری نزدیک با فناوریهای پیشرفته). اعداد واقعی: Levels.fyi نشان میدهد یک “پژوهشگر” مایکروسافت در سطح ۶۶ (تقریباً ارشد) دریافتی حدود ۳۰۰ هزار دلار دارد و سطح Partner (مدیر اجرایی) میتواند به حدود ۸۰۰ هزار تا ۱ میلیون دلار، با احتساب سهام، برسد. همچنین، مایکروسافت معمولاً پاداشها را به عملکرد محصولات هوش مصنوعی گره میزند (مثلاً پرداختی یک متخصص Azure AI ممکن است شامل پاداش فروش باشد). خلاصه اینکه مایکروسافت حقوقی در سطح بهترینها برای هوش مصنوعی میپردازد، اما در رسانهها به اندازه جنگهای مزایده بین OpenAI، متا و گوگل مورد توجه قرار نگرفته است. احتمالاً به این دلیل است که مایکروسافت بهطور استراتژیک از سرمایهگذاری روی OpenAI بهرهبرداری میکند – در واقع برخی از پژوهشگران با بالاترین دستمزد را به فهرست حقوق شرکت OpenAI سپرده و درعینحال از نوآوریهای آنان منفعت میبرد.
- آمازون و دیگران: آمازون (AWS) مهندسان هوش مصنوعی زیادی استخدام میکند (برای خدمات هوش مصنوعی AWS، الکسا و غیره) و معمولاً برای سطوح ارشد حقوقی مشابه سایر شرکتهای بزرگ فناوری میپردازد (رقم بالا در شش رقم). اپل نیز حضور دارد – گفته میشود که نقشهای هوش مصنوعی/یادگیری ماشین اپل کمی پایینتر از بقیه پرداخت میشود (اپل تمایل به فرهنگ محرمانهتر و گاهی سهم کمتر دارد، اما همچنان حقوق صدها هزار دلاری میپردازد). انویدیا، شرکت کلیدی تراشههای هوش مصنوعی نیز شروع به جذب پژوهشگران این حوزه کرده و پرداختی مناسب دارد، هرچند بیشتر در بخش مهندسی فعال است.
- استارتاپهای شاخص هوش مصنوعی: برخی استارتاپهای مرزی هوش مصنوعی اخیراً به دلیل پرداختهای بالا خبرساز شدهاند. به عنوان مثال، Anthropic، رقیب OpenAI، طبق گزارشها حقوق چند صد هزار دلاری به مهندسان با تجربه متوسط پیشنهاد داده است. به شکلی چشمگیرتر، وقتی استارتاپ xAI (متعلق به ایلان ماسک) راهاندازی شد، احتمالاً باید این پیشنهادهای بالا را برای جذب استعداد از رقبا تکرار میکرد. یک استارتاپ کوچک معمولاً نمیتواند سالی ۱۰ میلیون دلار به کسی بپردازد، اما ممکن است او را با سهامی که در صورت موفقیت استارتاپ دهها میلیون دلار ارزش پیدا کند، جذب کند. خبرنامه Smythos خلاصه کرده: «در سال ۲۰۲۵، متا پیشنهاد بالای ۲ میلیون دلار داد اما همچنان استعدادها را به رقبا میباخت… متا در حال رقابت در بازار نیست – بلکه تلاش میکند با ابداع سطح جدیدی از دستمزد، بازار را دگرگون کند» smythos.com smythos.com. این نشان میدهد که حتی استارتاپها (در صورت پشتیبانی مالی گسترده) در صورت شکستن عرف بازار، میتوانند استعداد جذب کنند. یک نمونه: Lightmatter (استارتاپ سختافزاری هوش مصنوعی) پژوهشگران برجسته ML را با سهام شبیه همبنیانگذار از گوگل جذب کرد. هرچند دقیقاً حقوقها مشخص نیست، اما نشان میدهد پرداخت در استارتاپها میتواند کاملاً خلاقانه باشد.
در پایان، حد بالای حقوقهای هوش مصنوعی به طور مداوم توسط تعداد انگشتشماری از شرکتهای کلیدی بازتعریف میشود. تا سالهای ۲۰۲۴–۲۰۲۵، برخی معیارهای مشخص عبارتند از: - مهندسان هوش مصنوعی سطح بالا در OpenAI: میانگین تقریبی ۱ میلیون دلار، با بازه تقریباً از ۲۴۰ هزار تا ۱.۳ میلیون دلار برای سطح جونیور تا سینیر levels.fyi.
- محققان برتر در OpenAI: بیش از ۱۰ میلیون دلار در سال برای چند «ابرستاره» (طبق گزارش رویترز) reuters.com.
- Google DeepMind: تا ۲۰ میلیون دلار در سال برای برخی محققان پیشنهاد داده است reuters.com.
- Meta AI: پیشنهادات فرضی تا ۱۰ تا ۲۵ میلیون دلار مجموعاً برای استعدادهای مورد توجه (مثلاً قراردادهای چندساله یا پاداشهای سنگین یکباره) smythos.com smythos.com.
- یک دانشمند ارشد پژوهشی هوش مصنوعی معمولی در یک شرکت بزرگ فناوری (نه رده کاملاً برتر): ۵۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار دلار مجموع دریافتی امری رایج است ft.com reuters.com.
- در مقابل، یک متخصص هوش مصنوعی معمولی در یک شرکت کوچکتر یا خارج از رده برتر: ۱۵۰ هزار تا ۳۰۰ هزار دلار بسته به نقش و محل کار که همچنان نسبت به اکثر مشاغل بسیار بالاست.
این ارقام شاید باورنکردنی به نظر برسند، اما واقعیت «کمبود استعداد» را در حوزهای فناوری نشان میدهند که رهبران آن معتقدند آینده صنایع را شکل خواهد داد. به قول یک تحلیل: «نیروی نخبه هوش مصنوعی اکنون برچسب قیمتی را دارد که قبلاً برای کل شرکتها رزرو میشد» smythos.com. بخش بعدی به چرایی این روند خواهد پرداخت – تقاضا، کمبود استعداد و نقش روندهایی مانند دورکاری. محرکهای روند حقوقها: تقاضای هوش مصنوعی، کمبود استعداد و دورکاریحقوق فوقالعاده و روندهایی که مورد بحث قرار گرفتند، نشانه نیروهای گستردهتری در بازار کار هوش مصنوعی هستند. سه عامل اصلی عبارتند از: تقاضای انفجاری برای مهارتهای هوش مصنوعی (در تمام صنایع)، کمبود استعدادهای باتجربه هوش مصنوعی، و الگوهای کاری در حال تغییر مانند دورکاری که رقابت را گستردهتر میکند. در اینجا بررسی میکنیم که هر یک از این عوامل چگونه بر میزان حقوق تاثیر میگذارند: افزایش تقاضا برای مهارتهای هوش مصنوعی: از زمان پیشرفت چشمگیر ChatGPT در اواخر ۲۰۲۲ و موج هوش مصنوعی مولد، تقاضا برای متخصصان هوش مصنوعی به شدت افزایش یافته است. شرکتها از هر نوع – از شرکتهای بزرگ فناوری تا بانکها و خردهفروشان – در تلاشند تا هوش مصنوعی را در محصولات و عملیات خود ادغام کنند linkedin.com linkedin.com. این ذهنیت جویندگان طلا («ما دیروز به افراد هوش مصنوعی نیاز داشتیم!») منجر به جنگ پیشنهاد حقوق برای هر کسی با تخصص اثباتشده در هوش مصنوعی شده است. یک تحلیل در لینکدین نشان میدهد که آگهیهای شغلی حوزه هوش مصنوعی به شدت افزایش یافته است: برای مثال، نقشهای هوش مصنوعی به عنوان درصدی از مشاغل فناوری در آمریکا از ۸.۸٪ در سال ۲۰۱۹ به ۱۴.۳٪ تا میانه ۲۰۲۴ جهش داشت itbrew.com bradley.com. اکنون که تمام صنایع در حال استخدام هستند (مالی، سلامت، تولید، مشاوره و … همگی به شدت به دنبال نیروی هوش مصنوعی هستند linkedin.com linkedin.com)، تعداد موقعیتهای شغلی باز بسیار بیشتر از تعداد افراد واجد شرایط است. اقتصاد ساده اینجا عمل میکند: زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت (حقوق) افزایش مییابد. نکته مهم این است که هوش مصنوعی به عنوان یک ضرورت استراتژیک دیده میشود – شرکتها نگران عقب ماندن هستند اگر نتوانند جدیدترین هوش مصنوعی را به کار بگیرند، بنابراین به طور جدی روی جذب استعداد سرمایهگذاری میکنند. این فوریت منجر به بستههای حقوقی شبیه به ورزشکاران حرفهای یا ستارگان هالیوود برای برترین کارشناسان هوش مصنوعی شده است. همانطور که دوازده فرد مطلع به رویترز گفتند، از زمان معرفی ChatGPT، جذب پژوهشگران هوش مصنوعی «به سطح ورزشکاران حرفهای رسیده است» reuters.com. یکی از دلایل این است که شرکتها معتقدند یک پژوهشگر سطح بالا در هوش مصنوعی میتواند واقعاً نوآوریهای میلیارد دلاری ایجاد کند (مفهوم «مهندس 10 برابر» که در هوش مصنوعی به «پژوهشگر 10,000 برابر» بزرگ شده است reuters.com). سم آلتمن به شوخی راجع به «آن پژوهشگران 10,000 برابری» در توییتر گفت reuters.com – و اشاره کرد که سهم یک فرد در هوش مصنوعی میتواند به طور چشمگیری از متوسط بیشتر باشد. اگر یک شرکت باور داشته باشد که استخدام یک کارشناس خاص هوش مصنوعی میتواند عامل موفقیت یا شکست آن باشد، تقریباً هر قیمتی را پرداخت خواهد کرد – همانگونه که در پیشنهادهای بالای ۱۰ میلیون دلاری میبینیم. حتی فراتر از نخبگان، تقاضای گسترده باعث افزایش دستمزدها در همه سطوح میشود. برای مثال، شرکتهای کوچک و متوسط که شاید نتوانند میلیونها دلار پرداخت کنند، همچنان باید دستمزد بسیار رقابتی (و مزایایی مثل کار انعطافپذیر، پروژههای جذاب) برای جذب مهندسان متوسط هوش مصنوعی که ممکن است از گوگل یا یک استارتاپ داغ پیشنهاد داشته باشند، ارائه دهند. این وضعیت باعث افزایش سالانه دستمزدهای میانی میشود. در واقع، تا سال 2024، «مشاغل مرتبط با هوش مصنوعی از پاداشدهندهترین مشاغل هستند و دستمزدی رقابتی ارائه میدهند که با تجربه و تخصص افزایش مییابد» linkedin.com. رونق هوش مصنوعی مولد به طور خاص نقشهای جدیدی ایجاد کرده (مانند مهندس پرامپت، توسعهدهنده LLM) با حقوق بالا زیرا تقاضا به قدری سریع ایجاد شد که عرضه عقب افتاد. در آوریل 2025، حقوق سالانه میانه شغلهای هوش مصنوعی در حدود 160,000 دلار گزارش شد 365datascience.com – میانهای بسیار بالا که نشان میدهد بسیاری از این نقشها در حوزههایی با بالاترین حقوق قرار دارند. کمبود استعداد (عرضه محدود): در حالی که افراد زیادی وارد حوزههای مرتبط با هوش مصنوعی میشوند، اما کارشناسان واقعی و با تجربه در این حوزه (به ویژه افرادی با مدارک پیشرفته یا تجربه پروژههای مهم) هنوز نسبتاً نادر هستند. هوش مصنوعی مدرن (یادگیری عمیق و غیره) یک حوزه جوان است – تنها در دهه گذشته رشد چشمگیری داشته است. این بدان معناست که گروهی از متخصصان با مثلاً بیش از ۱۰ سال تجربه در یادگیری عمیق بسیار اندک است. بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، تعداد افرادی در سراسر جهان که میتوانند مدلهای هوش مصنوعی پیشرفته بسازند تنها در چند هزار نفر است reuters.com. منبعی از رویترز گفته است که گروه نخبه تنها چند ده تا چند صد نفر است که پیشرفتهای عمده در مدلهای بزرگ زبانی (LLM) را رقم زدهاند reuters.com. این کمبود شدید در سطوح بالا باعث افزایش حقوق آنها شده است: اینها “ابرستارههای هوش مصنوعی” هستند که میتوانند هر کارفرمایی را انتخاب کنند. به همین دلیل شرکتها جذب آنها را “مانند یک بازی شطرنج” تلقی میکنند – با دقت برنامهریزی میکنند و برای جذب بازیکنان کلیدی هزینه میکنند reuters.com. حتی در سطوح کمتر نخبگانی نیز بسیاری از موقعیتهای شغلی خالی میمانند. گزارشی از مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد که یک شکاف مهارتی بزرگ در حوزه هوش مصنوعی در سطح جهان وجود دارد و تقاضا برای این مهارتها در بسیاری از کشورها بهمراتب بیشتر از عرضه است atlastecnologico.com atlastecnologico.com. در کشورهایی مانند هند، با وجود تربیت تعداد زیادی مهندس، پیشبینی میشود ۲.۳ میلیون فرصت شغلی در حوزه هوش مصنوعی طی ۳ سال آینده ایجاد شود که افراد واجد شرایط کافی برای پرکردن آنها وجود ندارد linkedin.com linkedin.com. اروپا نیز با مشکل حفظ استعدادهای هوش مصنوعی مواجه است (نیمی از فارغالتحصیلان هوش مصنوعی برخی کشورها به آمریکا مهاجرت میکنند) atlastecnologico.com atlastecnologico.com. این کمبود استعداد شرکتها را مجبور میکند دو کار انجام دهند: حقوق بیشتری پرداخت کنند تا تعداد محدود استعداد را جذب کنند، و به سراغ استخدامهای غیرسنتی بروند (مثلاً فیزیکدانان یا ریاضیدانان را استخدام کرده و آنها را به پژوهشگر هوش مصنوعی تبدیل کنند) reuters.com reuters.com. این کمبود همچنین به رویکردهای خلاقانهای مانند ایجاد برنامههای آموزشی داخلی (برنامههای ارتقاء مهارت) و بهرهگیری از استخدام بینالمللی منجر شده است. اما در کوتاهمدت، پرداخت پول بیشتر سریعترین راهحل است – به همین دلیل آن دستمزدهای نجومی پرداخت میشود. آریل هربرت-وس توضیح میدهد که شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی با متخصصان خاص مانند مهرههای ارزشمند شطرنج رفتار میکنند – شما به اندازه کافی به “رخ” و “اسب” نیاز دارید و هر هزینهای میکنید تا مهرهای کم نباشد reuters.com. تا زمانی که هوش مصنوعی فناوری تحولزای این عصر باشد و تخصص را نتوان سریعا تولید کرد، استعدادهای کمیاب از یک بازار فروشنده محور برای مهارتهای خود لذت خواهند برد. کار از راه دور و جهانیشدن استعدادها: رشد کار از راه دور و مدلهای هیبریدی، بُعد جدیدی به روندهای حقوقی در حوزه هوش مصنوعی افزوده است. از یک سو، کار از راه دور، دامنه انتخاب نیروی انسانی برای کارفرمایان را گسترش میدهد – شرکتها میتوانند فراتر از محل جغرافیایی خود استخدام کنند و حتی از مناطقی با دستمزدهای پایینتر نیرو جذب کنند. این امر میتواند فشار کاهشی بر حقوق برخی مشاغل وارد کند، اگر شرکتها تصمیم بگیرند از بازارهای ارزانتر نیرو جذب کنند. در واقع، برخی شرکتها تلاش کردهاند که به کارکنان خود بر اساس هزینه زندگی محلی (دستمزد مبتنی بر موقعیت) حقوق بدهند، که از نظر تئوری در صورت استخدام در مناطق ارزانتر میتواند باعث صرفهجویی شود. مثلا یک شرکت ممکن است یک مهندس هوش مصنوعی را در اروپای شرقی یا هند با بخشی از حقوق یک مهندس مشابه در آمریکا استخدام کند. با این حال، کار از راه دور رقابت جهانی برای استعداد را بیشتر کرده است؛ به این معنا که افراد ماهر حالا میتوانند در کل دنیا به بالاترین پیشنهادهای کاری دسترسی داشته باشند نه فقط محلی. در عمل، این موضوع باعث فشار افزایشی بر حقوق در بسیاری از مناطق شده است، چرا که کارفرمایان محلی مجبورند با پیشنهادهای خارجی رقابت کنند. شواهدی وجود دارد که فاصلههای دستمزد مبتنی بر موقعیت جغرافیایی در حال کمتر شدن است. یک مطالعه حقوق و دستمزد استارتاپها در سال ۲۰۲۴ نشان داد که ۸۵٪ استارتاپها هنوز بر اساس موقعیت پرداختی را تنظیم میکنند، اما شهرهای خارج از قطبهای سنتی به سرعت این فاصله را کم کردهاند – مثلا میامی و شارلوت اکنون برای مشاغل فناوری حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد حقوق سانفرانسیسکو را ارائه میدهند signalfire.com signalfire.com. حتی مناطق سنتی با حقوق پایینتر (مانند غرب میانه و غیره) نیز پرداخت حقوق فناوری را تا سطوح برتر ملی افزایش دادهاند. احتمالاً چون کار از راه دور به استعدادهای این مناطق امکان داد از شرکتهای ساحلی پیشنهاد کاری دریافت کنند؛ بنابراین شرکتهای محلی مجبور شدند حقوق را بالا ببرند تا نیروهای خود را حفظ کنند. به عبارت دیگر، کار از راه دور بازار جهانی منسجمتری برای استعدادهای برتر هوش مصنوعی ایجاد کرده است. یک مهندس یادگیری ماشین ماهر در لهستان یا نیجریه اکنون میتواند برای یک شرکت آمریکایی بدون مهاجرت کار کند و دستمزدی نزدیک به استاندارد آمریکا دریافت کند، نه آنچه یک شرکت محلی میپرداخت. گرچه در عمل، هنوز بسیاری شرکتها حقوق کمتری در این موارد میپردازند (با استناد به تفاوت هزینههای زندگی)، اما این فاصله به دلیل افزایش گزینههای پیشروی نیروی کار در حال کاهش است. از نگاه کارمندان، فرصتهای دورکاری یک مزیت بزرگ بوده است. این موضوع به متخصصان هوش مصنوعی اجازه میدهد در مناطق کمهزینهتر زندگی کنند و حقوق بالایی بگیرند، یا فقط گزینههای بیشتری داشته باشند (که باعث افزایش قدرت چانهزنی آنها میشود). تحقیقات نشان میدهد دورکارها معمولاً با احتساب موقعیت حقوق کمی پایینتر دریافت میکنند (برخی مطالعات میگویند ۱۰ تا ۱۵ درصد کمتر، شاید به دلیل کاهش حقوق توسط شرکتها) blogs.psico-smart.com blogs.psico-smart.com. اما همین تعدیلهای حقوقی نیز همانطور که ذکر شد، در حال کاهش است. همچنین، دورکاری باعث شده افراد بیشتری از سراسر جهان وارد حوزه هوش مصنوعی شوند و این امر ممکن است کمبود استعداد را در بلندمدت با گسترش دانش کاهش دهد. جنبه دیگری ترجیحات کار و زندگی است: بسیاری از متخصصان هوش مصنوعی به انعطافپذیری اهمیت میدهند و ممکن است شغلی را انتخاب کنند که امکان دورکاری را فراهم میکند، حتی اگر حقوق آن کمی کمتر باشد. اما با توجه به داغ بودن بازار، شرکتها اغلب مجبورند هم حقوق بالا و هم انعطافپذیری را برای جذب نامزدها ارائه دهند. برای مثال، شرکتی که قصد استخدام یک مهندس یادگیری ماشین پرتقاضا را دارد، ممکن است در نهایت حقوق بالا و امکان دورکاری تماموقت را بدهد، زیرا در غیر این صورت نامزد پنج پیشنهاد مشابه دیگر دارد. در خلاصه، دورکاری باعث رقابتیتر شدن جبران خدمات هوش مصنوعی در سطح جهان شده است. این موضوع برخی تفاوتهای منطقهای را کاهش میدهد (مثلاً یک توسعهدهنده ماهر هوش مصنوعی در برزیل اکنون ممکن است بتواند شغلی با دستمزد در سطح آمریکا به صورت دورکاری دریافت کند و این موجب افزایش سطح پرداخت در شرکتهای محلی برزیل میشود). همچنین به این معناست که شرکتها میتوانند دامنه استخدام خود را وسیعتر کنند و نقشهایی را که به سختی به صورت محلی پر میشدند، تکمیل کنند (که میتواند رشد شدید حقوق برای برخی مشاغل خاص را تا حدی کنترل کند، چون عرضه از خارج اضافه میشود). با این حال، برای مشاغل بسیار تخصصی، رقابت بر سر استعداد آنقدر شدید است که دورکاری یا حضور در محل اهمیت کمی دارد – این افراد میتوانند شرایط خود را تعیین کنند و در صورت لزوم حتی جابجا شوند. برای نقشهای متوسط، دورکاری قطعاً فرصتها را گسترش میدهد و ممکن است با توزیع کار در سطح جهانی، مانع افزایش شدید حقوق شود. به طور خلاصه: «دورکاری، منابع استعداد را در سراسر جهان گسترش میدهد و رقابت بین کارفرمایان برای ارائه مزایای بهتر را افزایش میدهد» womentech.net. این موضوع بازاری بزرگتر و رقابتیتر برای مهارتهای هوش مصنوعی ایجاد میکند. در کوتاهمدت، این رقابت عمدتاً به نفع کارکنان است (زیرا چندین کارفرما برای آنها پیشنهاد میدهند) و بنابراین باعث افزایش یا همسطح شدن دستمزدها میشود. کارفرمایان از این بابت منتفع میشوند که میتوانند نقشها را از هر جایی پر کنند، اما لزوماً نمیتوانند برای استعدادهای برتر حقوق کمتری پرداخت کنند – بلکه فقط دسترسی بیشتری به آنها پیدا میکنند. سایر عوامل: تاثیرات بیشتری نیز وجود دارد که شایسته توجه هستند: - تورم و هزینههای زندگی: تورم بالا در سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ باعث شد بسیاری از کارفرمایان حقوقها را تعدیل یا افزایشهایی برای جبران هزینههای زندگی اعمال کنند. حقوقهای حوزه فناوری پس از سالها رشد، در سال ۲۰۲۳ تقریباً ثابت ماندند fortune.com okoone.com که به دلیل تورم، عملاً کاهش دستمزد واقعی تلقی میشود. در سال ۲۰۲۴، میانگین حقوق حوزه فناوری فقط حدود ۱.۲٪ افزایش یافت که از تورم عقب ماند okoone.com okoone.com. اما در نقشهای مرتبط با هوش مصنوعی، تقاضای بالا اغلب برخلاف این روند بود – بسیاری از متخصصان هوش مصنوعی هنوز افزایش حقوقی بیش از نرخ تورم داشتند زیرا ترفیع گرفتند یا پیشنهادهای رقابتی دریافت کردند. با این حال، تورم در شهرهای گران (سانفرانسیسکو، نیویورک) شرکتها را به پرداخت حقوقهای اسمی بالاتر سوق داد تا کارکنان بتوانند استاندارد زندگی خود را حفظ کنند. برخی شرکتها در اواخر ۲۰۲۲ افزایش حقوق سراسری (مثلاً ۵٪ افزایش) اعمال کردند، اما با محدود شدن بودجهها در سال ۲۰۲۳، این اقدام عمومی نشد bamboohr.com. بنابراین، تورم نقش داشت اما نقش ثانویهای؛ عدم توازن عرضه و تقاضا در هوش مصنوعی عامل اصلی جهش حقوق است، نه تورم عمومی.
- سرمایهگذاری ریسکپذیر و فضای تامین مالی: در دوران رونق (مانند ۲۰۲۱)، استارتاپهایی که نقدینگی سرمایهگذاری زیادی داشتند، برای جذب متخصصان هوش مصنوعی حقوق و سهام بسیار بالایی پیشنهاد میدادند. در دورههای رکود (نظیر رکود فناوری در ۲۰۲۳)، برخی استارتاپها از پیشنهادها عقبنشینی کردند. در نتیجه، شاهد چرخهای بودن این روند هستیم. از سال ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۵، با محبوبیت بالای هوش مصنوعی مولد نزد سرمایهگذاران، تامین مالی استارتاپهای حوزه AI دوباره افزایش یافت و توان آنها برای پرداخت نیز بالا رفت. با این حال، سرمایهگذاران اکنون به استارتاپها توصیه میکنند کارآمدتر باشند، به همین دلیل استخدام هدفمند انجام میشود (و فقط برای نقشهای حیاتی حقوقهای ویژه پرداخت میشود). گزارش SignalFire اشاره کرد که «تعداد نفرات استارتاپهای سری A نسبت به ۲۰۲۰ حدود ۲۰٪ کمتر است» signalfire.com signalfire.com، یعنی افراد کمتر استخدام میشوند اما همچنان حاضرند برای مهندس یا دانشمند کلیدی حوزه AI دستمزد بالایی بپردازند.
- قوانین و سیاستها: مقررات جدید هوش مصنوعی (مانند قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا) میتواند به طور غیرمستقیم بر حقوقها تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، الزامات رعایت قوانین باعث افزایش تقاضا برای متخصصان اخلاق هوش مصنوعی و کارشناسان حقوقی شده است (در مورد افسران اخلاق هوش مصنوعی، بازه حقوقی حدود ۹۵ تا ۱۳۵ هزار دلار مشاهده شده است digitaldefynd.com). اگر قوانین باعث کند شدن بهکارگیری هوش مصنوعی در منطقهای شود، شرکتها ممکن است در استخدام احتیاط کنند (که احتمالاً رشد حقوقها را تعدیل میکند). در مقابل، سرمایهگذاری دولتها در هوش مصنوعی (مانند قانون چیپس و علم ایالات متحده شامل بودجه تحقیقاتی هوش مصنوعی، یا استراتژیهای ملی هوش مصنوعی در کشورهای مختلف) میتواند شغلهای جدید ایجاد و رقابت برای جذب استعداد را افزایش دهد. سیاستهای مهاجرتی نیز اهمیت دارند: محدودیتهای ویزای H-1B آمریکا باعث میشود برخی شرکتها نتوانند به اندازه کافی استعداد خارجی هوش مصنوعی جذب کنند، که کمبود را تشدید و حقوق داخلی را افزایش میدهد. کانادا و بریتانیا طرحهای ویزای بازتری برای متخصصان هوش مصنوعی ارائه دادهاند تا استعدادها را جذب کنند، که میتواند به تدریج فشار را کاهش دهد (یا در مورد بریتانیا، به رشد بخش هوش مصنوعی لندن و افزایش تقاضای محلی کمک کند). خلاصه اینکه سیاست یک عامل زمینهای است – میتواند جریان استعداد را تغییر دهد، اما کمبود جهانی و تقاضای بالا همچنان وجود دارد.
- تب و مزایای صنعت: قابل توجه است که فراتر از حقوق، بسیاری از متخصصان هوش مصنوعی مزایای قابل توجهی دریافت میکنند: سهام شرکت، بودجه تحقیقاتی، پاداش امضا و غیره. به عنوان مثال، پاداشهای ماندگاری در هوش مصنوعی بسیار چشمگیر بوده است (پاداش ۲ میلیون دلاری OpenAI reuters.com یا پاداشهای سخاوتمندانه برای شروع به کار در شرکتهای بزرگ). بسیاری از شرکتها همچنین مزایایی مانند مرخصی نامحدود، کمک هزینه دورکاری و مزایای دیگر برای جذابتر کردن پیشنهادها ارائه میدهند. در دانشگاهها، برای مقابله با جذابیت صنعت، گاهی بار تدریسی اساتید را کاهش میدهند یا اجازه مشاوره خارج از دانشگاه را میدهند (که عملاً درآمد آنها را افزایش میدهد). همه این عوامل به مجموع جبران خدمات و کیفیت زندگی کمک میکنند و باعث میشوند حقوق خالص تنها بخشی (گرچه بزرگترین بخش) از این معادله باشد.
برای جمعبندی این بخش: افزایش حقوقهای هوش مصنوعی اساساً توسط تقاضای فوقالعاده بالا و عرضه محدود هدایت میشود. شرکتها استعدادهای هوش مصنوعی را به چشم سرمایهگذاریهای کلیدی میبینند (به همین دلیل است که گفته میشود «استعداد هوش مصنوعی ارزش نه رقمی دارد» smythos.com smythos.com در برخی موارد). تا زمانی که کمبود استعداد برطرف نشود (که ممکن است سالها طول بکشد یا حتی هرگز با توجه به افزایش تقاضا برای هوش مصنوعی)، انتظار میرود که حقوقها بالا باقی بمانند. دورکاری نیز رقابت برای استعدادهای برتر را در سطح جهانی تشدید کرده و باعث تراز شدن (و اغلب افزایش) سطح حقوقها در مناطق مختلف شده است. همانطور که یکی از کارشناسان جبران خدمات به استارتاپها توصیه میکند: «برای هزینههای استعداد هوش مصنوعی آماده باشید» و آماده باشید تا ارزش سهام را به نیروهای جدید به طور شفاف توضیح دهید signalfire.com signalfire.com – به این معنا که حقوقهای بالا مسلم هستند و بخشهای دیگر پیشنهاد باید به درستی مدیریت شوند. عوامل منطقهای و اقتصادی تأثیرگذار بر حقوقفراتر از عرضه و تقاضای فوری بازار کار هوش مصنوعی، عوامل مختلف منطقهای و کلان اقتصادی نیز بر حقوق متخصصان هوش مصنوعی تأثیر میگذارند: - هزینه زندگی و تورم: مناطقی که هزینه زندگی بالاتری دارند معمولاً حقوق اسمی بیشتری برای جذب استعدادها به آن مکانها ارائه میدهند. برای مثال، منطقه خلیج سانفرانسیسکو – که به خاطر هزینههای مسکن بسیار بالا معروف است – معمولاً شاهد پرداخت حق بیمه حقوقی است. همانطور که قبلاً اشاره شد، کالیفرنیا و چند ایالت دیگر حقوق بالاتری نسبت به میانگین آمریکا پرداخت میکنند (شغلهای هوش مصنوعی در کالیفرنیا حدود ۱۴٪ بالاتر، واشنگتن حدود ۱۰٪ بالاتر و غیره) pg-p.ctme.caltech.edu. بهطور مشابه، در اروپا، شهرهایی مانند لندن، زوریخ، ژنو دارای سطوح حقوقی بالاتری برای مشاغل هوش مصنوعی نسبت به شهرهای کوچکتر هستند که بخشی از آن به خاطر تفاوت هزینههای زندگی است 365datascience.com 365datascience.com. تورم بالا در سالهای اخیر فشار زیادی بر کارفرمایان وارد کرده تا به طور گسترده حقوق را افزایش دهند. در حالی که بسیاری از کارکنان فناوری افزایش حقوق سالانه نسبتاً محدودی حدود ۴-۵٪ داشتند (تقریباً مطابق با نرخ تورم) bamboohr.com، برخی شرکتها برای نقشهای حیاتی، تنظیمات بازار اضافی پرداخت کردند تا مطمئن شوند استعدادها را به رقبایی که ممکن است پیشنهادات خود را با شرایط جدید هزینه وفق دهند، از دست ندهند. برای مثال، اواخر سال ۲۰۲۲ زمانی که تورم حدود ۸٪ افزایش یافت، گزارشهایی از شرکتهایی مبنی به پرداخت پاداش یکباره یا افزایش حقوق میانساله به مهندسان و دانشمندان داده کلیدی منتشر شد. اگر تورم بالا ادامه یابد، شرکتها در مناطق کمهزینه ممکن است نیاز داشته باشند حقوق را حتی بیشتر افزایش دهند تا قدرت خرید کارکنان حفظ شود و به این ترتیب به سطوح حقوقی شهرهای بزرگ نزدیک شوند. برعکس، اگر تورم تثبیت شود، ممکن است دوباره افزایش دستمزد واقعی در فناوری را بعد از افت جزئی سال ۲۰۲۳ شاهد باشیم fortune.com.
- رشد فناورانه محلی: زمانی که یک شهر یا منطقه خاص شهرتی به عنوان هاب فناوری پیدا میکند (اغلب با حمایت دولت یا اثرات تجمعی)، حقوقها در آن محل به شکل قابل توجهی افزایش مییابد به دلیل تقاضای متمرکز. به عنوان مثال، مونترال کانادا به مرکز تحقیقاتی هوش مصنوعی تبدیل شد (با حضور افرادی مانند یان لوکان و غیره)، که باعث شد بسیاری از استارتاپها و آزمایشگاهها در آنجا مستقر شوند – در نتیجه حقوقهای هوش مصنوعی محلی افزایش یافت (اگرچه هنوز کمتر از آمریکا بود، اما رقابت میان شرکتهای مونترال برای جذب استعدادها بیشتر شد). تورنتو نیز شاهد رشد در مشاغل هوش مصنوعی و افزایش مقیاسهای پرداختی بود، چون شرکتهایی مانند Google Brain دفاتری را افتتاح کردند. در اروپا، شهرهایی چون برلین و آمستردام به مراکز فناوری بدل شدند که این امر استاندارد حقوق را در آنجا به سطح لندن نزدیکتر کرد. یک تحلیل از Stepstone در آلمان بر تحول بازار کار تأکید داشت – تقاضا برای متخصصان هوش مصنوعی تقریباً در همه صنایع حتی در حوزههایی غیرمنتظره مانند مشاغل ساختمانی (رشد ۴ برابری از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳) افزایش یافته است thestepstonegroup.com thestepstonegroup.com. این پذیرش گسترده حتی در شهرهای کوچکتر هم فشار افزایشی ایجاد میکند، چرا که شرکتهای محلی درمییابند برای استخدام یا حفظ استعداد هوش مصنوعی باید حقوق بیشتری بپردازند؛ چون این افراد به راحتی میتوانند به شهر بزرگتر نقل مکان کنند یا دورکاری نمایند. همچنین برخی کشورها با ارائه مشوقها به شرکتهای فناورانه به طور غیرمستقیم حقوقها را افزایش میدهند. برای مثال، ایرلند با مالیات کم بسیاری از شرکتهای فناوری را جذب کرد؛ دوبلین اکنون صحنه فناورانه پررونقی دارد و حقوقهایی که تقریباً همتراز لندن هستند (اگرچه کمی کمتر). دبی و ابوظبی نیز با معافیت مالیاتی و امکانات پژوهشی مجلل برنامههایی برای جذب استعدادهای هوش مصنوعی دارند؛ یک دانشمند هوش مصنوعی که به آنجا مهاجرت کند، میتواند حقوق خالص بسیار بالایی را مذاکره کند، چون مالیاتی از او گرفته نمیشود. با گذشت زمان، اگر این هابهای تازهتاسیس موفق شوند، آنها نیز میتوانند به نقاطی با حقوق بالا تبدیل شوند.
- فرار مغزها در مقابل جذب مغزها: مناطقی که از فرار مغزها (از دست دادن استعدادهای برتر هوش مصنوعی به کشورهای دیگر) رنج میبرند، ممکن است به طرز جالبی شاهد کمبود نیروی کار محلی و افزایش حقوق برای کسانی باشند که باقی میمانند (اما اغلب قادر به پر کردن این موقعیتها نیستند). برای مثال، اشاره شده است که بیش از نیمی از فارغالتحصیلان هوش مصنوعی اسرائیل در سالهای اخیر به آمریکا مهاجرت کردهاند atlastecnologico.com atlastecnologico.com. بخش فناوری اسرائیل قوی است اما در مقایسه کوچکتر است، بنابراین برای نگه داشتن استعدادها شاید مجبور شوند حقوقها را افزایش دهند یا مشوقهای دیگری مانند سهام در استارتاپها ارائه کنند (اسرائیل حقوق بالایی دارد، اما بسیاری باز هم برای دریافت دستمزد بالاتر به سیلیکون ولی مهاجرت میکنند). برخی کشورها در اروپا نیز با مشکل حفظ دکترها در برابر وسوسه حقوقهای بسیار بالای آمریکا مواجهاند. این پویایی بر شرکتهای محلی تاثیر میگذارد – بسیاری از شرکتهای اروپایی مجبور شدهاند حقوقهایی نزدیک به استانداردهای آمریکا به جذبهای کلیدی هوش مصنوعی بپردازند یا ریسک از دست دادن آنان را بپذیرند. تلاش اتحادیه اروپا برای “حاکمیت دیجیتال” شامل ایجاد فرصتهای شغلی جذاب برای حفظ استعدادهای هوش مصنوعی است که احتمالاً به معنی حقوق بالاتر یا حمایت مالی بیشتر برای موقعیتهای پژوهشی خواهد بود.
- مقررات و احتیاط: جالب است که مناطق دارای مقررات سختگیرانه یا پذیرش محتاطانه هوش مصنوعی ممکن است رشد تقاضا (و در نتیجه رشد حقوقها) را کمی کند کنند. به عنوان مثال، اگر قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا هزینههای بالای انطباق را تحمیل کند، برخی شرکتها ممکن است اجرای پروژههای هوش مصنوعی را به تعویق بیندازند که این میتواند تا حدی تب جذب نیرو در اروپا را نسبت به آمریکا که رویکرد آزادانهتری دارد، کندتر کند. البته تاکنون این اثر جزئی است – تقاضا برای مهارتهای هوش مصنوعی در اروپا همچنان به شدت رو به افزایش است linkedin.com. از سوی دیگر، الزامات قانونی موقعیتهای شغلی جدیدی ایجاد میکند (انطباق، ممیزی، اخلاقیات)؛ همانطور که اشاره شد. این موقعیتها (ممیز هوش مصنوعی، ارزیاب سوگیری و غیره) اکنون بخشی از اکوسیستم شغلی هوش مصنوعی هستند و حقوق مناسبی دریافت میکنند (اغلب شش رقمی در شرکتهایی با سطح بالای فناوری) و به روندهای افزایش حقوق کلی کمک میکنند.
- عوامل فرهنگی و سبک زندگی: در برخی موارد، سبک زندگی یا ترجیحات فرهنگی یک منطقه میتواند بر میزان حقوق لازم برای جذب استعداد تاثیرگذار باشد. برای مثال، اروپا معمولاً تعطیلات، مزایا و گاهی توازن کار و زندگی بهتری نسبت به آمریکا ارائه میدهد اما حقوقها کمی پایینتر است. برخی متخصصان هوش مصنوعی ممکن است به خاطر کیفیت زندگی، حاضر شوند حقوق کمتری دریافت کنند و مثلا زندگی در بارسلونا یا وین را به حقوق بالاتر در آمریکا ترجیح دهند. کارفرمایان این کشورها نمیتوانند خیلی از نرخهای جهانی فاصله بگیرند اگر خواهان جذب نیروی برتر باشند، اما ممکن است موفق شوند کسی را با حقوق ۷۰ هزار یورو استخدام کنند که پیشنهاد ۱۲۰ هزار دلاری را به دلایل شخصی در آمریکا قبول نکرده است. این انتخابهای فردی نرخ بازار را تعیین نمیکند، اما نشان میدهد پول تنها عامل نیست و مجالی برای تفاوت وجود دارد. با این حال، با تبدیل شدن هوش مصنوعی به یک حوزه راهبردی اصلی، شرکتها روی مجموع مشوقها – از جمله کار منعطف، پروژههای جذاب و اثر اجتماعی – تمرکز کردهاند تا نیروی کار را جذب کنند، زیرا هر سازمانی نمیتواند فقط با رقم حقوق رقابت کند.
- دورههای اقتصادی: اقتصاد کلان نیز نقش دارد. در دوران رکود یا افت فناوری، انتظار میرود حقوقها متوقف شوند یا حتی کاهش یابند اگر اخراجها رخ دهد. در واقع، اخراجهای گسترده فناوری در سال ۲۰۲۳ و توقف استخدام، رشد حقوقها را برای نقشهای عمومی نرمافزار کاهش داد fortune.com. اما نقشهای هوش مصنوعی تا حد زیادی محافظت شدند – بسیاری از شرکتهایی که در بخشهای دیگر کاهش نیرو داشتند، همچنان در تیمهای هوش مصنوعی استخدام میکردند (مثلاً شرکت متا هزاران نفر را در دیگر بخشها اخراج کرد اما همزمان برای آزمایشگاه هوش مصنوعی خود استخدام میکرد). بنابراین، حقوقهای حوزه هوش مصنوعی حتی در شرایط سرد شدن اقتصاد نیز رشد کرد. اگر رکود شدید رخ دهد، شاید حتی مشاغل هوش مصنوعی نیز تحت فشار قرار گیرند، اما تا سال ۲۰۲۵ حرکت قدرتمند هوش مصنوعی چنان بالاست که اثرات منفی اقتصاد کلان را خنثی میکند. به عنوان مثال، میانگین حقوق IT در سال ۲۰۲۴ تنها حدود ۲٪ رشد داشته است (تقریباً ثابت) paychex.com، اما حقوقها و تقاضا برای نقشهای هوش مصنوعی و امنیت سایبری همچنان افزایش و قدرت را نشان دادهاند طبق گزارشها. افزایش بهرهوری مورد انتظار از هوش مصنوعی نیز ممکن است توجیهگر پرداخت حقوق بیشتر از سوی کارفرمایان باشد – یک مطالعه PwC نشان داد هوش مصنوعی باعث افزایش قابل توجهی در بهرهوری و حق بیمه دستمزد با حدود ۵۶٪ برای افراد شاغل در این حوزه شده است lurnable.com. بنابراین شرکتها پرداختهای بالا را منطقی میدانند، چون این نیروها ارزش بسیار بیشتری تولید میکنند.
در اصل، عوامل منطقهای و اقتصادی زمینه پرداخت حقوق هوش مصنوعی را شکل میدهند – بر جهت حرکت نیروی کار و نحوه تخصیص بودجه تأثیر میگذارند – اما روند جهانی کلی صعودی است. مناطقی با اکوسیستم فناوری در حال رشد سریع، شاهد افزایش سریعتر حقوق خواهند بود (اروپای شرقی یک نمونه است – شروع پایینتر اما احتمالاً افزایش درصدی قابل توجه سال به سال 365datascience.com). مناطق گرانقیمت برتری خود را با پرداخت حقوقهای اسمی بالا حفظ میکنند که اغلب نقطه معیار دیگران میگردد. یک تحول جالب این است که خود دولتها نیز به اهمیت جبران خدمات برای جذب استعداد پی بردهاند. برای مثال، انگلستان در سال ۲۰۲۳ ویزای استعداد هوش مصنوعی و بودجهای برای ۱٬۰۰۰ دانشجوی دکترای هوش مصنوعی اعلام کرد، که عملاً هدف آن آموزش و وارد کردن استعدادهاست و با گذشت زمان با افزایش عرضه میتواند حقوقها را تثبیت کند. گزارش استعداد هوش مصنوعی کاخ سفید اذعان دارد که ایالات متحده از جذب دانشجویان بینالمللی هوش مصنوعی که سپس در آمریکا مشغول به کار میشوند، سود میبرد bidenwhitehouse.archives.gov forbes.com. بنابراین سیاستهایی که جریان استعداد را تحت تأثیر قرار میدهند میتوانند فشار حقوق را در یک منطقه به طور غیرمستقیم کاهش یا تشدید کنند. به طور کلی، تفاوتهای منطقهای در دستمزدهای هوش مصنوعی در حال کاهش است و عوامل اقتصادی مانند تورم واقعی اما در مقایسه با عوامل فناوری و استعداد در درجه دوم اهمیت قرار دارند. ممکن است حقوق یک دانشمند داده امروز در سیلیکون ولی تفاوت زیادی با ورشو داشته باشد، اما ظرف پنج سال این فاصله ممکن است تا حدی کاهش یابد اگر کار از راه دور و سرمایهگذاری در فناوری اروپای شرقی ادامه یابد (همانطور که یک تحلیلگر بیان کرد، رشد صحنه استارتاپی اروپای شرقی ممکن است به مرور زمان به «همترازی با اروپای غربی» در حقوقها کمک کند 365datascience.com). با این وجود، شرایط محلی همیشه اهمیت دارد – احتمالاً در یک کشور با هزینه زندگی خیلی پایینتر دستمزد سانفرانسیسکو را برای یک شغل هوش مصنوعی دریافت نخواهید کرد مگر این که به صورت ریموت برای یک شرکت خارجی کار کنید. روندها، اخبار و تغییرات سیاستی اخیر تأثیرگذار بر دستمزدهای هوش مصنوعیحوزه هوش مصنوعی به سرعت در حال تحول است و بحث درباره دستمزدها نیز همینطور. در اینجا برخی از جدیدترین روندها و اخبار (۲۰۲۴–۲۰۲۵) را میبینید که بر نحوه پرداخت به متخصصان هوش مصنوعی و انتظارات آنها در بازار کار تأثیر میگذارد: - «جنگ استعداد هوش مصنوعی» شدت میگیرد: همانطور که قبلاً توضیح داده شد، یکی از بزرگترین اخبار، رقابت شدید میان شرکتها برای جذب استعدادهای هوش مصنوعی بوده است. در اواخر ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، رسانههای متعددی به بستههای دستمزد بیسابقه اشاره کردند که ارائه میشود. برای مثال، رویترز (می ۲۰۲۵) مقالهای درباره رقابت سیلیکون ولی برای «پژوهشگران فوقستاره» منتشر کرد و اشاره کرد که «پژوهشگران برتر OpenAI میتوانند بیش از ۱۰ میلیون دلار در سال درآمد داشته باشند» reuters.com reuters.com. همان مقاله اشاره دارد که Google DeepMind و xAI فعالانه با اعطای گسترده سهام برای جذب نیرو رقابت میکنند reuters.com. فایننشال تایمز (ژوئن ۲۰۲۳) اصطلاح «جنگ استعداد هوش مصنوعی» را رایج کرد و گزارش داد که حقوق ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون دلاری به دانشمندان پژوهشی و حتی افراد میانرده پرداخت میشود و افزایش قابل توجهی را شاهد هستند ft.com. این روایت باعث شده تا متخصصان هوش مصنوعی را به عنوان ستارههای جدید دنیای فناوری بشناسند، و تیترهایی درباره «چکحقوقهای میلیوندلاری» به موضوعی معمول در رسانههای تجاری تبدیل شده است m.economictimes.com. چنین فضاسازیای خودش میتواند روندها را سرعت ببخشد – افراد بیشتری با شنیدن این دستمزدها وارد حوزه هوش مصنوعی شوند و متخصصان موجود با آگاهی از ارزش بازارشان مذاکره جدیتری کنند.
- روایت Meta در مقابل OpenAI: یک رویداد بسیار خبرساز زمانی بود که سم آلتمن (مدیر عامل OpenAI) به طور عمومی متا را متهم کرد که با پرداختهای «دیوانهوار» تلاش میکند کارکنان OpenAI را جذب کند – به طور خاص به پیشنهادهای ۱۰۰ میلیون دلاری اشاره کرد smythos.com smythos.com. این موضوع در اواسط سال ۲۰۲۵ در یک پادکست مطرح شد و به طور گستردهای گزارش شد. اگرچه باید چنین ادعاهایی را با در نظر گرفتن زمینه بررسی کرد (ممکن است چندساله یا اغراقآمیز باشند)، اما این مسئله به هر حال به جهان نشان داد که رقابت چقدر جدی و پرمخاطره است. عدم تکذیب این ادعاها از سوی متا نیز این احتمال را تقویت کرد که چیزی شبیه به این اتفاق واقعاً در حال رخ دادن است smythos.com. این تحولات میتواند بر انتظارات حقوقی تأثیرگذار باشد: اگر شما یک دانشمند هوش مصنوعی سطح بالا باشید، حالا میدانید که چندین کارفرما ممکن است برای شما ارزش ۸ یا ۹ رقمی قائل باشند که قطعاً موقعیت مذاکره شما را تقویت میکند. از سوی دیگر، این موضوع پرسشهایی درباره پایداری و اینکه آیا ما در یک «حباب» هوش مصنوعی هستیم ایجاد کرد. برخی تحلیلگران تردید دارند که آیا این سطوح پرداخت، یک جهش کوتاهمدت است یا قرار است به یک وضعیت عادی جدید بدل شود.
- تعدیلات اقتصادی در بخش فناوری: سال ۲۰۲۳ شاهد تعدیل نیروهای زیاد در فناوری بود، اما نکته جالب این بود که نقشهای هوش مصنوعی اغلب حفظ شده یا حتی افزایش یافت. شرکتهایی مانند گوگل و مایکروسافت در بخشهای سنتی کارکنان را اخراج کردند اما همزمان سرمایهگذاری بر هوش مصنوعی را افزایش دادند. این دوگانگی در نظرسنجیهای دستمزد نیز مشهود بود: رشد کلی حقوق در فناوری در سال ۲۰۲۳ متوقف شد fortune.com، با این حال هوش مصنوعی نقطه روشن این عرصه باقی ماند. تا اواخر ۲۰۲۴، همزمان با بهبود نسبی اقتصاد، روند استخدام مجدداً جان گرفت؛ گزارش دستمزد ۲۰۲۴ دایس بهبود حقوق برای نیروهای با ۳ تا ۵ سال سابقه (تقریباً ۶٪ افزایش حقوق) را پس از افت سال قبل نشان داد dice.com dice.com – احتمالاً به این معنی که نیروهای ارزشمند میانرده (مانند بسیاری از مهندسان AI) دوباره توانستند افزایش حقوق بگیرند. بنابراین در حالی که موقعیتهای کلی IT ممکن است راکد شده باشد، نقشهای AI مسیر رشد را در پیش دارند.
- قوانین شفافیت حقوق و دستمزد: در آمریکا و کشورهای دیگر، قوانین جدیدی وجود دارد که الزام میکند حقوق و مزایا در آگهیهای شغلی ذکر شود (مثلاً کالیفرنیا و نیویورک چنین قوانینی دارند). این روند شفافیت که از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ اجرایی شده، باعث شده برخی بازههای حقوقی مشاغل هوش مصنوعی که قبلاً مخفی بودند، آشکار شوند. به عنوان مثال، آگهیهای شغلی ممکن است به طور عمومی نمایش دهند: «مهندس ML ارشد: پایه ۱۵۰ هزار تا ۲۵۰ هزار دلار + پاداش». این موضوع دو پیامد دارد: (۱) داوطلبان را با اطلاعات مجهز میکند تا برای مذاکره (با هدف بالاترین مقدار) اقدام کنند و به احتمال زیاد پیشنهادهای واقعی به بالاترین حد بازه نزدیکتر شوند. (۲) باعث میشود شرکتها برای رقابتپذیر ماندن، بازههای خود را تنظیم کنند. در طول زمان، این شفافیت میتواند ناهنجاریهای حقوقی را کاهش داده و باعث شود افراد حقوقی نزدیک به نرخ بازار دریافت کنند. همچنین ممکن است تبعیض پرداخت را کمتر کند. در مجموع، انتظار میرود قوانین شفافیت حقوق و دستمزد معمولاً باعث افزایش دستمزد افراد کمحقوق شده و بازار را کارآمدتر کند – که در حوزهای با تقاضای بالا مثل هوش مصنوعی، احتمالاً به معنای افزایش میانگین حقوق یا حداقل تعداد بیشتری افراد با حقوق بالا خواهد بود.
- اتحادیهها و حمایت از حقوق کارکنان: با اینکه در حوزه هوش مصنوعی به اندازه سایر حوزهها اتحادیهگرایی بارز نیست، اما حرکت رو به رشدی از کارمندان تکنولوژی برای شرایط بهتر وجود دارد. برای مثال، ماجرای تیم هوش مصنوعی اخلاقی گوگل (اخراج تیمنیت گبرو در سال ۲۰۲۰ و …) آگاهی نسبت به صدای کارکنان را افزایش داد. تا کنون اعتصاب یا اقدام اتحادیهای مشخصی برای افزایش حقوق در هوش مصنوعی اتفاق نیفتاده، اما جنبش پرقدرت کارگران فناوری میتواند بحثهای آینده (مثل توزیع عادلانه پاداش یا سهام) را تحت تاثیر قرار دهد. برخی پژوهشگران ممکن است نسبت به ساعات کاری زیاد یا استرس بالا که گاهی با این مشاغل پردرآمد همراه است، واکنش نشان دهند. اگر تعادل کار و زندگی به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح شود، برخی ممکن است بخشی از حقوق را فدای آن کنند، اما تاکنون روند غالب این بوده که شرکتها حقوق بالا و مزایا ارائه میکنند تا نیروی انسانی خود را راضی نگه دارند.
- تغییر روند مهارتی و تاثیر آن روی دستمزدها در هوش مصنوعی: در حوزه هوش مصنوعی، برخی مهارتها در حال حاضر بسیار پرتقاضا و باارزش هستند. هوش مصنوعی مولد و تخصص در مدلهای زبانی بزرگ پرطرفدارترین موارد هستند—اگر روی مدلهایی مثل GPT یا مشابهاش کار کرده باشید، به شدت در بازار خواهان دارید. برخی خبرها اشاره میکنند که بسیاری از حرفهایها در حال بهروزرسانی مهارت خود در مهندسی پرامپت یا تنظیم مدل LLM هستند تا از این موج استفاده کنند. هوش مصنوعی در امنیت سایبری هم یک نقطه تقاطع داغ دیگر است (رشد ۲۵٪ در آگهیهای شغلی که نیاز به هوش مصنوعی در پستهای امنیت سایبری دارند linkedin.com). احتمالاً متخصصان با مهارتهای پیشرفتهتر در این زمینهها حتی نسبت به سایر همتایان هوش مصنوعی دستمزد بالاتری طلب میکنند. در عین حال، برخی حوزههای قدیمیتر (مانند هوش مصنوعی مبتنی بر قواعد سنتی یا برخی سیستمهای میراثی) ممکن است شاهد چنین پاداش مالی نباشند. این یعنی نوعی شکاف داخلی: مثلاً یک متخصص بینایی ماشین ممکن است در حوزه خودروهای خودران تقاضای بیشتری داشته باشد، اما اگر در حوزههای رو به افول مثل پایش تصویری سنتی کار کند، کمتر مورد توجه باشد (صرفاً به طور فرضی). البته به طور کلی تقریباً همه زیررشتههای هوش مصنوعی در حال رشد هستند. فقط اکنون بیشترین رشد و بالاترین پیشنهاد حقوق مربوط به NLP/LLMها و هوش مصنوعی مولد است.
- آموزش و گواهینامه: اخیراً شاهد هجوم گواهینامههای هوش مصنوعی، دورههای آنلاین (مثل Coursera و غیره) و حتی برنامههای کارشناسی ارشد تخصصی برای آموزش حرفهایهای هوش مصنوعی بودهایم. با افزایش افرادی که این مدارک را کسب میکنند، ممکن است این نگرانی ایجاد شود که موقعیتهای شغلی سطح ابتدایی اشباع شده و حقوق نیروی کار تازهکار پایین بماند. تا کنون شواهد روشنی از اشباع وجود ندارد – تقاضا آنقدر زیاد است که فارغالتحصیلان جدید با مهارت هوش مصنوعی هنوز چندین پیشنهاد کاری دریافت میکنند. با این حال، برخی کارفرمایان ممکن است کمی سختگیرتر شوند (و افرادی را ترجیح دهند که تجربه عملی کار با پروژه دارند). اخبار اخیر از حوزه آموزش فناوری نشان میدهد شرکتها همچنان به شدت از دانشگاههای برتر (فارغالتحصیلان برنامه هوش مصنوعی استنفورد عمدتاً جذب شرکتهای بزرگ فناوری یا استارتاپهای دارای سرمایه قابلتوجه میشوند) نیروی خود را جذب میکنند. بنابراین پیشینه تحصیلی و مهارت ثابتشده همچنان کلید دریافت بالاترین حقوقها هستند. اگر هم بازار آموزش هوش مصنوعی رشد کرده، واکنشی به جذابیت حقوقهای بالاست – همه این حقوقهای بالا را میبینند و میخواهند وارد این حوزه شوند.
- جابجایی جهانی استعدادها: کشورهای مختلف دنیا در حال بهروزرسانی سیاستهای خود برای جذب یا حفظ استعدادهای هوش مصنوعی هستند. برای مثال، کانادا مجوز کار ویژهای برای دارندگان ویزای H-1B در آمریکا که در قرعهکشی انتخاب نشدند ایجاد کرد تا بتواند نیروی کار ماهر فناوری را به صحنه رو به رشد هوش مصنوعی خود (به خصوص تورنتو/مونترال) جذب کند. بریتانیا ویزای “Scale-up” و مسیرهای دیگری برای جذب سریع متخصصان هوش مصنوعی اعلام کرد. امارات متحده عربی برنامه “Coder” را راهاندازی کرد و با ارائه ویزای طلایی و مشوقها ۱۰۰,۰۰۰ برنامهنویس (از جمله متخصصان هوش مصنوعی) را دعوت کرد. هر یک از این تحرکات میتواند باعث توزیع مجدد استعدادها شود. اگر، مثلاً، جذب استعدادها به کانادا بیشتر شود، حقوقهای این کشور ابتدا با افزایش تقاضا بالا رفته و سپس با افزایش عرضه شاید متعادل گردد. آمریکا همچنان قطب اصلی جذب استعدادهاست – طبق یک تحلیل میزبان حدود ۶۰٪ از پژوهشگران برتر هوش مصنوعی است forbes.com bidenwhitehouse.archives.gov – اما مشکلات دریافت ویزا باعث شده برخی افراد مقصدهای دیگری را انتخاب کنند. در مجموع همچنان شرکتهای آمریکایی معمولاً هر هزینهای را تقبل میکنند تا نیروی دلخواه خود را وارد مجموعه کنند و هزینههای حقوقی مهاجرت نیز تنها بخشی از هزینههای فعالیت در عرصه هوش مصنوعی است.
- فشارهای اخلاقی و اجتماعی: در رسانهها روایتهایی وجود دارد درباره اینکه آیا منطقی یا پایدار است که متخصصان هوش مصنوعی مانند «بازیکنان NBA» حقوق دریافت کنند در حالی که سایر کارگران فناوری اخراج میشوند و غیره. برخی از اخلاقپژوهان ابراز نگرانی کردهاند که چنین حقوق بالایی میتواند انگیزهها را منحرف کند (محققانی که به دنبال پول شرکتها هستند در مقابل تحقیق در راستای منافع عمومی). همچنین موضوع تنوع مطرح است: موقعیتهای پردرآمد هوش مصنوعی به طور نامتناسبی در اختیار برخی گروههای جمعیتی (اغلب مرد، غربی یا شرق آسیایی) قرار دارد. برخی ابتکارات تلاش دارند دسترسی به آموزش هوش مصنوعی را گسترش دهند تا گروه استعدادها متنوعتر شود. در طول زمان، جامعهای بزرگتر و متنوعتر از استعدادها میتواند کمبود نیرو را کاهش دهد و شاید در دستمزدها هم تعادل ایجاد کند – اما این بعید است که به این زودیها رخ دهد. در این میان، شاهد بودهایم که دستمزدهای فناوری به موضوعی برای بحث عمومی تبدیل شدهاند (مانند انتقاداتی که «دستمزدهای هوش مصنوعی نسبت به بقیه جامعه بسیار بالا هستند» reddit.com). چنین بحثهایی منجر به وضع هیچ سیاستی برای محدود کردن حقوق نشدهاند – بیشتر جنبه مشاهده اجتماعی دارند. اگر نتیجهای داشته باشد، شاید افراد بیشتری از پیشزمینههای مختلف را به سمت این حوزه ترغیب کند به خاطر جذابیت دستمزد بالا، که میتواند مثبت باشد.
- افزایش بهرهوری و استراتژیهای شرکتها: در نهایت، روندی وجود دارد که شرکتها سعی دارند از هوش مصنوعی برای افزایش بهرهوری استفاده کنند و به طور بالقوه تعداد کارمندان مورد نیاز برای برخی وظایف را کاهش دهند. جالب اینکه اگر ابزارهای هوش مصنوعی انجام برخی وظایف برنامهنویسی یا تحلیلی را آسانتر کنند، ممکن است تصور شود که تقاضا برای متخصصان هوش مصنوعی ثابت میماند. با این حال، شواهد تا کنون نشان میدهد که برعکس است: هوش مصنوعی برخی وظایف را خودکار میکند اما وظایف جدیدی ایجاد میکند (و شرکتها همچنان برای ساخت، نگهداری و تفسیر سیستمهای هوش مصنوعی به متخصصان نیاز دارند). یک نظرسنجی CFO در سال ۲۰۲۴ نشان داد بسیاری انتظار دارند که به کارکنان کمتر با مهارت پایین نیاز داشته باشند اما به نیروی بیشتری با مهارت بالا (حوزه هوش مصنوعی) برای پیادهسازی این سیستمها نیاز خواهد بود pymnts.com. بنابراین، اگرچه هوش مصنوعی ممکن است برخی مشاغل را حذف کند، همزمان جایگاه و ضرورت نقش متخصصان هوش مصنوعی را تقویت میکند – که این ارزش و دستمزد بالای آنها را تثبیت میکند.
به طور خلاصه، جدیدترین اخبار تأیید میکند که پرداختها در حوزه هوش مصنوعی در روندی صعودی قوی قرار دارد و به بخشی از گفتمان عمومی تبدیل شده است. شرکتها آشکارا برای جذب نیرو با حقوق بیشتر رقابت میکنند؛ دولتها برای تطبیق سیاستها تلاش میکنند؛ و نیروی کار با کار از راه دور و ارتقای مهارت واکنش نشان میدهد. توافق کلی در اواخر ۲۰۲۴ این است که این روندها تا ۲۰۲۵ ادامه خواهند داشت: «در سال ۲۰۲۴، مشاغل مربوط به هوش مصنوعی از پاداشدهندهترینها هستند و حقوق رقابتی دارند که با تجربه و تخصص افزایش مییابد» linkedin.com. مگر آنکه حباب هوش مصنوعی بترکد یا هجوم گسترده استعداد جدید رخ دهد، انتظار میرود متخصصان هوش مصنوعی همچنان از پردرآمدترین حرفهایها در بازار کار باقی بمانند. نقل قولها و دیدگاههای متخصصانبرای روشنتر شدن موضوع، در اینجا چند نقل قول قابل توجه از متخصصان و رهبران صنعت درباره دستمزدهای هوش مصنوعی و بازار نیروی کار این حوزه آمده است: - «آزمایشگاههای هوش مصنوعی استخدام را مانند یک بازی شطرنج میبینند… آنها میخواهند تا حد امکان سریع حرکت کنند، بنابراین حاضرند مبلغ بالایی برای نامزدهایی با تخصصهای ویژه و مکمل بپردازند، درست مانند مهرههای بازی.» – آریل هربرت-وس، مدیرعامل یک استارتاپ هوش مصنوعی و پژوهشگر سابق OpenAI reuters.com. (این توصیف به وضوح نشان میدهد که کارفرمایان برتر هوش مصنوعی چگونه راهبردسازی میکنند و هیچ هزینهای را برای بهدست آوردن تیم مناسب از کارشناسان دریغ نمیکنند.)
- «دانشمندان داده خواستار زیادی دارند. آنها دارای مهارتهایی هستند که به شدت در شرکتهای بیشتری مورد نیاز است… بنابراین جای تعجب نیست که دانشمندان داده حقوق خوبی دریافت میکنند. با ده سال سابقه، میتوانند انتظار دریافت حدود ۹۰,۰۰۰ یورو در سال [در آلمان] را داشته باشند.» – دکتر توبیاس زیمرمان، کارشناس بازار کار در Stepstone thestepstonegroup.com. (این موضوع تأکید میکند که حتی در اروپا، جایی که حقوقها از آمریکا پایینتر است، متخصصان باتجربه هوش مصنوعی نسبت به میانگین درآمدها، حقوق بالایی دریافت میکنند.)
- «در آزمایشگاههای پیشرو، حقوق پایه اکنون به ۴۴۰,۰۰۰ دلار رسیده است. با پاداشها و سهام، بسیاری از پژوهشگران سالانه بیش از یک میلیون دلار درآمد دارند. در سال ۲۰۲۵، متا پیشنهاداتی بالای ۲ میلیون دلار داده است… زاکربرگ به طور شخصی اقدام به جذب با پیشنهاد ۱۰ میلیون دلار یا بیشتر کرده است. OpenAI نیز در مقابله با پاداشهای نگهداری ۲ میلیون دلاری و قراردادهای سهامی با ارزش بیش از ۲۰ میلیون دلار پاسخ داده است.» – اوره باکار، متخصص محتوای فناوری، خلاصهای از گزارشهای صنعتی smythos.com smythos.com. (این نقل قول که از مقالهای در SmythOS گرفته شده، چندین واقعیت خیرهکننده را گردآوری میکند که وضعیت جنگ استعدادها در سال ۲۰۲۵ را نشان میدهد.)
- «دانشمندان پژوهشی در سطح متوسط تا ارشد، امروزه میتوانند انتظار بستههای حقوقی بین ۵۰۰,۰۰۰ تا ۲ میلیون دلار در گروههای بزرگ فناوری را داشته باشند، که از ۴۰۰,۰۰۰ دلار … [تنها چند سال پیش] بیشتر شده است.» – گزارش Financial Times (۲۰۲۳) ft.com. (این موضوع بر افزایش سریع حقوق محققان ماهر هوش مصنوعی طی بازه زمانی کوتاه تأکید دارد.)
- «حقوق متوسط سالانه برای مشاغل هوش مصنوعی در آوریل ۲۰۲۵ به ۱۶۰,۰۵۶ دلار رسید… این نشاندهنده [افزایش قابل توجهی] است.» – گزارش مسیرهای شغلی هوش مصنوعی Lurnable 2025. (تأکید میکند که نه تنها حقوقهای بالاترین سطح، بلکه حتی حقوقهای میانه در حوزه هوش مصنوعی بسیار بالا و کاملاً شش رقمی هستند.)
«این باور وجود دارد که تعداد بسیار کمی از پژوهشگران “۱۰,۰۰۰ برابری” سهم قابل توجهی در پیشرفت داشتهاند… و بنابراین میتوانند موفقیت یا شکست یک مدل هوش مصنوعی را رقم بزنند.» – رویترز، با بازگویی دیدگاه صنعت reuters.com. (این دلیل اصلی است که چرا شرکتها حاضرند برای برخی افراد، مبالغ نجومی پرداخت کنند.)«دورکاری استخر استعداد جهانی را گسترش میدهد و باعث افزایش رقابت بین کارفرمایان برای ارائه مزایای بهتر میشود.» – تحلیل WomenTech Network (۲۰۲۳) womentech.net. (با اشاره به اینکه موج دورکاری کارفرمایان را وادار میکند برای جبران، رقابتیتر شوند، چون استعداد میتواند از هر جا جذب شده یا ترک کند.)این دیدگاهها در مجموع تصویری از بازار کار هوش مصنوعی ارائه میدهند که بینظیر است: بازاری که در آن استعدادهای تخصصی به اندازه مدیران ارشد و چهرههای مشهور ارزشگذاری میشوند، جغرافیا مانع کمتری دارد و تقاضا بسیار بیشتر از عرضه است. این نقلقولها همچنین اطمینان میدهند که این فقط یک هیجان زودگذر نیست – شرکتهای واقعی واقعاً این مبالغ را پرداخت میکنند و متخصصان واقعی نیز دلایل منطقی بودنش (تقاضای فوری، مهارتهای کمیاب) را تأیید میکنند. به عنوان یک متخصص هوش مصنوعی یا فردی که به این حوزه فکر میکند، پیام این است که فرصتها بسیار گسترده است. با این حال، پاداشهای بالا انتظارهای بالا را هم به دنبال دارد – شرکتهایی که ۳۰۰ هزار دلار یا ۳ میلیون دلار میپردازند، نتایج در کلاس جهانی میخواهند. همچنین به کارفرمایان و سیاستگذاران هشدار میدهد که سرمایهگذاری در پرورش استعدادهای حوزه هوش مصنوعی (از طریق آموزش و…) برای جلوگیری از صرفاً جنگ قیمتی ضروری است. جمعبندی و چشماندازدر پایان، دوره ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۵ با حقوقهای استثنائاً بالا و رو به رشد برای متخصصان هوش مصنوعی در سراسر جهان مشخص میشود. یافتههای کلیدی این بررسی جامع عبارتاند از: - حقوق بیسابقه بالا: متخصصان هوش مصنوعی و یادگیری ماشین جزو پردرآمدترین حرفهها در حال حاضر هستند. متوسط حقوق در آمریکا برای بسیاری از نقشها شش رقمی است 365datascience.com 365datascience.com، و حتی موقعیتهای ورودی اغلب حقوق شش رقمی را دارند و نقشهای ارشد به هفت رقم میرسند 365datascience.com reuters.com. در دیگر مناطق مهم (اروپا، آسیا)، حقوقها به صورت مطلق کمتر است اما همچنان نسبت به سایر حوزهها برتری قابل توجهی دارند 365datascience.com pg-p.ctme.caltech.edu.
- تفاوت نقش و بخش: یک تقسیمبندی مشخص وجود دارد – نقشهایی مانند مهندس یادگیری ماشین، پژوهشگر هوش مصنوعی و دانشمند داده بالاترین سطح حقوق را دارند (به ویژه در حوزههای فناوری و مالی)، در حالی که شغلهای دانشگاهی یا دولتی کمتر پرداخت میشود (هرچند همچنان نسبت به مشاغل غیرتکنولوژیک مناسب است). شرکتهای بزرگ فناوری همچون Google، OpenAI، Meta و غیره بالاترین معیارهای حقوق را تعیین میکنند reuters.com smythos.com. استارتاپها و سایر صنایع نیز بستههای جذاب و نسبتاً پایینتر، اغلب همراه با سهام شرکت، ارائه میدهند signalfire.com digitaldefynd.com.
- تقاضا و کمبود: کمبود مداوم استعداد در حوزه هوش مصنوعی، همراه با افزایش شدید تقاضا در تقریباً هر صنعت، عامل اصلی این روندهای حقوقی است reuters.com linkedin.com. سازمانها برای استخدام متخصصان هوش مصنوعی و بهرهگیری از فناوریهای جدیدی مانند هوش مصنوعی مولد رقابت میکنند و در این مسیر، حقوقها را پیوسته بالاتر میبرند.
- دورکاری و جهانیشدن: کار از راه دور استخدام در حوزه هوش مصنوعی را به رقابتی جهانی تبدیل کرده است. افراد بااستعداد میتوانند به شغلهای باحقوق بالا دسترسی پیدا کنند، بیتوجه به موقعیت جغرافیایی، و این امر شرکتها را مجبور میکند در زمینه پرداخت حقوق رقابتی عمل کنند signalfire.com signalfire.com. این جریان تا حدی تفاوتهای منطقهای را کاهش داده و فرصت دستیابی به مشاغل پردرآمد را برای متخصصین بیشتری فراهم نموده است، در حالی که شرکتها نیز امکان جذب استعداد از سراسر جهان را دارند.
- روندهای اخیر: روایت “جنگ استعدادهای هوش مصنوعی” و حقوقهای میلیون دلاری در اخبار اخیر برجسته است reuters.com ft.com. واکنشهای سیاستگذاری (مانند ویزاهای جدید و برنامههای آموزشی) در حال ظهور هستند اما در کوتاهمدت، محیط حقوقهای بالا پابرجا خواهد ماند. قوانین شفافیت و افزایش آگاهی موجب شدهاند که متخصصان هوش مصنوعی ارزش واقعی خود را بدانند و انتظار دریافت حقوق بالا بیشتر تثبیت شود.
با نگاهی به آینده، چه انتظاری میتوان داشت؟ مگر اینکه علاقه به هوش مصنوعی به طور غیرمنتظرهای کاهش یابد، نیاز به تخصص در این حوزه همچنان رو به رشد خواهد بود. پیشبینیهای سال 2026 اداره آمار کار ایالات متحده حاکی از افزایش حدوداً ۲۸ درصدی اشتغال دانشمندان داده تا سال ۲۰۲۶ است 365datascience.com 365datascience.com – نشانهای واضح از اینکه تقاضا کاهش نمییابد. با پیدایش زیرشاخههای جدیدی از هوش مصنوعی (مانند ایمنی، اخلاق و حقوق هوش مصنوعی) به احتمال زیاد شاهد ایجاد موقعیتهای شغلی و استانداردهای جدید حقوقی خواهیم بود. با این حال، ممکن است شاهد شروع عادیسازی نیز باشیم: با افزایش تعداد فارغالتحصیلان رشته هوش مصنوعی از دانشگاهها و بازآموزی بیشتر نیروی کار در زمینه هوش مصنوعی، به تدریج استخر استعداد گسترش خواهد یافت. این روند میتواند به تدریج کمبود شدید استعدادهای برتر را کاهش دهد و شاید دستمزدها را ثبات ببخشد. اما هرگونه تاثیر چنین روندی، ممکن است با گسترش روزافزون دامنه پذیرش هوش مصنوعی خنثی شود. در اصل، سقف حقوقهای هوش مصنوعی ممکن است دیگر به آن شدت افزایش نیابد (جای سوال است، آیا در آینده شاهد پیشنهادهای ۵۰ میلیون دلاری خواهیم بود؟ شاید به طور منظم نه)، اما کف و میانه دستمزدها احتمالا همچنان افزایش پیدا میکند چرا که هوش مصنوعی به هر بخشی نفوذ میکند. برای شرکتها، چالش اصلی مدیریت این هزینهها است – هر کسبوکاری توان استخدام یک دکترای هوش مصنوعی با حقوق نیم میلیون دلاری در سال را ندارد. شاید شاهد راهکارهای خلاقانهتری مانند قراردادهای همکاری، تعامل با دانشگاهها و غیره برای دسترسی به مهارتهای هوش مصنوعی بدون استخدام مستقیم باشیم که میتواند فشار حقوقها را متعادل کند. استارتاپها ممکن است تمرکزشان را بر تجهیز مهندسان معمولی به ابزارهای هوش مصنوعی پیشرفتهتر (AutoML و غیره) بگذارند تا وابستگی به متخصصان کمیاب را کاهش دهند. اما فعلاً و در آینده نزدیک، کسانی که واقعاً در هوش مصنوعی تخصص دارند، در موقعیتی بسیار مطلوب قرار دارند. برای متخصصان و فارغالتحصیلان جدید، هیچوقت به اندازه امروز موقعیت، برای حضور در حرفه هوش مصنوعی بهتر نبوده است. این حرفه از لحاظ مالی «یکی از پاداشدهندهترینها» است linkedin.com و از نظر فکری نیز بسیار هیجانانگیز است. همانطور که یکی از پرسشهای متداول بیان میکند: «آیا دانشمندان داده میتوانند پول زیادی به دست آورند؟ قطعاً… در نقشهای ارشد، اغلب حقوقها بالای ۲۰۰ هزار دلار است… شرکتهای برتر حقوقهای میانه ای بیش از ۲۵۰ هزار دلار پرداخت میکنند.» 365datascience.com. شاید همین پاسخ هم با توجه به آنچه دیدهایم، کماهمیت جلوه دهد. در مجموع، متخصصان هوش مصنوعی در سالهای ۲۰۲۴–۲۰۲۵ از یک طوفان بینظیر بهرهمند میشوند: فناوری انقلابی، عطش بیپایان صنعت و عرضه محدودی از استعدادها. حقوقها به بالاترین سطح تاریخی رسیده و تیتر یک رسانهها شدهاند. هرچند ممکن است بازارها در بلندمدت مجدداً متعادل شوند، در کوتاه مدت بهترین توصیه به سازمانها این است که برای جذب استعدادهای هوش مصنوعی بودجه کافی کنار بگذارند – و برای افراد، اینکه مهارتهای خود را در زمینه هوش مصنوعی افزایش دهند و با اعتماد به نفس مذاکره کنند، زیرا اهرم قدرت در دست شماست. همانطور که میگویند: «استعداد با کیفیت گران نیست، بیقیمت است» – و شرکتها در حوزه هوش مصنوعی نشان میدهند که واقعاً به این نکته ایمان دارند، با توجه به تلاشها(و بودجههای) فوقالعادهای که برای دستیابی به این استعدادها صرف میکنند. |