نبرد اولترابوکهای ۲۰۲۵: مکبوک ایر M4 در برابر دل XPS 13 و ایسوس زنبوک S 14

طراحی و کیفیت ساخت
هر سه اولترابوک ۲۰۲۵ مورد بررسی دارای بدنههای باکیفیت و سبک هستند، اما هرکدام فلسفه طراحی خاص خود را دارند. مکبوک ایر M4 اپل همان شاسی آلومینیومی یکپارچه و باریک را که در بازطراحی سال ۲۰۲۲ معرفی شد حفظ کرده است wired.com. این لپتاپ بسیار نازک (فقط ۱.۱۳ سانتیمتر) و سبک (۲.۷ پوند/۱.۲۴ کیلوگرم) است shortlist.com و به گفته یکی از منتقدان «یکی از جذابترین و ارگونومیکترین طراحیهای بازار» محسوب میشود shortlist.com. ظاهر کلی نسبت به نسل M2/M3 تغییری نکرده است – شاسی بدون فن با لبههای مربعی که حس استحکام و کیفیت بالایی دارد. اپل البته پالت رنگی را بهروزرسانی کرده و رنگ «آبی آسمانی» ملایمی را در کنار نقرهای کلاسیک، استارلایت (طلایی شامپاینی) و مشکی (نیمهشب) اضافه کرده است wired.com shortlist.com. قابل توجه اینکه اپل در راستای اهداف پایداری ۲۰۳۰ خود، از آلومینیوم ۱۰۰٪ بازیافتی در بدنه استفاده میکند support.apple.com shortlist.com، اما این رویکرد دوستدار محیط زیست هیچ تأثیری بر استحکام مکبوک نگذاشته است. منتقدان همواره از کیفیت ساخت و پرداخت ایر تمجید میکنند – تقریباً هیچ انعطافی در شاسی وجود ندارد و حس میشود که برای دوام ساخته شده است.
دل ایکسپیاس ۱۳ (مدل 9345) رویکردی آیندهنگرانهتر دارد. طراحی آن «کاملاً مشابه ایکسپیاس ۱۳ پلاس سال گذشته» است – بدنهای یکپارچه از آلومینیوم با ظاهری فوقالعاده مینیمالیستی windowscentral.com. صفحهکلید از لبه تا لبه کشیده شده و هیچ فاصلهای بین کلیدها وجود ندارد و ترکپد شیشهای کاملاً یکپارچه (نامرئی با بازخورد لمسی) است. این ویژگیها به ایکسپیاس ۱۳ ظاهری بسیار شیک و مدرن میدهد که یک منتقد آن را «آیندهنگر و تمیز» توصیف کرده است windowscentral.com windowscentral.com. این دستگاه نیز به همان اندازه قابل حمل است (با وزن شروع حدود ۲.۶ پوند یا ۱.۱۷ کیلوگرم) و به لطف حاشیههای نمایشگر بسیار باریک «InfinityEdge» دل، جمعوجور باقی مانده است dell.com. بدنه بیرونی از آلومینیوم ماشینکاری شده CNC برای حس باکیفیت ساخته شده است dell.com. هنگام در دست گرفتن، ایکسپیاس حس پریمیوم و متراکم بودن دارد و هیچ صدای جیرجیری نمیدهد – از نظر استحکام، «نزدیک به کیفیت ایکسپیاس و مکبوک» است، همانطور که یک کارشناس درباره جدیدترین زنبوک اشاره کرده (و ایکسپیاس همسطح است) ultrabookreview.com. با این حال، طراحی رادیکال دل معایبی هم دارد: ردیف لمسی خازنی کلیدهای عملکردی فاقد بازخورد لمسی است که ممکن است توسعهدهندگان یا کاربران حرفهای آن را از دست بدهند reddit.com، و انتخاب فوقالعاده مینیمال پورتها (فقط دو پورت USB-C) بر کارایی کلی دستگاه تأثیر میگذارد (در ادامه بیشتر توضیح داده میشود). با این حال، اگر طراحی پیشرفته را ترجیح میدهید، ظاهر ایکسپیاس ۱۳ چشمگیر است و همواره یکی از محبوبترینها در دنیای رایانههای شخصی بوده است windowscentral.com.
زنبوک S 14 ایسوس (UX5406) تعادلی میان ظرافت و کارایی برقرار میکند. ایسوس اخیراً در طراحی لپتاپهای خود «کاملاً در اوج» بوده است tomsguide.com و زنبوک S 14 نیز از این قاعده مستثنی نیست. این دستگاه دارای یک شاسی «فوقالعاده زیبا» با خطوط تیز و زاویهدار و روکشی بافتدار منحصربهفرد است tomsguide.com tomsguide.com. درب آن از فرآیند آلومینیوم پلاسما-سرامیک (که «سرالومینیوم» نامیده میشود) استفاده میکند و سطحی شبیه سرامیک و تقریباً بافتمانند کاغذ دارد که بادوام و مقاوم در برابر اثر انگشت است tomsguide.com. به زبان ساده، این یک اولترابوک شیک است که ظاهر و حس لوکسی دارد. زنبوک S 14 به باریکی مکبوک است (حدود ۰.۵۰ اینچ ضخامت) و وزنی در حدود ۲.۶۵ تا ۲.۷ پوند (۱.۲۰ کیلوگرم) دارد asus.com tomsguide.com، با این حال استانداردهای دوام MIL-STD-810H را برای ضربه و دما پاس میکند که نشاندهنده ساختار مقاوم در کنار ظاهر شیک است asus.com. منتقدان ارگونومی آن را تحسین میکنند – لبهها کمی تیزتر از منحنیهای نرم مکبوک هستند، اما در عوض ظاهری مدرن و متمایز ارائه میدهد. مانند سایرین، شاسی یکپارچه زنبوک تقریباً هیچ انعطافی ندارد و حس کیفیت بالایی را منتقل میکند. در واقع، در یک مقایسه اشاره شده که ساخت زنبوک S 14 «محکمتر، لوکستر… نزدیک به کیفیت XPS و مکبوک» است ultrabookreview.com. ایسوس همچنین این مدل را در دو رنگ (سفید روشن «اسکاندیناویایی» و خاکستری تیره) برای سلیقههای مختلف ارائه میدهد ultrabookreview.com. در مجموع، از نظر طراحی و ساخت هر سه لپتاپ حس لوکس بودن دارند؛ مکبوک ایر کلاسیک و شیک است، دل XPS 13 فوقمدرن و مینیمال است و ایسوس زنبوک S 14 شیک و نوآورانه – از نظر کیفیت ساخت، هیچ انتخاب بدی در این میان وجود ندارد.
نمایشگر
وقتی صحبت از صفحهنمایشها میشود، هر لپتاپ مسیر کمی متفاوت را طی میکند، بهویژه در فناوری پنل و ویژگیها. MacBook Air M4 (13.6-inch) از Liquid Retina LCD امتحانشده و مورد اعتماد اپل استفاده میکند. این یک پنل IPS با اندازه ۱۳.۶ اینچ و وضوح تصویر 2560×1664 (نسبت تصویر ۱۶:۱۰) است که تراکم پیکسلی شارپ ۲۲۴ ppi را ارائه میدهد support.apple.com. اپل آن را برای دقت رنگ بالا (گاموت وسیع P3) و روشنایی زیاد – تا 500 nits – کالیبره کرده است که برای استفاده در محیط داخلی و حتی برخی محیطهای بیرونی کافی است support.apple.com. در واقع، روشنایی اندازهگیریشده حدود ۴۶۰ تا ۴۷۶ نیت است که به ادعای اپل نزدیک است laptopmag.com. نمایشگر از True Tone پشتیبانی میکند و میتواند ۱ میلیارد رنگ را نمایش دهد، که آن را برای کارهای رسانهای و خلاقانه عالی میسازد support.apple.com. منتقدان آن را «بزرگ و روشن… غنی و رنگارنگ» توصیف میکنند، با وضوح عالی wired.com shortlist.com. با این حال، این پنل دارای نرخ تازهسازی ۶۰ هرتز است – اپل نرخ تازهسازی بالا (ProMotion) را برای مکبوک پروها نگه داشته، بنابراین صفحهنمایش ایر برای محتوای اسکرول سریع یا بازی به نرمی مدلهای پرو نیست shortlist.com. با این حال، برای اکثر کاربران، صفحهنمایش مکبوک ایر از نظر کیفیت در سطح بالایی قرار دارد. تنها نکته خاص، بریدگی بالای نمایشگر برای وبکم است؛ اگرچه در ابتدا بحثبرانگیز بود، اکثر کاربران و منتقدان گزارش میدهند که «در عرض چند دقیقه فراموش میکنید اصلاً وجود دارد» shortlist.com. در مجموع، نمایشگر مکبوک دقت رنگ و روشنایی عالی ارائه میدهد و برای بهرهوری یا تماشای ویدیو عالی است، تنها کمبود آن نرخ تازهسازی بالا است.مدل Dell XPS 13 9345 رویکردی انعطافپذیرتر اتخاذ میکند و چندین پیکربندی نمایشگر را ارائه میدهد. گزینه رایج، یک پنل IPS 13.4 اینچی در قالب معروف “InfinityEdge” (تقریباً بدون حاشیه) است. دل آن را با وضوح “2K” – تقریباً 1920×1200 (FHD+ با نسبت 16:10) – با حداکثر روشنایی 500 نیت و حتی نرخ نوسازی متغیر 30 تا 120 هرتز برای تصاویر روان ارائه میدهد dell.com. لپتاپهای 13 اینچی زیادی دارای نمایشگر با نرخ نوسازی بالا نیستند، بنابراین این ویژگی قابل توجهی در XPS است. کاربرانی که پنل 120 هرتزی دارند، اشاره میکنند که حرکت در هنگام اسکرول یا انیمیشنهای رابط کاربری بسیار روانتر است. این نمایشگر IPS کنتراست خوبی ارائه میدهد و تقریباً کل طیف sRGB را پوشش میدهد (حدود 100% sRGB، که تقریباً 67% از فضای رنگی گستردهتر DCI-P3 است) tomsguide.com. در آزمایشها، حداکثر روشنایی آن حدود 456 نیت بود که همراه با پوشش ضد بازتاب در نسخههای غیر لمسی، استفاده از آن را حتی زیر نور زیاد ممکن میسازد tomsguide.com reddit.com. رنگها زنده هستند و دقت برای یک IPS خوب است، هرچند به گستردگی مکبوک یا OLED ایسوس نیست. برای کسانی که سیاهی عمیقتر و رنگهای غنیتر را ترجیح میدهند، دل همچنین گزینه لمسی OLED با وضوح 3.5K (3456×2160، 16:10) را برای XPS 13 ارائه میدهد windowscentral.com. پیکربندی OLED کنتراست فوقالعاده و سیاهی واقعی ارائه میدهد، اما نرخ آن به 60 هرتز محدود است و کمی عمر باتری را کاهش میدهد. در اصل، خریداران XPS 13 بین IPS با نرخ نوسازی بالا یا OLED با وضوح بالا انتخاب میکنند. در هر صورت، نمایشگر XPS بسیار مورد توجه است – یک بررسی خروجی مدل IPS را به عنوان روشنترین در میان رقبا اندازهگیری کرد tomsguide.com – و طراحی تقریباً بدون حاشیه، غوطهوری را به حداکثر میرساند. تنها نقطه ضعف ذکر شده توسط یک بازبین این بود که “گزینه نمایشگر 120 هرتز وجود ندارد” در واحدی که آزمایش کردند windowscentral.com (احتمالاً چون آن واحد بررسی مدل OLED بود). بنابراین، بسته به پیکربندی، ممکن است نمایشگر با نرخ نوسازی بالا داشته باشید یا نه. اما در کل، نمایشگر XPS 13 (بهویژه IPS 120 هرتز) برای بهرهوری و استفاده عمومی عالی است و OLED جایگزینی زیبا برای علاقهمندان به رسانه است، البته با هزینه نرخ نوسازی.
ایسوس زنبوک S 14 با یک صفحه نمایش لمسی خیرهکننده 14.0 اینچی OLED متمایز میشود. این نمایشگر 3K OLED (2880×1800) با نسبت 16:10 است و تا 120 هرتز نرخ تازهسازی را پشتیبانی میکند – ترکیبی از وضوح بالا، کنتراست OLED و نرخ تازهسازی بالا که در این کلاس نادر است asus.com. پنل OLED دارای 100٪ طیف رنگی DCI-P3 و تأییدیه پنتون است، به این معنی که رنگها برای کارهای خلاقانه بسیار غنی و دقیق هستند asus.com. مشکیها کاملاً مشکی و کنتراست عملاً بینهایت است، همانطور که از OLED انتظار میرود. نمایشگر براق است و از لمس و حتی قلم استایلوس پشتیبانی میکند، چیزی که مکبوک ندارد. ایسوس آن را با 500 نیت روشنایی اوج HDR ارزیابی کرده است، هرچند در استفاده عادی، روشنایی پایدار آن حدود 340 تا 400 نیت است tomsguide.com ultrabookreview.com. در آزمایشها، حدود ~392 نیت در حالت تمامسفید اندازهگیری شد ultrabookreview.com. این مقدار کمتر از مک و دل IPS برای محتوای کاملاً سفید است، به این معنی که صفحه نمایش زنبوک ممکن است در فضای باز یا زیر نور خورشید کمی کمنورتر به نظر برسد (این یک معامله رایج با OLED است مگر اینکه محتوای HDR تماشا کنید). با این حال، در شرایط عادی داخلی، کاملاً روشن است و رنگها با شدت چشمگیری به چشم میزنند tomsguide.com. منتقدان از این پنل OLED تمجید کردهاند و آن را «بهشدت چشمنواز» و «سیلی از رنگ با وضوح تیز و کنتراست عمیق» نامیدهاند tomsguide.com tomsguide.com. نرخ تازهسازی 120 هرتز باعث میشود تعاملات روزمره و حتی برخی بازیها بسیار روان احساس شوند و زمان پاسخدهی تقریباً آنی است – عالی برای تصاویر سریع ultrabookreview.com. یک نکته: به دلیل لمسی بودن OLED، کمی دانهبندی مات از دیجیتایزر وجود دارد و بازتابها میتوانند در محیطهای پرنور مشکلساز شوند ultrabookreview.com ultrabookreview.comاما اینها نکات منفی جزئی هستند. صفحهنمایش Zenbook برای کسانی که کیفیت بصری را در اولویت قرار میدهند ایدهآل است – چه در حال پخش فیلمهای HDR باشید، چه ویرایش عکس انجام دهید یا فقط بخواهید اسکرول نرم و روانی در مرورگر خود داشته باشید. این بزرگترین صفحهنمایش در این مقایسه است (۱۴ اینچ در مقابل حدود ۱۳.۴ اینچ)، که فضای بیشتری را ارائه میدهد در حالی که به دلیل نسبت صفحه به بدنه ۹۰٪ asus.com هنوز هم در بدنهای بسیار جمعوجور قرار دارد. در مجموع، نمایشگر Zenbook S 14 از نظر فنی شاید چشمگیرترین باشد (OLED + ۱۲۰ هرتز)، نمایشگر XPS 13 تعادل بسیار خوبی ارائه میدهد (بهویژه مدل IPS ۱۲۰ هرتز برای روشنایی و باتری)، و نمایشگر مکبوک ایر، با اینکه “فقط” LCD ۶۰ هرتز است، اما همچنان یکی از بهترین LCDها با روشنایی و دقت رنگ عالی محسوب میشود. چشمان شما احتمالاً از هر یک از اینها راضی خواهد بود، اما تولیدکنندگان محتوا ممکن است به سمت OLED زنبوک گرایش پیدا کنند، در حالی که کسانی که به روان بودن حرکت حساس هستند شاید پنل ۱۲۰ هرتز XPS را ترجیح دهند.
عملکرد
با وجود اندازههای باریکشان، هر سه لپتاپ از قدرت پردازشی قابل توجهی برخوردارند، اما از پلتفرمهای بسیار متفاوتی استفاده میکنند: اپل سیلیکون در مک، یک چیپ ARM اسنپدراگون کوالکام در XPS، و جدیدترین اینتل در ایسوس. بیایید بررسی کنیم که آنها در عملکرد دنیای واقعی چگونه با هم مقایسه میشوند.
مکبوک ایر M4 با تراشه اختصاصی M4 اپل کار میکند که دارای یک CPU ده هستهای (۴ هسته با عملکرد بالا + ۶ هسته با بازدهی بالا) و یک GPU مجتمع ۸ یا ۱۰ هستهای است support.apple.com support.apple.com. این تراشه با فناوری ساخت ۳ نانومتری ساخته شده و نسبت به نسل قبلی M3 پیشرفتهای قابل توجهی دارد. در واقع، M4 اپل تقریباً ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش عملکرد نسبت به M3 ایر در بنچمارکها ارائه میدهد shortlist.com. به عنوان مثال، در Geekbench 6، M4 ایر امتیاز حدود ۱۴,۸۴۹ در چند هستهای کسب کرد در حالی که M3 حدود ۱۲,۰۸۷ بود (۲۳٪ بالاتر) laptopmag.com laptopmag.com. سرعت تک هستهای آن نیز حدود ۲۰٪ افزایش یافته و اپل را در صدر عملکرد هر هسته در میان اولترالایتها نگه داشته است reddit.com shortlist.com. در عمل، مکبوک ایر M4 «به راحتی از پس چندوظیفگی برمیآید» – میتوانید دهها تب مرورگر باز کنید، ویدئوی با کیفیت بالا پخش کنید یا بدون لگ عکس ویرایش کنید shortlist.com. حتی برای برنامهنویسی و ویرایش ویدیوی سبک هم مناسب است. در تست رمزگذاری ویدیوی 4K (Handbrake)، M4 ایر در ۵ دقیقه و ۴۰ ثانیه کار را تمام کرد که دو دقیقه سریعتر از M3 ایر بود laptopmag.com. اپل همچنین رهگیری پرتو سختافزاری را به GPU M4 اضافه کرده که کمی گرافیک سهبعدی را بهبود میدهد، هرچند ایر به هیچ وجه یک لپتاپ گیمینگ نیست support.apple.com. راز موفقیت مکبوک ایر این است که این عملکرد را بدون فن به دست میآورد – بازدهی تراشه M4 باعث میشود ایر بدون نیاز به فن خنک بماند. این یعنی هیچوقت صدای فن نمیشنوید و ریسک افت عملکرد به خاطر گرما در استفاده کوتاه کمتر است. در بارهای سنگین طولانی، ایر ممکن است کمی سرعت را کاهش دهد تا دما را کنترل کند، اما در بررسیها این موضوع «چیزی نبود که…تجربه منفی ایجاد کند» – M4 به اندازه کافی خنک ماند (فقط حدود ۸۵ درجه فارنهایت روی سطح در بار کاری) و در تستها کندی نگرانکنندهای نشان نداد <a href=”https://www.laptopmag.com/laptops/apple-macbook-air-13-inch-laptopmag.com shortlist.com. در مجموع، مکبوک ایر M4 تعادلی از عملکرد عالی CPU و بهرهوری را ارائه میدهد – میتوان گفت سریعترین CPU اینجا برای کارهای تکریسمانی است و در کارهای چند هستهای نیز با دیگران رقابت میکند (با وجود داشتن هستههای کمتر نسبت به اسنپدراگون، هستههای اپل از نظر قدرت هر هسته بسیار قوی هستند). برای استفاده روزمره و حتی کارهای نیمهحرفهای، M4 یک غول در لباس ایر است.
مدل Dell XPS 13 (9345) Snapdragon یکی از اولین لپتاپهای پریمیوم است که به جای اینتل/ایامدی از تراشه Qualcomm’s Snapdragon X Elite استفاده میکند. این یک سیستم روی چیپ مبتنی بر ARM با ۱۲ هسته (ترکیبی از هستههای با عملکرد بالا و هستههای کممصرف) است که با یک پردازنده گرافیکی Adreno و یک NPU داخلی برای وظایف هوش مصنوعی همراه شده است dell.com. تغییر به ARM کاملاً به خاطر بهرهوری است، اما کوالکام همچنین هدف داشت با عملکرد اپل رقابت کند. در بررسی Windows Central، آنها XPS 13 با اسنپدراگون را «یک لپتاپ کوچک اما قدرتمند» مینامند که «در بخش عملکرد ناامید نمیکند» windowscentral.com. برای کاربریهای معمولی – برنامههای آفیس، مرور وب، تماس تصویری، پخش موسیقی – XPS بسیار روان اجرا میشود windowscentral.com. حتی Adobe Photoshop که اکنون پشتیبانی بومی ARM64 دارد، پروژههای ویرایش سنگین را با «بدون مشکل قابل توجه» اجرا میکند windowscentral.com. در واقع، در برنامههای بومی، Snapdragon X Elite از جدیدترین تراشههای نسل چهاردهم اینتل در همین کلاس پیشی گرفته است: XPS 13 Snapdragon از یک Dell XPS 14 با تراشه Intel Core Ultra (Meteor Lake) هم در تستهای Geekbench 6 و هم Cinebench سریعتر بود windowscentral.com. یک تست نشان داد که حتی در عملکرد چند هستهای با تراشه AMD Ryzen 9 370 «AI» رقابت میکند windowscentral.com. امتیاز چند هستهای Geekbench 6 آن میتواند به میانههای ۱۴,۰۰۰ برسد (قابل مقایسه با ~۱۴ هزار M4 Air و بالاتر از ~۱۱ هزار اینتل در این کلاس) tomsguide.com. با این حال، عملکرد XPS بسته به اینکه برنامهها به صورت بومی اجرا میشوند یا از طریق شبیهسازی، متفاوت است. برای نرمافزاری که هنوز برای ARM کامپایل نشده (برخی برنامههای قدیمی یا خاص ویندوز)، XPS باید از لایه شبیهساز مایکروسافت استفاده کند. در این سناریوها، عملکرد پایینتر است – یک بنچمارک عمومی (CrossMark) امتیاز ~۱۴۹۲ را روی XPS (Snapdragon) در مقابل ۱۷۴۱ روی مدل مشابه اینتل ثبت کرد windowscentral.com. این یعنی اگر به برنامهها یا درایورهای خاصی وابسته هستید که فعلاً فقط برای x86 وجود دارند، XPS ممکن است به خوبی اجرا نشود یا مشکلات سازگاری داشته باشد. با این حال، سازگاری ویندوز ۱۱ روی ARM بسیار بهتر شده و اکثریت قریب به اتفاق برنامههای رایج (از جمله مجموعه آفیس مایکروسافت، کروم/اج، Adobe Lightroom و غیره) اکنون به صورت بومی یا بسیار روان تحت شبیهسازی اجرا میشوند. فقط توجه داشته باشید که برخی ابزارهای تخصصی یا بازیهای قدیمی ممکن است کار نکنند یا کندتر باشند. در مورد بازی – پردازنده گرافیکی Adreno XPS 13ng> برای بازیهای معمولی و عناوین قدیمی مناسب است، اما برای بازیهای سنگین ساخته نشده است. بیشتر بازیهای بزرگ PC برای ARM بهینهسازی نشدهاند و آنهایی که از طریق شبیهسازی اجرا میشوند اغلب با افت عملکرد مواجه میشوند. در آزمایشها، حتی زمانی که یک بازی اجرا میشد، نرخ فریم متوسط بود (مثلاً حدود ۲۲ فریم بر ثانیه در Civilization VI با تنظیمات پایین و رزولوشن ۱۰۸۰p) tomsguide.com. بنابراین، بازی جدی بهتر است با دستگاه دیگری انجام شود. نکته مثبت این است که اسنپدراگون بسیار کارآمد عمل میکند که در بخش باتری به آن خواهیم پرداخت. همچنین این تراشه قابلیتهای جدید هوش مصنوعی را فعال میکند – دل این مدل را یک “Copilot+” PC مینامد، به این معنا که NPU داخلی (تا ۴۵ TOPS) میتواند ویژگیهای مبتنی بر هوش مصنوعی ویندوز ۱۱ مانند Microsoft Copilot، حذف نویز پسزمینه و غیره را شتاب دهد. dell.com. در مجموع، مدل XPS 13 Snapdragon عملکرد عالی چند هستهای و بهرهوری پیشرو در کلاس خود را ارائه میدهد و باعث میشود تقریباً در هر کاری به جز بازیهای سطح بالا یا برخی برنامههای حرفهای که هنوز به ARM منتقل نشدهاند، سریع و روان به نظر برسد. این یک حرکت جسورانه از سوی دل است که با تغییر به یک پردازنده خنکتر و کارآمدتر، مشکلات قبلی XPS (گرما و باتری) را برطرف میکند.لپتاپ Asus Zenbook S 14 (UX5406) مجهز به پردازنده Intel’s 14th-gen Core Ultra است – به طور خاص تا مدل Core Ultra 7 258V در مدلهای فعلی asus.com. این تراشه با اسم رمز “Lunar Lake” (جدیدترین معماری تا سال 2024/2025)، دارای ۸ هسته (احتمالاً ترکیبی از هستههای قدرتمند و کممصرف) با ۸ رشته، بهعلاوه یک موتور اختصاصی هوش مصنوعی (Intel NPU تا ۴۷ TOPS) مشابه با NPUهای اپل و کوالکام است asus.com. اینتل در این نسل تغییرات عمدهای ایجاد کرده: برای مثال، هایپرتردینگ را از هستههای قدرتمند حذف کرده و حافظه (LPDDR5X) را برای صرفهجویی در مصرف انرژی روی پکیج قرار داده است tomsguide.com. نتایج در عمل کمی متفاوت است. از جنبه مثبت، Zenbook S 14 افزایش چشمگیر در بهرهوری و گرافیک نسبت به اولترابوکهای قبلی اینتل نشان میدهد tomsguide.com tomsguide.com. گرافیک مجتمع Intel Arc (معماری Xe LPG) قویترین iGPU در میان این سه مدل است – در تستها، GPU مجتمع Zenbook از Adreno در XPS پیشی گرفت و حتی در برخی بنچمارکها از جدیدترین iGPU رادئون AMD نیز بهتر عمل کرد tomsguide.com. این یعنی واقعاً میتوانید برخی بازیهای سبک یا کارهای گرافیکی سنگین را انجام دهید: برای مثال، امتیاز 3DMark Fire Strike حدود ۷۸۰۰ برای Zenbook (در مقابل حدود ۵۶۳۵ برای XPS Snapdragon) بود tomsguide.com. در برخی بازیها در رزولوشن 1080p و تنظیمات پایین، ۴۵ تا ۶۰ فریم بر ثانیه را اجرا کرد (مثلاً ۴۸ FPS در Civ VI، در حالی که XPS فقط ۲۲ FPS گرفت) tomsguide.com. اینتل به وضوح روی قابلیتهای GPU و هوش مصنوعی در Lunar Lake تمرکز کرده – حتی پشتیبانی سختافزاری از رهگیری پرتو – که به انجام کارهای خلاقانه (و قابلیتهای هوش مصنوعی در ویندوز) کمک میکند tomsguide.com. با این حال، در عملکرد خام CPU، این تراشه Core Ultra در واقع از تراشههای اپل و کوالکام عقبتر است. همانطور که یکی از منتقدان صراحتاً بیان کرد، «در عملکرد کلی، اینتل از رقبایی مانند AMD و کوالکام عقب میماند» و اینتل را «در انتهای صف» در این دسته اولترالایت قرار میدهد <a href=”https://www.tomsguide.com/computing/laptops/asus-zenbook-s-14-2024-review-intel-lunar-lake-caught-slipping#:~:text=series%20has%20made%20some%20impressive,in%20thبرای مثال، در Geekbench 6، Core Ultra 7 حدود 2750 تکهستهای و 11,150 چندهستهای امتیاز گرفت، که از نظر تکهستهای مشابه XPS (با امتیاز 2797) است اما بسیار پایینتر از مک (~3090 تکهستهای)، و امتیاز چندهستهای آن نیز پشت سر XPS (14,600) و حتی یک AMD هشتهستهای خوب (13,200) قرار میگیرد tomsguide.com. در یک تست رمزگذاری ویدیوی 4K، Zenbook در 8.5 دقیقه کار را انجام داد، در حالی که XPS (Snapdragon) در حدود 4.7 دقیقه و MacBook M3 (کندتر از M4) در حدود 6.5 دقیقه به پایان رساندند tomsguide.com. این اختلاف برای کارهای سنگین محسوس است – یعنی اگر زیاد با تبدیل ویدیو یا کارهای مشابه سروکار دارید، چیپ اینتل کندتر خواهد بود. Zenbook در یک زمینه از Snapdragon پیشی گرفت: عملکرد Adobe Photoshop، که احتمالاً به لطف جهشهای قوی تکهستهای و شتابدهی GPU بود (در PugetBench Photoshop امتیاز بالاتری نسبت به XPS کسب کرد) tomsguide.com. و نکته مهم این است که سازگاری در Zenbook اینتل اصلاً مشکلساز نیست – این یک دستگاه سنتی x86-64 ویندوز است، پس همه چیز بدون دردسر اجرا میشود، از برنامههای قدیمی تا درایورهای سختافزاری خاص. نیازی به نگرانی درباره شبیهسازی نیست. اگر روند کاری شما به برنامههای خاص ویندوز وابسته است که شاید هنوز برای ARM آماده نشدهاند، این میتواند عامل تعیینکنندهای باشد. در مجموع، Zenbook S 14 عملکرد کلی قابلاعتماد و بهترین قدرت گرافیکی بین این سه مدل (به جز GPU مجزا) را ارائه میدهد، اما CPU آن، با وجود بهبود چشمگیر در بهرهوری نسبت به اینتلهای قبلی، در بسیاری از کارهای چندهستهای به سرعت M4 یا Snapdragon نیست. برای استفاده روزمره – وب، آفیس، رسانه – آن را بسیار سریع و پاسخگو خواهید یافت (هیچکدام از این لپتاپها در کارهای معمول کند نخواهند بود). فقط در سناریوهای سنگین است که تفاوتها آشکار میشود. و به لطف پیشرفتهای اینتل، Zenbook دیگر از عمر باتری بسیار کوتاه یا صدای فن مداوم که اولترابوکهای قدیمی اینتل داشتند رنج نمیبرد – همانطور که در ادامه خواهیم دید، اکنون از نظر بهرهوری عملکرد مناسبی دارد. دوام باتری یک جنبه تعیینکننده برای هر لپتاپ قابل حمل است و در اینجا تفاوتهای تراشهها واقعاً نمایان میشود. خبر خوب این است که هر سه این دستگاهها عمر باتری یکروزه را ارائه میدهند، اما دل و اپل آن را به سطح جدیدی میرسانند و ایسوس هم چندان عقب نیست. مکبوک ایر M4 اپل همچنین عمر باتری فوقالعادهای ارائه میدهد – این یکی از ویژگیهای بارز مکهای سیلیکون اپل بوده است. اپل به طور رسمی عمر باتری ایر را برای ۱۵ ساعت وبگردی بیسیم یا تا ۱۸ ساعت پخش ویدیوی محلی اعلام کرده است support.apple.com. در استفاده واقعی، این عدد ۱۵ ساعت واقعاً برقرار است. تست مجله Laptop Mag (وبگردی مداوم با روشنایی ۱۵۰ نیت) عمر باتری ایر M4 را ۱۵ ساعت و ۴۲ دقیقه ثبت کرد که کمی بیشتر از مدل قبلی M3 با ۱۵ ساعت و ۱۳ دقیقه بود laptopmag.com laptopmag.com. بنابراین معمولاً میتوانید انتظار داشته باشید حدود ۱۵ تا ۱۶ ساعت کار معمولی با یک بار شارژ داشته باشید، که به راحتی یک روز کامل کاری یا کلاس را با کمی حاشیه پوشش میدهد. این حدود ۳ ساعت بیشتر از اکثر لپتاپهای اینتل چند سال پیش است و مکبوک ایر را در صدر دسته خود قرار میدهد – فقط توسط بهترین دستگاههای ویندوز مبتنی بر ARM (مانند XPS بالا) پشت سر گذاشته میشود. شایان ذکر است که اپل عمر باتری را در M4 نسبت به M3 به طور چشمگیری افزایش نداد – آنها تصمیم گرفتند عملکرد را افزایش دهند و باتری را تقریباً در همان سطح نگه دارند، که از قبل عالی بود. بررسیکنندگان به طور مداوم گزارش میدهند که ایر «واقعاً تمام روز دوام میآورد» برای کارهایی مانند نوشتن، وبگردی و استریم reddit.com. و به لطف بهینهسازیهای macOS، مصرف انرژی در حالت آمادهبهکار بسیار پایین است – میتوانید درب لپتاپ را ببندید و فقط چند درصد شارژ در طول شب از دست بدهید. شارژ مکبوک با پورت MagSafe 3 راحت است؛ مدل پایه M4 ایر با آداپتور جمعوجور ۳۰ واتی عرضه میشود (یا ۳۵ وات دو پورت اگر مدل GPU بالاتر را بگیرید) support.apple.com. حتی از شارژ سریع هم پشتیبانی میکند – اگر از شارژر USB-C با وات بالاتر (مانند ۷۰ وات اپل) استفاده کنید، میتوانید آن را در حدود ۳۰ دقیقه تا ~۵۰٪ شارژ کنید support.apple.com. با این حال، اکثر افراد با این میزان دوام باتری نیازی به شارژ وسط روز نخواهند داشت. در مقایسه با دل، عمر باتری مک در مقیاس مطلق کمی کمتر است (۱۵ در مقابل ~۱۹ ساعت در تستهای مشابه) tomsguide.com tomsguide.com، اما همچنان جزو بهترینهاست و بسیار جلوتر از اکثر لپتاپهای سنتی قرار دارد. و به یاد داشته باشید، این با باتری کوچکتر است – ایر یک باتری ۵۳.۸ واتساعتی دارد support.apple.com (اپل این ساعات را فقط با بهرهوری بالا به دست میآورد). در مجموع، مکبوک ایر این اعتماد به نفس را به شما میدهد که شارژر را در کیف خود بگذارید؛ فقط بارهای سنگین و مداوم (مانند خروجی گرفتن ویدیو یا اجرای بازیهای سهبعدی) آن را سریعتر خالی میکند. ایسوس زنبوک S 14 کمی عقبتر قرار میگیرد، اما همچنان در باشگاه «تمام روز» است. این لپتاپ دارای بزرگترین باتری در اینجا با ظرفیت 72 واتساعت است asus.com، که به جبران مصرف بالاتر تراشه اینتل کمک میکند. بهبودهای بهرهوری اینتل در Lunar Lake باعث شده این زنبوک به طور قابل توجهی بیشتر از لپتاپهای قبلی ۱۴ اینچی اینتل دوام بیاورد. در تست وب و پخش ویدیو Tom’s Guide (روشنایی ۱۵۰ نیت)، زنبوک S 14 به مدت ۱۳ ساعت و ۰۸ دقیقه دوام آورد tomsguide.com tomsguide.com. این حدود ۲ ساعت بیشتر از یک لپتاپ مشابه مبتنی بر AMD است که آنها تست کردند (زنبوک S 16 با رایزن، ۱۱ ساعت و ۳۵ دقیقه) tomsguide.com، که نشان میدهد اینتل تا حدی فاصله را کم کرده است. همچنین فاصله زیادی با مکبوک ایر با بیش از ۱۵ ساعت ندارد – در آن تست تقریباً چند ساعت اختلاف وجود دارد tomsguide.com. در استفاده عملی، ۱۳ ساعت هنوز برای یک روز کاری کامل برای اکثر کاربران کافی است. بنابراین، اگرچه زنبوک S 14 رکوردی نمیشکند، اما سرانجام به کاربران اولترابوک اینتل اطمینان میدهد که دستگاهشان میتواند یک روز کاری را بدون نیاز شدید به پریز برق دوام بیاورد. یکی از نقدها تحسین کرد که «عمر باتری بسیار بهتر از سال گذشته است» و اشاره کرد که اینتل در اینجا «گام بزرگی به جلو برداشته است» tomsguide.com. آنها اشاره کردند که سیستمهای مبتنی بر ARM هنوز به طور متوسط دوام بیشتری دارند tomsguide.com – همانطور که با XPS میبینیم – اما اینتل حداقل اکنون در همین حوالی است. همچنین، به نظر میرسد ایسوس مشکل تخلیه باتری در حالت استندبای که قبلاً لپتاپهای ویندوز را آزار میداد، برطرف کرده است: تستکنندگان دریافتند زنبوک در حالت خوابیده به مدت ۱۲ ساعت تقریباً ۰٪ باتری از دست داد tomsguide.com، که با بهرهوری استندبای مک برابر است و پیشرفت بزرگی برای دستگاههای x86 ویندوز محسوب میشود. زنبوک از شارژ سریع از طریق شارژر USB-C 65 واتی خود پشتیبانی میکند و با توجه به باتری بزرگ، شارژ کامل از صفر ممکن است حدود ۲ ساعت طول بکشد – اما یک شارژ کوتاه ۳۰ دقیقهای میتواند چندین ساعت استفاده را به لطف توان ورودی بالا فراهم کند. در مجموع، زنبوک S 14 به راحتی یک روز کاری ترکیبی را مدیریت میکند، هرچند اگر واقعاً به بیشترین دوام نیاز دارید، XPS (یا مک تا حدی کمتر) چند ساعت بیشتر دوام خواهد آورد.عمر باتری
تجربه کیبورد و ترکپد
دستگاههای ورودی یک لپتاپ تأثیر زیادی بر کاربری روزانه دارند و در اینجا هر سه لپتاپ در برخی جنبهها عالی عمل میکنند و هر کدام ویژگیهای منحصربهفردی دارند.
مکبوک ایر M4 به شهرت اپل در زمینه ورودیهای بهترین در کلاس ادامه میدهد. این دستگاه دارای کیبورد مجیک با کلیدهای قیچیشکل است که حدود ۱ میلیمتر جابجایی دارند. اگرچه این مقدار روی کاغذ کم به نظر میرسد، اما طراحی کیبورد اپل به خاطر بازخورد واضح و یکنواختش بسیار مورد تحسین قرار گرفته است. کلیدها اندازه کامل دارند، پایدار و بیصدا هستند. همانطور که در بررسی ShortList اشاره شده، کیبورد ایر «جابجایی عالی» (برای کلاس خودش) دارد و «همچنان استفاده از آن لذتبخش است» shortlist.com. نکته مهم این است که اپل یک ردیف کامل کلیدهای فانکشن (بدون تاچ بار) و Touch ID را در کلید پاور بالا-راست برای ورود سریع و احراز هویت تعبیه کرده است support.apple.com shortlist.com. چیدمان کیبورد استاندارد و بسیار آشناست. اپل سالها پیش با کیبوردهایش (کلیدهای بدنام پروانهای) دوران سختی را گذراند، اما کیبورد مجیک فعلی (که از ۲۰۲۰ معرفی و استفاده شده) قابل اعتماد و راحت است. اکثر تایپیستها آن را سریع و دقیق خواهند یافت و دارای نور پسزمینه با سنسور نور محیط برای تنظیم خودکار روشنایی است shortlist.com. خلاصه اینکه، کیبورد مکبوک ایر «تمامقد» و بسیار محکم است، بهقدری خوب که اغلب معیار مقایسه کیبوردهای اولترابوکهاست shortlist.com.
تاچپد مکبوک ایر اغلب به عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته میشود. این یک تاچپد شیشهای بزرگ Force Touch trackpad است – بسیار جادار و در مرکز قرار گرفته است. به جای مکانیزم کلیک فیزیکی، از بازخورد لمسی برای شبیهسازی کلیکها استفاده میکند که باعث میشود حس کلیک در هر نقطه از پد یکنواخت باشد و ژستهای حساس به فشار را ممکن میسازد support.apple.com. ردیابی آن دقیق است و ژستهای چندلمسی (اسکرول، جابجایی بین دسکتاپها، بزرگنمایی با دو انگشت و غیره) بسیار روان هستند. ShortList آن را «پیشرو در کلاس خود و فوقالعاده پاسخگو، با فضای عظیمی برای حرکت انگشتان» مینامد shortlist.com. همچنین به طور هوشمندانهای تنظیم شده تا از ورودیهای اشتباه هنگام تایپ (رد کف دست) جلوگیری کند. در اصل، هیچ لپتاپ ویندوزی هنوز به تجربه تاچپد اپل نرسیده است، هرچند به آن نزدیکتر شدهاند. یک نکته منفی کوچک: به دلیل بزرگی آن، اگر مکبوک را روی پا و با استراحتگاه کف دست کوتاه استفاده کنید، گاهی اوقات لمس تصادفی ثبت میشود (موردی که یک کارشناس هم برای مک و هم ایسوس اشاره کرده است) ultrabookreview.com ultrabookreview.com. اما این اتفاق نادر است و مزایای سطح بزرگ و صاف آن بسیار بیشتر است. در مجموع، ترکیب کیبورد و تاچپد مک احتمالاً بهترین گزینه در اینجا است – «لذتبخش برای استفاده» shortlist.com و یکی از دلایل اصلی علاقه بسیاری از افراد به مکبوکهاست.انتقال به Dell XPS 13: دل برای دستیابی به ظاهر آیندهنگرانه، در ورودیهای XPS ریسکهایی در طراحی انجام داده است. کیبورد از طراحی «zero-lattice» استفاده میکند، به این معنا که عملاً هیچ فاصلهای بین کلیدها وجود ندارد – آنها یک سطح صاف لبه به لبه را تشکیل میدهند windowscentral.com. در نتیجه، خود کلیدها بزرگتر هستند و بازخورد لمسی نسبتاً خوبی دارند. یک بازبین اشاره کرد که کلیدها «احساس فوقالعادهای هنگام تایپ دارند» وقتی به نبود فاصله عادت کنید windowscentral.com. عمق حرکت کلیدها حدود ۱.۰ میلیمتر است؛ کمی کوتاه است، اما کلیدها تند و سریع هستند. در ابتدا ممکن است نیاز به تطبیق داشته باشد چون انگشتان شما فاصلهای برای حس جدایی ندارند، اما پس از مدت کوتاهی بسیاری از کاربران به راحتی روی آن تایپ میکنند windowscentral.com. چیدمان به جز ردیف بالایی استاندارد است: دل کلیدهای فیزیکی فانکشن را با یک نوار لمسی capacitive touch bar جایگزین کرده است (نه یک صفحه نمایش پویا مانند Touch Bar قدیمی اپل، فقط آیکونهای ثابت با نور پسزمینه). این ردیف FN لمسی وظایفی مانند Esc، صدا، روشنایی و غیره را انجام میدهد و با یک سوئیچ به F1–F12 تغییر میکند. این کار طراحی را تمیز نگه میدارد، اما همانطور که یک توسعهدهنده در ردیت ابراز تاسف کرد، نبود بازخورد لمسی «واقعاً نقطه ضعف است» اگر اغلب این کلیدها را با حس لمس فشار میدهید reddit.com reddit.com. اگر به ندرت از کلیدهای F استفاده میکنید، شاید برایتان مهم نباشد – و از نظر بصری واقعاً شیک به نظر میرسد. برای تایپ روزمره، کیبورد XPS مناسب و حتی از نظر بازبین Windows Central «فوقالعاده خوب» است windowscentral.com، اما سبک آن یا دوستداشتنی است یا مورد نفرت. برخی کاربران ظاهر مدرن را دوست دارند و به راحتی تطبیق پیدا میکنند؛ برخی دیگر فاصله سنتی کلیدها را ترجیح میدهند.تاچپد XPS 13 جایی است که اوضاع هم جالب و هم کمی بحثبرانگیز میشود. دل تاچپد را «نامرئی» کرده است – هیچ مستطیل مشخصی روی استراحتگاه کف دست وجود ندارد windowscentral.com. کل کلیکپد یک واحد بازخورد لمسی زیر سطح شیشهای یکپارچه استراحتگاه مچ است. این تاچپد نسبتاً عریض است (تقریباً به اندازه کلید فاصله)، اما به دلیل اشغال فضا توسط صفحهکلید، به آن بلندی نیست windowscentral.com. از نظر مفهومی، این شبیه تاچپد لمسی اپل است (بدون قطعات متحرک، از لرزش برای کلیک استفاده میکند) و زمانی که درست کار کند، بسیار روان و جادار است. قطعاً ظاهری آیندهنگر دارد و به زیبایی فوقالعاده تمیز XPS کمک میکند. با این حال، گزارشهای متعددی وجود دارد که به برخی باگها در اجرای تاچپد XPS اشاره میکنند. دستگاه بررسی Windows Central با مشکلاتی در پاسخدهی لمسی مواجه بود: گاهی پس از بیدار شدن از خواب، کلیکها ثبت نمیشدند یا تاچپد بیش از حد حساس میشد و حتی هنگام حرکت ساده نشانگر، کلیکها را فعال میکرد windowscentral.com windowscentral.com. این اشکالات اغلب نیاز به راهاندازی مجدد برای رفع داشتند که ایدهآل نیست windowscentral.com. به طور مشابه، خلاصه هوش مصنوعی دل از نظرات مشتریان نیز اذعان میکند که بسیاری از کاربران مشکلاتی با تاچپد و صفحهکلید گزارش دادهاند dell.com. ممکن است به مرور زمان با بهروزرسانیهای فرمور این مشکلات برطرف شوند (دل درایورهایی را برای رفع برخی نگرانیهای پاسخدهی تاچپد منتشر کرده است). زمانی که درست کار کند، تاچپد بسیار خوب است – سطح شیشهای بزرگ و روان، دقیق و پشتیبانی از تمام ژستهای چندلمسی ویندوز. در واقع، یک کاربر آن را مقایسه کرده و گفته بود «خیلی بهتر از لپتاپهای قبلی HP و Asus» است که امتحان کرده بود reddit.com reddit.com. اما این ناپایداری نکتهای است که باید به آن توجه کرد. از جنبه مثبت، رد کف دست XPS عموماً مؤثر است (کاربر ردیت اشاره کرده بود که باید «در موقعیت درست» روی تاچپد باشید تا بهترین پاسخدهی را بگیرید) reddit.com. همچنین، چون لمسی است، میتوانید در هر نقطه کلیک کنید و بازخورد یکنواخت بگیرید و هیچ حرکت فیزیکی یا لقزدنی ندارد. خلاصه اینکه، صفحهکلید/تاچپد دل نوآورانهترین در اینجا هستند و احساس فوقالعادهای دارند وقتی که درست کار کنند، اما برخی افراد ممکن است یک ترکیب سنتیتر را ترجیح دهند.پ. اگر شما یک ترکپد بینقص را در اولویت قرار میدهید، مک هنوز از نظر قابلیت اطمینان برتری دارد. دل ممکن است به خاطر طراحی چشمگیر خود، کمی از سادگی عملکردی را قربانی کرده باشد.ایسوس Zenbook S 14 رویکردی متعارفتر را در پیش گرفته است که به نوعی یک نقطه قوت محسوب میشود. کیبورد در Zenbook S 14 یک چیدمان استاندارد چیکلت با ۱.۱ میلیمتر عمق کلید است asus.com. کلیدها به خوبی از هم فاصله دارند (اینجا خبری از طراحی عجیب و غریب نیست) و به طور کلی منتقدان آن را راحت میدانند. Tom’s Guide گفته است «کیبورد برای تایپ عالی است و عمق مناسبی دارد» tomsguide.com، هرچند یک بررسی عمیقتر اشاره کرده که عمق آن کمی کمتر از Zenbookهای قبلی (که ۱.۴ میلیمتر بودند) است و بهترین نیست، اما همچنان «قابل قبول» و قابل مقایسه با حس مکبوک ایر است ultrabookreview.com ultrabookreview.com. بنابراین، بازخورد کلی مثبت است – میتوانید سرعت و دقت تایپ خوبی داشته باشید. کلیدها کمی مقعر هستند و ضربه لمسی نرمی دارند. نور پسزمینه (LED سفید) وجود دارد؛ یکی از انتقادات این بود که حتی کمترین میزان نور هم نسبتاً زیاد است و ممکن است در اتاق تاریک حواسپرتی ایجاد کند ultrabookreview.com. اما این ایراد جزئی است و احتمالاً از طریق نرمافزار قابل تنظیم است. یک نکته جالب: ایسوس یک کلید اختصاصی Microsoft Copilot به این مدل جدید اضافه کرده است (چون یک لپتاپ «Copilot+» است) asus.com. این کلید در واقع یک میانبر برای فراخوانی دستیار هوش مصنوعی ویندوز ۱۱ است و تمرکز لپتاپ بر ویژگیهای هوش مصنوعی را نشان میدهد. در استفاده، کیبورد Zenbook از نظر حس نزدیک به مکبوک است – ضربهای کوتاه اما ترد. اگر عمق بیشتری میخواهید، شاید مدلهای قدیمیتر را ترجیح دهید، اما اکثر کاربران به خوبی با آن سازگار میشوند و از تجربه تایپ لذت میبرند. و برخلاف Dell، همه کلیدهای فانکشن معمولی هستند (با عملکردهای ثانویه رسانهای)، پس در این بخش غافلگیری وجود ندارد.
تاچپد Zenbook S 14 یک تاچپد شیشهای بزرگ و دقیق است (و طراحی آن کلیک فیزیکی سنتی است، نه هپتیک). ایسوس در واقع آن را بزرگتر از مدلهای قبلی Zenbook ساخته است – تاچپد عریضتر شده و به کلید اسپیس کیبورد نزدیکتر است ultrabookreview.com. این تاچپد از تمام ژستهای ویندوز پشتیبانی میکند و سطحی صاف و کماصطکاک دارد که یک منتقد آن را «لغزنده… با کلیک لمسی رضایتبخش» توصیف کرده است tomsguide.com. هیچ ترفند «نامرئی» وجود ندارد؛ شما میتوانید مرزهای تاچپد را ببینید، که برخی کاربران ممکن است برای حافظه عضلانی خود آن را ترجیح دهند. در استفاده، عملکرد ردیابی آن بسیار خوب است و هیچ اشارهای به پرش یا تاخیر نشانگر نشده است. رد کردن کف دست به خوبی کار میکند، اگرچه یک بررسی دقیق اشاره کرده که چون تاچپد نسبتاً بلند است و لبه جلویی لپتاپ کوچک است، اگر آن را روی پا یا مبل استفاده کنید، ممکن است گاهی اوقات «لمس شبح» از لباس یا کف دست خود ایجاد کنید – شکایتی مشابه که درباره تاچپد بزرگ مکبوک هم داشتند ultrabookreview.com ultrabookreview.com. اما روی میز، این مشکل نباید وجود داشته باشد. کلیکهای فیزیکی به عنوان «روان و بیصدا» گزارش شدهاند و کل مکانیزم محکم است و هیچ صدای لقزدنی ندارد ultrabookreview.com. برخلاف برخی مدلهای قدیمیتر ایسوس، در این دستگاه NumberPad (تاچپدی که به عنوان نامپد هم عمل میکند) وجود ندارد – احتمالاً چون تمرکز روی Copilot است. نکته مهم این است که قابلیت اطمینان در اینجا خوب به نظر میرسد: هیچ گزارش گستردهای از مشکل داشتن تاچپد Zenbook وجود ندارد. این رویکردی امتحانشده و مطمئن است که شاید به اندازه مدلهای دل پرزرق و برق نباشد، اما به طور مداوم کار میکند.خلاصه اینکه، ترجیحات کیبورد/تاچپد ممکن است به سلیقه شخصی بستگی داشته باشد: مکبوک ایر M4 تجربهای بینقص و بدون شگفتی ارائه میدهد – یک کیبورد راحت با نور پسزمینه و یک تاچپد هپتیک بزرگ و پیشرو در صنعت که بهخوبی کار میکند shortlist.com shortlist.com. دل XPS 13 طراحی پیشرفتهای با کلیدهای بزرگتر و یک تاچپد هپتیک مخفی ارائه میدهد؛ از نظر زیباییشناسی جذاب است و استفاده از آن عالی است اگر با منحنی یادگیری و احتمالا برخی ویژگیهای خاص مشکلی ندارید windowscentral.com windowscentral.com. ایسوس زنبوک S 14 به یک کیبورد سنتی اما بسیار خوب و یک تاچپد بزرگ و روان پایبند است و تجربهای ارائه میدهد که یک منتقد آن را «یکی از بهترین ترکیبهای کیبورد/تاچپد» در کلاس خود نامیده است tomsguide.com. کاربران معمولی احتمالاً از هرکدام راضی خواهند بود، اما اگر بسیار سختگیر هستید: مک انتخاب مطمئن برای تاچپد عالی است، دل مناسب کسانی است که نوآوری در طراحی را میپسندند (و با تاچبار مشکلی ندارند)، و ایسوس تعادلی خوب با ورودیهای آشنا و قابل اعتماد ارائه میدهد.انتخاب پورت و اتصالپذیری
انتخاب پورت یکی از حوزههایی است که این اولترابوکها تفاوت زیادی دارند و میتواند بر راحتی روزمره شما تأثیر بگذارد. طراحیهای فوق سبک اغلب برای باریک بودن، پورتها را قربانی میکنند، اما ایسوس بیشترین پورت را ارائه میدهد، در حالی که دل و اپل رویکردی مینیمالیستی دارند.
شروع با MacBook Air M4، اپل کار را ساده نگه میدارد: در سمت چپ دو پورت Thunderbolt 4 / USB4 Type-C بهعلاوه پورت شارژ MagSafe 3 قرار دارد و در سمت راست یک جک هدفون ۳.۵ میلیمتری wired.com shortlist.com. همین! نه USB-A، نه HDMI، نه شیار کارت SD. پورتهای Thunderbolt 4 همهکاره هستند (۴۰ گیگابیت بر ثانیه، پشتیبانی از داده، خروجی ویدیو و شارژ)، بنابراین با آداپتور یا داک تقریباً هر چیزی را میتوانید وصل کنید، اما در حالت پیشفرض شاید برای لوازم جانبی قدیمیتر خود به دانگل نیاز داشته باشید. وجود شارژر MagSafe نکته مثبتی است: هنگام شارژ، دو پورت USB-C آزاد میماند و یک اتصال مغناطیسی سریع برای برق فراهم میکند (که از افتادن تصادفی در صورت کشیده شدن سیم جلوگیری میکند) wired.com. در اصل، چیدمان پورتهای Air M4 نسبت به مدلهای اخیر تغییری نکرده است – اپل فرض را بر این گذاشته که بسیاری از کاربران به سراغ بیسیم رفتهاند یا از دستگاههای USB-C استفاده میکنند. اکنون Air از چند نمایشگر خارجی پشتیبانی میکند (تا دو مانیتور 6K با نرخ ۶۰ هرتز) – قابلیتی جدید برای چیپ پایه اپل – اما چون فقط دو پورت Thunderbolt دارد، راهاندازی دو مانیتور هر دو پورت را اشغال میکند و احتمالاً به یک داک نیاز خواهید داشت wired.com wired.com. همانطور که یک منتقد اشاره کرده، یک پورت USB-C اضافه روی Air بسیار خوشایند بود، چون کاربران حرفهای حالا میتوانند دو مانیتور استفاده کنند – اما اگر بخواهید همزمان چیز دیگری وصل کنید، دوباره به زندگی با دانگل برمیگردید wired.com. از نظر بیسیم، MacBook Air M4 با Wi-Fi 6E (سرعت بالاتر و ترافیک کمتر روی روترهای پشتیبانیکننده) و بلوتوث ۵.۳ support.apple.com shortlist.com بهروز شده است. Wi-Fi 6E سریع است، هرچند لپتاپهای ویندوزی با Wi-Fi 7 یک قدم جلوترند. با این حال، Wi-Fi 6E برای اینترنت و انتقالهای محلی تا چند سال آینده کاملاً کافی است.در مورد Dell XPS 13 (9345)، در واقع کمترین تعداد پورتهای I/O را در میان این سه مدل میبینیم. این لپتاپ فقط دو پورت USB-C دارد – به طور خاص با قابلیت USB4/Thunderbolt 4 – یکی در هر طرف لپتاپ dell.com. و… همین. جک هدفون ندارد، پورت شارژ اختصاصی ندارد (از طریق هر یک از پورتهای USB-C شارژ میشود)، USB-A، HDMI یا کارتخوان هم ندارد. این روندی است که مدلهای XPS 13 Plus و 9315 هم دنبال کردند: مینیمالیسم افراطی. معمولاً دل برای راحتی کاربران، تبدیل USB-C به USB-A و USB-C به جک ۳.۵ میلیمتری را در جعبه قرار میدهد، اما همچنان طراحی آن به شدت وابسته به دانگل است. برای برخی، این موضوع اهمیت زیادی ندارد – به ویژه اگر از صدای بلوتوثی استفاده میکنید (چون جک هدفون وجود ندارد، احتمالاً از هدفون بیسیم یا تبدیل استفاده میکنید) و عمدتاً از فضای ابری بهره میبرید (بدون کارتخوان). مزیت این طراحی ساده، بدنهای تمیز و بدون وقفه و احتمالاً فضای داخلی بیشتر برای خنککنندگی/باتری است. اما حذف جک صدا توسط دل بحثبرانگیز بود؛ بسیاری از اولترابوکها حداقل آن را حفظ میکنند. یک کاربر ردیت صراحتاً گفت داشتن فقط دو پورت تاندربولت «افتضاح است» برای یک XPS، که نشاندهنده نارضایتی زمانی است که میخواهید همزمان برق، نمایشگر خارجی و یک دستگاه USB را وصل کنید reddit.com reddit.com. در عمل، بسیاری از کاربران XPS معمولاً یک هاب USB-C کوچک یا تبدیل چند پورته همراه دارند تا در صورت نیاز HDMI/USB-A بیشتری داشته باشند. این دو پورت TB4 از خروجی ویدیو DisplayPort و تأمین برق پشتیبانی میکنند، بنابراین میتوانید زنجیرهای وصل کنید یا یکی را برای برق و دیگری را برای مانیتور استفاده کنید. با یک داک خوب، یک پورت میتواند چندین دستگاه را پشتیبانی کند (مثلاً یک داک TB4 میتواند USB-A، اترنت و غیره را اضافه کند). با این حال، این یک معامله است که باید از آن آگاه باشید: XPS 13 اولویت را به طراحی بیسیم و سادهشده میدهد تا تنوع پورتهای داخلی. از نظر بیسیم، XPS پیشرفته است: با Wi-Fi 7 (802.11be) و بلوتوث 5.4 از طریق ماژول FastConnect 7800 کوالکام عرضه میشود dell.com. Wi-Fi 7 بسیار جدید است (روترهای پشتیبانیکننده از آن در سال 2025 کمیاب و گران هستند)، اما از نظر تئوری سریعتر و در استفاده همزمان از چند باند بهتر است. برای کاربر معمولی امروزی، تفاوت زیادی با Wi-Fi 6E ندارد، اما تا حدی آیندهنگر است. بلوتوث 5.4 هم بسیار جدید است. بنابراین دل از پورتهای فیزیکی صرفنظر کرده، اما جدیدترین فناوری بیسیم را برای تشویق به سبک زندگی بدون کابل ارائه میدهد. نبود جک هدفون اگر از هدفون بلوتوثی استفاده کنید جبران میشود و Wi-Fi 7 میتواند برای کسانی که با جدیدترین شبکهها کار میکنند جذاب باشد. فقط آماده باشید که برای لوازم جانبی قدیمیتر از تبدیل استفاده کنید.
در نهایت، Asus Zenbook S 14 مجموعهای شگفتانگیز و کامل از پورتها را ارائه میدهد، بهویژه با توجه به ضخامت کم آن. ایسوس به نوعی موفق شده است تقریباً هر پورتی که بخواهید را در این لپتاپ جای دهد: دو پورت Thunderbolt 4 USB-C (برای شارژ، انتقال داده و تصویر)، یک پورت USB 3.2 Gen2 Type-A (پورت USB سایز کامل برای مواردی مانند فلش مموری یا دستگاههای قدیمیتر)، یک خروجی HDMI 2.1 (پشتیبانی تا 4K 60Hz یا حتی 8K/30 طبق این مشخصات) asus.com، و یک جک ترکیبی صوتی ۳.۵ میلیمتری برای هدفون/میکروفون asus.com. این ویژگیها در شاسیای به ضخامت نیم اینچ بسیار چشمگیر است – یعنی میتوانید بدون دانگل (HDMI) به پروژکتور یا تلویزیون متصل شوید، به راحتی از لوازم جانبی USB-A قدیمی استفاده کنید و همچنان دو پورت USB-C برای دستگاههای مدرن و شارژ داشته باشید. این یک مزیت آشکار در راحتی نسبت به مک و دل است. راهنمای تام اشاره کرده که آرایش پورتها «کمی محدود» نسبت به لپتاپهای بزرگتر است اما «به اندازه کافی برای انجام کارها دارید.» tomsguide.com با توجه به رقبا، Zenbook در واقع از نظر پورتها سخاوتمندانه به نظر میرسد. داشتن هر دو پورت USB-C و USB-A به صورت بومی برای کاربران در حال گذار عالی است و وجود پورت HDMI برای اتصال سریع به نمایشگرها در اتاق جلسات یا تلویزیونها بسیار ارزشمند است. پورتهای Thunderbolt 4 به این معناست که همچنان به لوازم جانبی پرسرعت و چندین نمایشگر دسترسی دارید (Zenbook میتواند حداقل به دو مانیتور خارجی از طریق TB4 و HDMI متصل شود). وجود جک هدفون نیز برای کسانی که صدای سیمی یا هدستهای استاندارد را ترجیح میدهند خوشایند خواهد بود. از نظر بیسیم، Zenbook همسطح با Dell است: همچنین Wi-Fi 7 و بلوتوث 5.4 (از طریق ماژول اینتل) را دارد asus.com. این یعنی عملکرد بیسیم در بالاترین سطح و آمادگی برای آینده (و از آنجا که اینتل کارتهای Wi-Fi 7 را هممهندسی میکند، باید مطمئن باشد). در اصل، ایسوس در انتخاب پورتها برنده است – ممکن است برای کارهای روزمره اصلاً به دانگل نیاز نداشته باشید. این تمرکز بر عملی بودن، با وجود طراحی باریک، بخشی از جذابیت Zenbook برای بهرهوری در حرکت است.برای جمعبندی، در اتصال پورتها: Zenbook S 14 متنوعترین گزینه است (Thunderbolt 4 x2، USB-A، HDMI، جک صدا) asus.com – که در لپتاپی به این باریکی نادر است و با کمترین دردسر، هم نیاز لوازم جانبی قدیمی و هم جدید را برطرف میکند. MacBook Air M4 گزینهای متوسط است (۲ عدد TB4 + MagSafe + هدفون) wired.com – برای بسیاری از کاربرانی که به زندگی با USB-C عادت کردهاند کافی است، اما احتمالاً برای مواردی مثل HDMI یا USB-A به مبدل نیاز خواهید داشت. Dell XPS 13 به طرز افراطی مینیمال است (فقط ۲ عدد TB4) dell.com – عالی است اگر کاملاً به USB-C و همهچیز بیسیم روی آوردهاید، اما اگر نه، محدودکننده است و عملاً شما را مجبور به استفاده از هاب برای اتصالهای متنوع میکند. هر سه دارای وایرلس پیشرفته هستند، با این تفاوت که Dell و Asus به Wi-Fi 7 جهش کردهاند (در مقابل Wi-Fi 6E مک). بسته به نوع استفاده شما، پورتهای متنوع Zenbook میتواند در وقت و هزینه شما برای خرید مبدل صرفهجویی کند، در حالی که مک و بهویژه XPS فرض را بر این گذاشتهاند که مشکلی با حمل یک یا دو دانگل ندارید. این یک تفاوت فلسفی آشکار است: اپل و دل فرم را در اولویت قرار داده و انتظار دارند شما خود را تطبیق دهید، ایسوس سعی میکند تا نیمه راه به شما نزدیک شود.تجربه نرمافزاری (macOS در مقابل Windows 11)
مقایسه نرمافزارها کمی مثل مقایسه سیب و پرتقال است (با بازی با کلمات!) چون یکی از اینها macOS اجرا میکند و دو تای دیگر Windows 11 – اما این موضوع در تصمیم خرید بسیار مهم است. هر پلتفرم نقاط قوت خود را دارد و در مورد XPS، ویندوز در نسخه ARM ارائه میشود که پیامدهایی دارد. بیایید آن را باز کنیم:
مکبوک ایر M4 از macOS استفاده میکند (در سال ۲۰۲۵ این سیستم عامل نسخه ۱۴ یا ۱۵ خواهد بود – اپل یکی از نسخهها را با نام رمز “Sequoia” منتشر کرده است support.apple.com). macOS به خاطر رابط کاربری صیقلی، کاربرپسند و یکپارچگی قوی با اکوسیستم اپل شناخته میشود. اگر آیفون یا آیپد دارید، مکبوک بهخوبی با آنها هماهنگ میشود – قابلیتهایی مانند AirDrop (اشتراکگذاری فایل)، iMessage، تماسهای FaceTime و Universal Clipboard بهصورت یکپارچه بین دستگاهها کار میکنند. macOS اغلب به خاطر پایداری و استفاده بهینه از سختافزار مورد تحسین قرار میگیرد. اپل این سیستم عامل را به طور خاص برای چیپهای سیلیکون اپل طراحی میکند، بنابراین عملکرد و بهینهسازی باتری عالی است. به عنوان مثال، macOS وظایف پسزمینه و حالتهای مصرف انرژی را به گونهای مدیریت میکند که بهرهوری چیپ M4 را به حداکثر میرساند – که به عمر باتری عالی کمک میکند. از نظر نرمافزارهای همراه، macOS با مجموعهای از برنامههای باکیفیت (Pages، Numbers، Keynote برای کارهای اداری، iMovie، GarageBand برای کارهای خلاقانه و غیره) ارائه میشود و دارای App Store برای برنامههای تأییدشده است. حرفهایهای حوزه خلاقیت اغلب macOS را به خاطر نرمافزاری مانند Final Cut Pro، Logic Pro و عملکرد قوی مجموعه Adobe روی سیلیکون اپل ترجیح میدهند. یک ویژگی جدید در سال ۲۰۲۵: macOS اکنون دارای «Apple Intelligence» است، مجموعهای از قابلیتهای هوش مصنوعی شخصی که در سیستم یکپارچه شدهاند support.apple.com. Apple Intelligence میتواند در کارهای نوشتاری و ارتباطی به صورت متمرکز بر حریم خصوصی کمک کند (این پاسخ اپل به دستیارهای هوش مصنوعی است که به صورت داخلی روی دستگاه اجرا میشود). برای مثال، ممکن است در نوشتن ایمیل یا پیام به صورت زمینهای به شما کمک کند، مشابه کاری که مایکروسافت با Copilot در ویندوز انجام میدهد support.apple.com. حریم خصوصی موضوع مهمی است – اپل تا حد امکان پردازشها را روی دستگاه انجام میدهد و امنیت بالایی دارد (مکبوک دارای معادل T2 اپل/secure enclave در چیپ M4 است، بهعلاوه Touch ID برای ورود). بهروزرسانیهای نرمافزاری در macOS معمولاً برای سالهای زیادی پشتیبانی میشوند؛ خرید یک ایر M4 به احتمال زیاد به این معناست که تا اواخر دهه ۲۰۲۰ بهروزرسانی سیستم عامل دریافت خواهید کرد که بخشی از ارزش بلندمدت آن است. تجربه کاربری در macOS منسجم و بدون تبلیغات است (مثلاً هیچ نرمافزار اضافی یا آزمایشی آنتیویروس مزاحم به صورت پیشفرض وجود ندارد). با این حال، اکوسیستم برنامههای macOS متفاوت است – در حالی که تقریباً همه برنامههای معروف اداری و خلاقانه در دسترس هستند، برخی برنامههای خاص فقط مخصوص ویندوز (به ویژه برخی ابزارهای مهندسی، حسابداری یا سازمانی، یا بسیاری از بازیها) روی مک اجرا نمیشوند. سیلیکون اپل میتواند برای برخی برنامههای ویندوز از مجازیسازی یا لایههای سازگاری (مانند CrossOver یا Parallels) استفاده کند، اما اگر به برنامه خاصی از ویندوز نیاز دارید، باید این موضوع را در نظر بگیرید. با این حال، macOS نیازهای اکثر کاربران عادی و بسیاری از حرفهایها را پوشش میدهد. همچنین زیرساخت یونیکس بسیار خوبی دارد، بنابراین توسعهدهندگان محیط مناسبی برای کدنویسی دارند. نکته دیگر: مکبوکها ورودی لمسی ندارند – macOS همچنان فقط با کیبورد و ترکپد کنترل میشود (با پشتیبانی عالی از ژستهای حرکتی)، در حالی که ویندوز ۱۱ از لمس پشتیبانی میکند (که با توجه به داشتن صفحه لمسی در Zenbook مهم است).
در سمت ویندوز 11، هر دو دستگاه XPS و Zenbook از ویندوز 11 هوم/پرو استفاده میکنند. ویندوز 11 از زمان عرضهاش بالغتر شده و رابط کاربری تمیز و مدرنی با منوی استارت مرکزی و یکپارچگی با سرویسهای مایکروسافت (واندرایو، آفیس و غیره) ارائه میدهد. برای Zenbook S 14، موضوع ساده است – این همان ویندوز 11 استاندارد روی پلتفرم اینتل است، به این معنی که سازگاری کامل با تمام برنامهها و قابلیتهای ویندوز را دارد. شما میتوانید هر چیزی از بازیهای استیم گرفته تا نرمافزارهای قدیمی را نصب کنید و همانطور که انتظار دارید اجرا خواهد شد. ویندوز 11 در هماهنگی طراحی پیشرفت داشته و قابلیتهایی مانند Snap Layouts برای چندوظیفگی، ویجتها و فروشگاه مایکروسافت را ارائه میدهد (هرچند بسیاری هنوز برنامهها را از وب دانلود میکنند). یکی از ویژگیهای مهم در اواخر 2024، Microsoft Copilot است، یک دستیار هوش مصنوعی که در ویندوز 11 تعبیه شده است. هر دو XPS و Zenbook به عنوان “Copilot+ PC” شناخته میشوند چون NPU هوش مصنوعی دارند تا این قابلیتها را تسریع کنند asus.com dell.com. در عمل، Copilot را میتوان فراخوانی کرد (مشابه یک نوار کناری هوشمند) تا در کارهایی مانند خلاصهسازی اسناد، تولید متن، کنترل تنظیمات با زبان طبیعی و غیره کمک کند و از Bing Chat و قابلیتهای هوش مصنوعی محلی بهره ببرد. روی یک رایانه مجهز به هوش مصنوعی، Copilot میتواند کارهایی مانند بازنویسی یک پاراگراف در برنامه نوشتاری شما یا تحلیل دادهها در یک صفحه گسترده را به درخواست شما انجام دهد. Zenbook حتی یک کلید اختصاصی Copilot دارد، همانطور که اشاره شد asus.com، که نشان میدهد ایسوس و مایکروسافت چقدر روی این قابلیت تأکید دارند. این یکی از تجربههای جدید ویندوز 11 است که سعی دارد با macOS متفاوت باشد. برداشتهای اولیه این است که Copilot امیدوارکننده است، اما هنوز در حال تکامل است (و البته برای بسیاری از قابلیتهایش به اینترنت نیاز دارد).برای Dell XPS 13 (Snapdragon)، ویندوز ۱۱ اساساً همان رابط کاربری و مجموعه ویژگیها را دارد، اما چون روی سختافزار ARM اجرا میشود، یک لایه ترجمه برای برنامههای غیر بومی وجود دارد. خبر خوب این است که ویندوز ۱۱ روی ARM اکنون شبیهسازی x86 ۶۴-بیتی دارد، بنابراین میتواند برنامههای سنتی که دوباره کامپایل نشدهاند را با کمی کاهش عملکرد اجرا کند. مایکروسافت همچنین فهرستی از برنامههای بومی ARM64 را دارد که در حال رشد است – Edge، Chrome، Firefox، Teams، Photoshop، VLC و بسیاری دیگر نسخه بومی دارند. کاربر عادی ممکن است حتی تفاوتی احساس نکند: منوی استارت، تنظیمات و غیره، همه به طور عادی عمل میکنند. جایی که ممکن است به مشکلی برخورد کنید این است که اگر یک برنامه از درایور یا افزونه کرنل استفاده کند که نسخه ARM ندارد (مثلاً برخی کلاینتهای VPN یا نرمافزارهای آنتیویروس قدیمی ممکن است هنوز کار نکنند). همچنین، برخی بازیها با مکانیزم ضد تقلب روی ویندوز ARM اجرا نمیشوند. در استفاده عمومی و بهرهوری، ویندوز ۱۱ روی XPS عادی به نظر میرسد – یک بازبین گفته بود «این همان لپتاپ جمعوجور و آیندهنگر است که دوستش داریم، حالا با پردازندهای قدرتمندتر و کارآمدتر» windowscentral.com، که نشان میدهد تجربه کاربری افت نکرده است. دیدگاه کاربر دیگری از ردیت: «وقتی کار میکند عالی است… اما نبود پشتیبانی برای برخی برنامههای توسعهدهنده باعث شد مجبور شوم جایگزین پیدا کنم» reddit.com. اگر توسعهدهنده یا کاربر حرفهای هستید که از ابزارهای خاصی استفاده میکنید (مثل همان شخصی که اشاره کرد Android Studio هنوز برای ARM موجود نیست reddit.com)، باید سازگاری را بررسی کنید یا منتظر بهروزرسانی بمانید. اما مجموعه برنامههای معمول – آفیس، مرورگرها، Zoom/Teams، Spotify و غیره – همه یا به صورت بومی یا شبیهسازی شده به خوبی اجرا میشوند.تفاوتهای کلی ویندوز و مکاواس:
- رابط کاربری و سهولت: macOS اغلب برای کسانی که خیلی فنی نیستند کمی شهودیتر در نظر گرفته میشود و مزاحمتهای کمتری دارد (مثلاً نرمافزارهای اضافی سازنده وجود ندارد). ویندوز ۱۱ روی این دستگاههای پریمیوم هم نسبتاً تمیز است (دل/ایسوس ممکن است چند ابزار کمکی و نسخه آزمایشی McAfee نصب کنند، اما میتوانید آنها را حذف کنید). هر دو سیستم عامل اگر از دیگری آمده باشید، منحنی یادگیری دارند، اما تغییر دادن کاملاً شدنی است. قابل توجه اینکه یک بررسی از Verge که XPS را با مکبوک ایر مقایسه میکرد، صراحتاً گفت در برخی جنبهها (باتری، صفحهنمایش و غیره) XPS (نسخه اینتل) عقبتر بود و این «خوب» بود theverge.com – یعنی برای بسیاری از کارهای معمول، هر دو کار را راه میاندازند، اما مک هنوز در آن زمینهها مزیتهایی داشت. زیستبوم نرمافزاری: مک به نرمافزارهای انحصاری macOS (مثل Final Cut و غیره) دسترسی دارد و اکنون میتواند بسیاری از اپهای آیفون/آیپد را روی اپل سیلیکون از طریق Mac App Store اجرا کند (اگرچه همه اپهای iOS برای مک بهینه نشدهاند). ویندوز دارای کتابخانه عظیمی از دههها نرمافزار است و بهویژه در بازی و نرمافزارهای سازمانی غالب است. به عنوان مثال، Zenbook میتواند Steam را نصب کند و بازیها را اجرا کند (با GPU مجتمع، در واقع میتواند برخی بازیهای سبک را بهتر از مک اجرا کند که در کل بازیهای کمتری دارد). XPS میتواند برخی بازیهای ویندوز را اجرا کند اما بسیاری از آنها با ARM سازگار نیستند یا در حالت شبیهسازی کند خواهند بود. اگر بازی اولویت است، ویندوز روی اینتل (Zenbook) تنها گزینه مناسب اینجاست – بازی روی مک در حال پیشرفت است (اپل یک API برای ترجمه بازیهای DirectX و برخی پورتهای جدید مک دارد، بهعلاوه میتوانید از بازی ابری یا راهحلهای شبیه Boot Camp استفاده کنید) اما ویندوز هنوز عناوین بسیار بیشتری دارد.امنیت و پشتیبانی: macOS اپل در برابر بدافزار بسیار ایمن است (تا حدی به دلیل طراحی و سهم بازار کمتر)، اگرچه مصون نیست. ویندوز 11 نیز امنیت را بسیار بهبود داده است (بهویژه روی این دستگاههای مدرن با Pluton TPM در Zenbook asus.com و امنیت مبتنی بر مجازیسازی مایکروسافت). هر دو بهطور دورهای بهروزرسانی دریافت میکنند – اپل هر سال یک نسخه اصلی منتشر میکند، مایکروسافت بهروزرسانیهای سالانه ویژگی و وصلههای ماهانه ارائه میدهد. اپل معمولاً سختافزار را حدود ۵ تا ۷ سال پشتیبانی میکند؛ مایکروسافت هر نسخه ویندوز را حدود ۵ سال پشتیبانی میکند و شرکتهایی مانند Dell/Asus معمولاً چند سال بهروزرسانی درایور/فرمویر ارائه میدهند.یکپارچگی: اگر به سرویسهای گوگل یا چندسکویی وابسته هستید، هر دو سیستمعامل مناسباند. اما اگر عاشق سرویسها/سختافزار اپل هستید، macOS انتخاب طبیعی است. برعکس، اگر عمیقاً در زیستبوم مایکروسافت (آفیس ۳۶۵، OneDrive، شاید استفاده از Surface یا ویندوز دیگر در محل کار) هستید، ویندوز کاملاً هماهنگ خواهد بود، اگرچه مکها هم آفیس را اجرا میکنند و به OneDrive و غیره متصل میشوند. محیطهای سازمانی اغلب روی ویندوز استاندارد میشوند – چیزی که باید در نظر بگیرید اگر از VPN یا ابزارهای کاری تخصصی استفاده میکنید (اگرچه مکها هم در اکثر موارد میتوانند یکپارچه شوند).حالت لمسی و تبلت: صفحه نمایش Zenbook S 14 لمسی است و از قلم استایلوس پشتیبانی میکند asus.com. ویندوز 11 برای دریافت ورودی لمسی طراحی شده است – میتوانید مستقیماً روی صفحه اسکرول کنید، ضربه بزنید، یا با دو انگشت زوم کنید، که برخی کاربران برای وبگردی یا یادداشتبرداری از آن لذت میبرند. این دستگاه ۲ در ۱ نیست، پس اغلب آن را به حالت تبلت تبدیل نمیکنید (صفحه ۳۶۰ درجه نمیچرخد)، اما همچنان میتوانید برای راحتی از لمس استفاده کنید. XPS نیز گزینه لمسی OLED دارد. در مقابل، مکبوک ایر هیچ قابلیت لمسی روی صفحه ندارد؛ اپل انتظار دارد از ترکپد عالی آن استفاده کنید. اگر دوست دارید PDFها را با انگشت امضا کنید یا سریعاً با لمس صفحه یک دیالوگ را ببندید، دستگاههای ویندوز این انعطاف را دارند. کاربران مک اغلب با ژستهای ترکپد یا استفاده از آیپد به عنوان سایدکار در صورت نیاز به ورودی قلم، جبران میکنند.دستیارهای صوتی: macOS دارای Siri است (اگرچه روی مک زیاد استفاده نمیشود)، ویندوز Cortana داشت (که اکنون کنار گذاشته شده و به جای آن از Copilot یا تایپ صوتی استفاده میشود). امروزه عامل مهمی نیست.در استفاده، نقلقولی از ShortList تجربه مکبوک ایر را اینگونه خلاصه میکند: «این یک لپتاپ است که، به نقل از استیو جابز فقید، فقط کار میکند… شما باید واقعاً تلاش زیادی کنید تا این دستگاه کند شود» shortlist.com، که تجربهای ساده و پاسخگو از macOS روی M4 را برجسته میکند. از سوی دیگر، یک طرفدار ویندوز ممکن است استدلال کند که ویندوز ۱۱ انعطافپذیری و سازگاری بیشتری ارائه میدهد – برای مثال، میتوانید جدیدترین بازیها را اجرا کنید یا هر لوازم جانبی را بدون دردسر درایور متصل کنید (بهویژه روی زنبوک مبتنی بر اینتل). تجربه ویندوز ۱۱ ARM روی XPS در حال حاضر کمی خاص است، اما به وضوح مسیر آینده رایانههای ویندوزی است (وعده ترکیب انعطافپذیری ویندوز با کارایی شبیه مک). در واقع، یک منتقد فناوری اشاره کرد که با دستگاههایی مانند XPS 13 Snapdragon، «جنگ تراشهها در حال داغ شدن است» و لپتاپهای ویندوزی مبتنی بر ARM بالاخره در زمینه دوام باتری عملکرد خوبی دارند و در عین حال از نظر کارایی نیز کافی هستند tomsguide.com.
- مدل MacBook Air M4 با قیمت ۹۹۹ دلار ارزش فوقالعادهای برای اکثر کاربران ارائه میدهد wired.com، با توجه به عملکرد، کیفیت ساخت و طول عمر آن. اغلب به عنوان بهترین انتخاب برای دانشجویان، نویسندگان و کارمندان اداری که به نرمافزارهای تخصصی ویندوز یا بازیهای سنگین نیاز ندارند، توصیه میشود. همانطور که Wired بیان کرده، این لپتاپ «بهترین مکبوک برای اکثر افراد» است، بهویژه حالا که قیمت آن به سطح قبلی بازگشته است wired.com. لپتاپ Dell XPS 13 Snapdragon عمدتاً از نظر عمر باتری و طراحی ارزش خرید دارد. اگر به دنبال یک لپتاپ ویندوزی زیر ۱۰۰۰ دلار هستید که بتواند با باتری مکبوک رقابت کند و بدنهای پریمیوم داشته باشد، این گزینه مناسب شماست. شاید بتوانید عملکرد خام بهتری را در لپتاپهای ویندوزی دیگر با قیمت مشابه (مانند برخی مدلهای مخصوص بازی یا اولترابوکهای AMD) پیدا کنید، اما هیچکدام ترکیب عمر باتری فوقالعاده، وایفای 7 شبیه 5G و کیفیت ساخت XPS را ارائه نمیدهند. این لپتاپ کمی خاص است، اما برای افرادی که زیاد سفر میکنند یا عاشق طراحی XPS هستند، ارزش بالایی دارد. همچنین، تخفیفهای مکرر دل باعث میشود به ندرت قیمت کامل را پرداخت کنید. با قیمتی حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ دلار، معامله فوقالعادهای است (یک مقاله از Windows Central به فروش ویژه Best Buy اشاره کرد: «توقف کنید: این جایگزین مکبوک همین الان ۱۰۰۰ دلار ارزان شد… گلکسی بوک را با ۸۹۹ دلار بخرید» که نشان میدهد رقابت ویندوزیها بیشتر بر سر قیمت است) windowscentral.com windowscentral.com. شاید XPS هرگز ۱۰۰۰ دلار تخفیف نخورد، اما واقعیت این است که این اولترابوکهای ویندوزی اغلب پس از تخفیف، بسیار ارزانتر از مکبوک فروخته میشوند.
- لپتاپ Asus Zenbook S 14 در این مقایسه کمی لوکس محسوب میشود. این مدل گرانترین است و برای کسانی طراحی شده که بهترین صفحهنمایش و مشخصات را در بدنهای بسیار باریک میخواهند. اگر واقعاً به صفحهنمایش 3K OLED با نرخ تازهسازی ۱۲۰ هرتز و پیکربندی رم/اساسدی بالا نیاز دارید، میتوان گفت ارزش خرید دارد. اما اگر استفاده شما به طور کامل از این ویژگیها بهره نمیبرد، میتوانید با خرید مکبوک ایر یا حتی XPS پول ذخیره کنید و در کارهای روزمره تفاوت زیادی احساس نکنید. برخی معتقدند Zenbook S 14 تلاش میکند همه چیز را با هم داشته باشد (باریک، قدرتمند، صفحهنمایش زیبا) و به همین دلیل قیمت بالایی دارد، اما کمی به خاطر بازدهی نهچندان عالی پردازنده اینتل نسبت به قیمت، تضعیف میشود. با توجه به اینکه با ۱۵۰۰ دلار میتوانید یک مکبوک پرو ۱۴ اینچی M4 Pro در تخفیف یا یک Dell XPS 15 با قدرت بیشتر (هرچند سنگینتر) بخرید، ارزش Zenbook S 14 بیشتر در قابلیت حمل و کیفیت نمایشگر آن است.
- طراحی و ساخت: هر سه دستگاه کیفیت ساخت فوقالعادهای دارند. طراحی یکپارچه و صیقلی مکبوک در مقابل ظاهر مینیمال و پیشرفته XPS و شاسی سرامیکی شیک زنبوک – اینکه کدام زیباتر است، سلیقهای است. هر سه بادوام هستند (مک و XPS تقریباً بدون انعطاف، زنبوک دارای استاندارد نظامی MIL-STD) ultrabookreview.com.
- نمایشگر: نمایشگر OLED با رزولوشن 3K و نرخ نوسازی 120 هرتز Zenbook از نظر کیفیت بصری برجسته است asus.com و برای خالقان محتوا و علاقهمندان به سینما ایدهآل است. نمایشگر Retina IPS مکبوک وضوح و دقت رنگ بالایی دارد و بیشترین روشنایی (۵۰۰ نیت) را ارائه میدهد اما فقط ۶۰ هرتز است support.apple.com. XPS یک گزینه عالی IPS با ۱۲۰ هرتز یا یک OLED با وضوح بالا (در صورت پیکربندی) ارائه میدهد، اما هر دو را همزمان ندارد windowscentral.com tomsguide.com.
- عملکرد: تراشه M4 مکبوک و Snapdragon X Elite در XPS رقابت نزدیکی دارند – اپل در تکهستهای پیشتاز است و عملکردی بسیار قوی و همهجانبه بدون فن ارائه میدهد shortlist.com laptopmag.com؛ Snapdragon در چند هستهای از بسیاری از چیپهای اینتل بهتر عمل میکند و خنک میماند، اما برای بهترین نتیجه به اپلیکیشنهای بومی نیاز دارد windowscentral.com. Intel Core Ultra در Zenbook عملکرد قابل قبولی دارد اما معمولاً یک پله پایینتر از آن دو در وظایف CPU است، هرچند GPU مجتمع قوی آن یک مزیت محسوب میشود tomsguide.com tomsguide.com.
- باتری: XPS در این بخش پیشتاز است و حدود ۱۸ تا ۲۰+ ساعت شارژدهی دارد windowscentral.com. مکبوک ایر همچنان دوام عالی ~۱۵ ساعت در استفاده واقعی ارائه میدهد laptopmag.com. Zenbook با حدود ۱۳ ساعت شارژدهی خوب است اما به وضوح کمتر از آن دو رقیب است tomsguide.com.
- کیبورد و ترکپد: مکبوک ایر تجربهای سطح بالا و بدون دردسر ارائه میدهد shortlist.com. XPS طراحی جسورانهای دارد – کلیدهای بزرگتر و ترکپد هپتیک – حس عالی اما احتمال وجود اشکالات (مثلاً باگهای ترکپد) windowscentral.com. ورودیهای زنبوک متعارف و با کیفیت بالا هستند، یک انتخاب مطمئن و میانه tomsguide.com.
- درگاهها: زنبوک به راحتی برنده است، چون تنها مدلی است که USB-A، HDMI و جک هدفون را علاوه بر دو پورت TB4 دارد asus.com. مکبوک امکانات پایه را دارد (۲ عدد TB4 + مگسیف + صدا) wired.com. XPS محدودترین است (فقط ۲ عدد USB-C TB4) dell.com، یعنی احتمالاً برای هر چیز دیگری به دانگل نیاز خواهید داشت.
- نرمافزار: macOS روی مکبوک ایر ایدهآل است اگر در اکوسیستم اپل هستید و تجربهای روان و یکپارچه میخواهید (به همراه ویژگیهای جدید هوش مصنوعی روی دستگاه) support.apple.com. ویندوز ۱۱ روی XPS/Zenbook انعطافپذیری و Copilot AI جدید را ارائه میدهد؛ ویندوز ARM روی XPS برای استفاده عمومی مناسب است اما اگر به اپهای خاص ویندوز که از ARM پشتیبانی نمیکنند نیاز دارید، ایدهآل نیست reddit.com. هر دو محیط سیستمعامل برای بهرهوری عالی هستند؛ یکی ممکن است برای گردش کارهای خلاقانه (مثلاً ویرایش ویدیو در Final Cut) به سمت مک متمایل شود یا برای بازی و اپهای سازمانی به سمت ویندوز.
- گرما و نویز: مکبوک ایر همیشه بیصداست، که اگر صدای فن اذیتتان میکند لذتبخش است shortlist.com. XPS و Zenbook بیشتر اوقات بسیار بیصدا هستند و فقط زیر بار کاری شنیده میشوند (و حتی در آن حالت هم، اصلاً بلند نیستند، حدود ۴۲-۴۵ دسیبل) windowscentral.com ultrabookreview.com. همه مدیریت گرما را به خوبی انجام میدهند؛ مک و XPS به لطف بهرهوری تراشه خنکتر میمانند، Zenbook گرمتر میشود اما با داشتن دو فن آن را کنترل میکند ultrabookreview.com laptopmag.com.
- قیمتگذاری: مکبوک ایر M4 اکنون با قیمت پایه ۹۹۹ دلار و پیکربندی قوی، ارزش بالایی ارائه میدهد wired.com. ارزش XPS 13 بهویژه هنگام تخفیف خوب است – اگر خوششانس باشید میتوانید طراحی پریمیوم و باتری فوقالعاده را زیر ۱۰۰۰ دلار تهیه کنید windowscentral.com. Zenbook S 14 گرانتر است (~۱۴۰۰ دلار به بالا)، و شما بابت OLED و مشخصات بالا هزینه میکنید – کمی ولخرجی است، اما امکانات خوبی ارائه میدهد tomsguide.com.
- طول عمر: هر سه برای دوام ساخته شدهاند، اما مک احتمالاً بیشترین مدت بهروزرسانی سیستمعامل را دریافت میکند. XPS/Zenbook امکان تعویض SSD (و باتری) را دارند که میتواند عمر مفید را افزایش دهد. اپل و دل هر دو از مواد بازیافتی زیادی استفاده میکنند و اعتبار زیستمحیطی قوی دارند؛ ایسوس نیز به سمت طراحی دوستدار محیط زیست حرکت میکند. برای تعمیر/ارتقای کاربر، XPS/Zenbook انعطافپذیرتر هستند (حداقل برای حافظه ذخیرهسازی) dell.com asus.com، در حالی که مک پس از خرید قابل ارتقا نیست.
- اگر میخواهید یک مکبوک ایر M4 داشته باشید که یک اولترالایت پریمیوم و بیصدا با عملکرد فوقالعاده نسبت به مصرف انرژی، کیبورد/ترکپد عالی و macOS باشد، این گزینه را انتخاب کنید. این لپتاپ برای دانشجویان، حرفهایها یا خلاقانی که به کیفیت ساخت و عمر باتری طولانی اهمیت میدهند و شاید قبلاً در اکوسیستم اپل باشند، ایدهآل است. همانطور که یک منتقد گفته، مکبوک ایر M4 «همچنان به شهرت خود به عنوان یک دستگاه قابل اعتماد، سبک و بهترین مکبوک برای اکثر افراد وفادار مانده است» wired.com. این دستگاه تعادلی تقریباً بینقص بین قابل حمل بودن، قدرت و حالا قیمت ارائه میدهد.
- اگر Dell XPS 13 (9345) Snapdragon را انتخاب کنید، یعنی عمر باتری را بالاتر از هر چیز دیگری قرار میدهید یا به فناوری پیشرفته ویندوز علاقهمند هستید. این لپتاپی است که واقعاً میتواند چندین روز کاری را با یک بار شارژ windowscentral.com دوام بیاورد. علاوه بر این، طراحی چشمگیر XPS با نمایشگر باکیفیت و کیبورد راحت (پس از عادت کردن) را دریافت میکنید. این دستگاه برای بهرهوری روزمره، وب، رسانه و حتی مقداری تولید محتوای سبک عالی است – اساساً اگر گردش کار شما توسط کتابخانه رو به رشد اپلیکیشنهای سازگار با ARM (که شامل همه برنامههای رایج میشود) پوشش داده میشود، این XPS با سکوت و دوام شما را پاداش میدهد. فقط با این آگاهی وارد شوید که شاید لازم باشد برای برخی برنامههای قدیمی جایگزین یا راهحلی پیدا کنید (توسعهدهندگان و علاقهمندان، ابزارهای خود را ابتدا بررسی کنید). با این حال، برای بسیاری، XPS 13 با اسنپدراگون «یک دستگاه فوقالعاده است که تعادل خوبی بین عملکرد، عمر باتری و قابل حمل بودن ارائه میدهد»، همانطور که یک کاربر خلاصه کرده است insight.com. این دستگاه واقعاً نگاهی به آینده لپتاپهای ویندوزی ارائه میدهد.
- اگر میخواهید Asus Zenbook S 14 (2024) را انتخاب کنید، اگر به دنبال بهترین نمایشگر و مجموعهای از ویژگیهای اولترابوک بدون مصالحه هستید و حاضر هستید کمی بیشتر برای آن هزینه کنید. این لپتاپ برای کاربرانی که کارهای بصری زیادی انجام میدهند (ویرایش عکس/ویدیو، طراحی گرافیک) یا هر کسی که عاشق یک صفحهنمایش OLED زنده برای تماشای فیلم و مرور وب است، ایدهآل است. پنل ۱۴ اینچی که فضای بیشتری نسبت به سایرین ارائه میدهد، نرخ تازهسازی ۱۲۰ هرتز، و این واقعیت که برای رسیدن به این باریکی، پورتها یا باتری را کاملاً فدا نکرده، از نقاط قوت اصلی آن است tomsguide.com asus.com. همچنین اگر به یک لپتاپ ویندوزی نیاز دارید که به اندازه مکبوک ایر سبک باشد اما رم دو برابر یا SSD بزرگ داشته باشد، انتخاب محکمی است – این مدل را میتوان تا ۳۲ گیگابایت رم و بیش از ۱ ترابایت حافظه داخلی سفارش داد که ممکن است برای کاربران حرفهای جذاب باشد. اگرچه چیپ اینتل آن سریعترین عملکرد لحظهای را ندارد، اما به اندازه کافی کارآمد است و بهبودهایی مانند موتور هوش مصنوعی و گرافیک بسیار بهتر را به همراه دارد، بنابراین در مجموع با یک دستگاه بسیار توانمند روبرو هستید. به گفته Tom’s Guide، Zenbook S 14 «واقعا جذاب» است و «ایسوس واقعاً تلاش زیادی کرده» تا اولترابوک نهایی را بسازد و در طراحی و نمایشگر موفق بوده، حتی اگر اینتل هنوز در بهرهوری «گامهای کودکانه» برمیدارد tomsguide.com tomsguide.com. برای کسانی که لپتاپ ویندوزی میخواهند که ظاهر و حس یک مکبوک پریمیوم را داشته باشد اما با مزایای خاص خودش (OLED، پورتها و غیره)، Zenbook S 14 گزینهای فوقالعاده است.
- مشخصات رسمی Apple MacBook Air M4 (2025) support.apple.com support.apple.com support.apple.com support.apple.com
- مشخصات رسمی Dell XPS 13 (9345) dell.com dell.com dell.com dell.com
- مشخصات رسمی Asus Zenbook S 14 (UX5406) asus.com asus.com asus.com asus.com
- Wired – بررسی مکبوک ایر M4 (13 اینچ، 2025) wired.com wired.com
- Laptop Mag – مقایسه مکبوک ایر M4 با M3 (عملکرد، باتری) laptopmag.com laptopmag.com
- Windows Central – بررسی Dell XPS 13 (9345) Snapdragon (عمر باتری، عملکرد، جمعبندی) windowscentral.com windowscentral.com windowscentral.com
- Tom’s Guide – بررسی Asus Zenbook S 14 (2024) (نمایشگر، باتری، بنچمارکها) tomsguide.com tomsguide.com tomsguide.com
- ShortList – بررسی مکبوک ایر M4 («طراحی فوقالعاده… بسیار جذاب»، افزایش عملکرد) shortlist.com shortlist.com
- Reddit – نظرات کاربران درباره XPS 13 Snapdragon (طراحی، صفحهنمایش، عمر باتری) reddit.com reddit.com
- Tom’s Guide – راهنمای مقایسه Zenbook با رقبا (وزن، باتری، عملکرد) tomsguide.com tomsguide.com
- Wired – مزایا/معایب مکبوک ایر M4 (امتیاز ۹/۱۰: عملکرد عالی، کمبود پورتها) wired.com wired.com
- Windows Central – خلاصه نظرات کاربران XPS 13 (تحسین طراحی/باتری، اشاره به مشکلات ترکپد) dell.com
- iFixit/Liliputing – قابلیت تعمیر XPS در مقابل مکبوک (XPS امتیاز ۷/۱۰ در مقابل مکبوک قدیمی با ۴/۱۰) liliputing.com ifixit.com
- اظهارات پایداری سازندگان (گزارش زیستمحیطی اپل، برگه مشخصات دل، اطلاعیه مطبوعاتی ایسوس) support.apple.com delltechnologies.com asus.com.
اگر یک کاربر عادی هستید، هر دو سیستم عامل به راحتی از پس وب، ایمیل، استریم و اسناد برمیآیند. اگر نیازهای خاصی دارید: مثلاً ویرایش ویدیو – سختافزار مک به همراه Final Cut یا DaVinci عالی اجرا میشود؛ دستگاههای ویندوزی میتوانند Adobe Premiere را اجرا کنند (زنبوک یا XPS میتوانند آن را اجرا کنند، اما توجه داشته باشید که Premiere هنوز به صورت بومی روی ARM نیست، یعنی XPS نسخه شبیهسازیشده را به کندی اجرا میکند تا زمانی که Adobe نسخه ARM را منتشر کند). برای برنامهنویسی: مک به طور پیشفرض محیط UNIX ارائه میدهد که بسیاری از توسعهدهندگان آن را دوست دارند، در حالی که ویندوز اکنون WSL (زیرسیستم ویندوز برای لینوکس) را دارد که روی اینتل (و روی ARM هم با برخی محدودیتها) به خوبی کار میکند. برای مصرف محتوا و سرگرمیهای خلاقانه مانند تولید موسیقی: هر دو گزینههایی دارند (مک GarageBand/Logic را دارد، ویندوز هم معادلهایی مانند Ableton دارد که اکنون نسخه بتای ARM برای XPS ارائه داده است).
خلاصه اینکه، تجربهی نرمافزاری تا حد زیادی به سلیقه و اکوسیستم بستگی دارد. مکبوک ایر M4 به شما macOS را ارائه میدهد – یک سیستمعامل پالایششده و یکپارچه که برای سختافزار اپل بهینه شده، با قابلیتهای جدید هوش مصنوعی روی دستگاه و تمرکز بر حریم خصوصی support.apple.com. این گزینه برای کسانی که در دنیای اپل هستند یا محیطی پایدار و منسجم را میپسندند ایدهآل است (با این نکته که پشتیبانی از بازی کمتر است و اگر از ویندوز میآیید نیاز به تطبیق دارد). دل XPS 13 و ایسوس زنبوک S 14 به شما ویندوز ۱۱ را میدهند – که در سال ۲۰۲۵ مدرن و دلپذیر است، با افزوده شدن قابلیت قدرتمند AI Copilot و سازگاری گسترده نرمافزاری که ویندوز به آن معروف است. تجربه ویندوز ۱۱ در زنبوک کاملاً سنتی است (و هر چیزی که ویندوز بتواند اجرا کند را اجرا میکند)، در حالی که ویندوز ۱۱ روی ARM در XPS برای برنامههای رایج و عمر باتری بسیار روان است، اما ممکن است با نرمافزارهای قدیمی یا برخی جریانهای کاری توسعهدهندگان تا زمانی که پشتیبانی ARM فراگیر شود، مشکل داشته باشد reddit.com. اگر ورودی لمسی و قلم برای شما اولویت دارد، دستگاههای ویندوزی برتری دارند (نمایشگر OLED زنبوک حتی از قلم پشتیبانی میکند که کاربران خلاق میتوانند از آن بهره ببرند) asus.com. در همین حال، macOS بهترین ژستهای ترکپد و تجربهای بسیار منسجم در اکوسیستم چنددستگاهی ارائه میدهد (مثلاً کپی در آیفون و پیست در مک). هیچکدام به طور مطلق «بهتر» نیستند – واقعاً بستگی به نرمافزاری دارد که نیاز دارید و رابط کاربری که ترجیح میدهید. خبر خوب این است که هر دو macOS و ویندوز ۱۱ به بلوغ رسیدهاند و روی این دستگاههای پریمیوم سریع، امن و کاربرپسند هستند، پس در هر صورت تجربه نرمافزاری سطح بالا و متناسب با نقاط قوت سختافزار خواهید داشت.گرما و صدای فن
این حوزهای است که تفاوتهای معماری به رفتارهای متفاوت منجر میشود. در لپتاپهای فوقباریک، مدیریت گرما و صدا برای تجربهای راحت حیاتی است. بیایید ببینیم هرکدام چگونه با این موضوع برخورد میکنند:
مکبوک ایر M4 یک مزیت متمایز دارد: کاملاً بدون فن است. هیچ فنی در داخل آن وجود ندارد، بنابراین همیشه در سکوت کامل کار میکند shortlist.com. تراشه M4 اپل آنقدر کممصرف است که ایر میتواند گرما را به صورت غیرفعال از طریق بدنه آلومینیومی خود دفع کند. در کارهای روزمره، مکبوک ایر خنک باقی میماند. حتی در بارهای سنگینتر، طراحی حرارتی آن به اندازهای قوی است که تا مدت زیادی از داغ شدن بیش از حد جلوگیری کند. آزمایشهای Laptop Mag نشان داد «هیچکدام از لپتاپها [ایر M4 یا M3] هیچ نگرانی حرارتی ندارند» – بعد از ۱۵ دقیقه پخش ویدئوی 1080p، داغترین نقطه روی ایر M4 فقط ۸۵.۲ درجه فارنهایت (۲۹.۶ درجه سانتیگراد) بود، که بسیار پایینتر از آستانه ناراحتی است laptopmag.com laptopmag.com. این دمایی فوقالعاده پایین است؛ آنها اشاره کردند که آستانه راحتیشان ۹۵ درجه فارنهایت است، بنابراین ایر خنک باقی ماند. در بارهای سنگین پیوسته (مانند خروجی گرفتن طولانی ویدئو یا بازی)، ایر گرم میشود و در نهایت برای کنترل دما، عملکرد خود را کاهش میدهد، چون نمیتواند خنککنندگی فعال را افزایش دهد. در چنین شرایطی، ممکن است قسمت بالایی صفحهکلید نسبتاً گرم شود (شاید در محدوده ۴۰ درجه سانتیگراد)، اما هنوز به اندازه برخی لپتاپهای اینتل در گذشته داغ نمیشود. بررسی Wired اشاره کرد که «کمی داغ شدن» را با ایر M4 تجربه کردهاند wired.com – که احتمالاً به همان موارد استرس طولانی اشاره دارد که قسمت زیرین دستگاه گرم میشود. با این حال، مهم است که بدانید «داغ شدن» در این زمینه به معنای خرابی یا آسیب نیست، فقط به این معناست که دستگاه گرم میشود و کمی سرعت خود را کاهش میدهد. نکته مهم این است که هرگز صدای فن نخواهید شنید، چون اصلاً فنی وجود ندارد. برای بسیاری از کاربران، این عملکرد بیصدا یک مزیت بزرگ است – چه در کلاس درس ساکت باشید یا جلسه، مکبوک شما هرگز با صدای فن مزاحم نمیشود. همچنین، قطعات متحرک کمتر معمولاً به معنای نقاط خرابی کمتر است (فنی وجود ندارد که گرد و غبار جمع کند یا در نهایت خراب شود). بنابراین، در مجموع، مکبوک ایر M4 بیصدا و عموماً خنک است و فقط در بارهای سنگین طولانی مدت کمی گرم میشود که آن را با کاهش هوشمندانه عملکرد در دمای ایمن نگه میدارد shortlist.com. برای استفاده روزمره معمولی، کاملاً خنک است.
دل ایکسپیاس ۱۳ (اسنپدراگون)، با وجود استفاده از یک چیپ ARM کممصرف، دارای فن است – دل احتمالاً برای کمک به حفظ عملکرد بالاتر چیپ برای مدت طولانیتر، خنککنندگی فعال را اضافه کرده است. در استفاده معمولی، فن ایکسپیاس اغلب خاموش یا بسیار بیصدا میماند. بررسیکنندگان اشاره کردند که برای کارهای سبک روزمره، فنها عمدتاً بیحرکت میمانند ultrabookreview.com ultrabookreview.com. زمانی که سیستم تحت فشار قرار میگیرد (مانند بنچمارک، بازی یا چندوظیفگی سنگین)، فن شروع به چرخش میکند. ویندوز سنترال حدود ۴۵ دسیبل نویز را در حداکثر سرعت روی دستگاه خود اندازهگیری کرد windowscentral.com. ۴۵ دسیبل در یک اتاق ساکت قابل شنیدن است – تقریباً معادل صدای نجوا در کتابخانه یا یک دفتر آرام – بنابراین اگر واقعاً دستگاه را تحت فشار قرار دهید، صدای ملایم فن را متوجه خواهید شد. آنها اشاره کردند که فن در حداکثر سرعت، صدای “وزوز” ضعیفی داشت که غیرمعمول بود windowscentral.com، هرچند ممکن است این موضوع فقط مربوط به همان دستگاه خاص باشد. بیشتر گزارشها به صدای آزاردهندهای اشاره نکردهاند، فقط اینکه هنگام کار سنگین قابل شنیدن است. یک نکته عالی: چون چیپ اسنپدراگون X Elite خنک کار میکند، ایکسپیاس داغ نمیشود. دمای بدنه آن تحت فشار احتمالاً پایین است. در یک تست مشابه لپتاپ ARM، سطح بیرونی ایکسپیاس در یا زیر سطح راحت باقی ماند (احتمالاً زیر ۴۰ درجه سانتیگراد در نقاط داغ). در واقع، دادههای Tom’s Guide نشان داد که دل ایکسپیاس ۱۳ (اسنپدراگون) در زیر دستگاه تحت فشار حدود ۴۵.۶ درجه سانتیگراد میرسد که گرم است اما سوزاننده نیست tomsguide.com (این از متنی استنباط میشود که در آن لپتاپها را مقایسه کردند – ایکسپیاس خنکتر از بسیاری از مدلهای اینتل بود). ایکسپیاس همچنین پروفایلهای حرارتی مختلفی در تنظیمات دل دارد – میتوانید حالت بیصدا را انتخاب کنید که عملکرد را محدود میکند تا فنها بسیار کمصدا بمانند (زیر ۳۰ دسیبل) ultrabookreview.com ultrabookreview.com. اما حتی در حالت پیشفرض، صدای فن توسط ویندوز سنترال “عمدتاً قابل قبول” توصیف شد windowscentral.com. بنابراین، اگرچه مانند مک بیصدا نیست، اما ایکسپیاس در بیشتر مواقع بیصدا کار میکند و همچنان بسیار بیصداتر از مدلهای قدیمیتر ایکسپیاس مبتنی بر اینتل است که فنهایشان بیشتر باید کار میکردند. نتیجه این است که ایکسپیاس ۱۳ میتواند کار مداوم را بدون داغ کردن بیش از حد انجام دهد – و اگر صدایی هم بشنوید، فقط صدای ملایم فن در کارهای سنگین است.
ایسوس Zenbook S 14 از تراشه اینتل استفاده میکند که میتواند تحت بار مصرف برق بیشتری داشته باشد، بنابراین از راهحل خنککننده پیشرفتهتری بهره میبرد: دو فن و حتی یک محفظه بخار طبق یکی از کالبدشکافیهای ultrabookreview.com ultrabookreview.com. برای کارهای روزمره، ایسوس اجازه میدهد فنها متوقف شوند یا با سرعت بسیار پایین کار کنند – در پروفایل “استاندارد” بیشتر اوقات بیصدا خواهند بود تا زمانی که نیاز باشد ultrabookreview.com. در حالت عملکرد، تحت بارهای سنگین مانند بازی یا رمزگذاری ویدیو، فنها به طور قابل شنیدن میچرخند. یک بررسی حدود 42-45 دسیبل در حداکثر سرعت فنها در Zenbook اندازهگیری کرد (محدودهای مشابه XPS) ultrabookreview.com ultrabookreview.com. آنها ۴۵ دسیبل در حالت تمام سرعت هنگام بازی را ثبت کردند، در حالی که دمای CPU به اواسط ۸۰ درجه سانتیگراد در داخل رسید ultrabookreview.com ultrabookreview.com. بنابراین Zenbook میتواند هنگام فشار زیاد به اندازه XPS پر سر و صدا شود. با این حال، شما کنترل دارید: یک حالت Whisper mode وجود دارد که CPU را به حدود ۱۲ وات محدود میکند و نویز فن را زیر ۳۰ دسیبل نگه میدارد تا عملکرد تقریباً بیصدا با هزینه کاهش عملکرد داشته باشید ultrabookreview.com ultrabookreview.com. بیشتر اوقات، در پروفایل استاندارد، فنهای Zenbook در استفاده سبک (وب، ویدیو و غیره) خاموش یا بسیار بیصدا میمانند، مشابه XPS ultrabookreview.com. در استفاده سنگین، انتظار صدای ملایم فن را داشته باشید. در مورد گرما: بدنه آلومینیومی Zenbook تحت بار گرم میشود، اما نه به طور خطرناک. بدنه در استفاده سبک خنک میماند (حدود ۳۰ درجه سانتیگراد در بالا) ultrabookreview.com. با کارهای سنگینتر، ممکن است گرما را اطراف مرکز یا پایین کیبورد احساس کنید. با توجه به نازکی و این که نسبت به ARM برق بیشتری مصرف میکند، ممکن است پس از استفاده سنگین طولانی مدت، زیر دستگاه گرم به لمس شود، اما معمولاً در محدوده قابل قبول دمای پوست باقی میماند (احتمالاً در ۴۰ درجه سانتیگراد در بیشترین حالت). دمای داخلی CPU همانطور که گفته شد به اواسط ۸۰ درجه سانتیگراد رسید، که بالا اما در محدوده ایمن برای تراشههای اینتل است؛ خنککننده مانع از کاهش شدید عملکرد به دلیل گرما شد. هیچ گزارشی از داغ شدن بیش از حد egregious hoنقاط داغ یا ناراحتی در استفاده عادی وجود ندارد – در واقع، Zenbook دارای دوام استاندارد نظامی MIL-STD است که استفاده در دمای بالا را نیز آزمایش میکند. علاوه بر این، هیچ مشکلی از نظر نویز سیمپیچ یا نویز الکترونیکی در ultrabookreview.com مشاهده نشد، که این خوب است (گاهی اوقات حالتهای عملکرد بالا در لپتاپها باعث صدای وزوز الکتریکی جزئی میشوند، اما اینجا چنین نیست).
به زبان کاربر، Zenbook S 14 رفتار نویز فن مشابه بسیاری از اولترابوکهای پریمیوم دارد: در بارهای سبک بیصدا است، و در بار سنگین صدای “وووش” ایجاد میکند (که اگر بخواهید میتوانید با حالت بیصدا آن را به حداقل برسانید). مکبوک ایر با سکوت کامل و تمایل کمی بیشتر برای کاهش عملکرد در صورت نیاز حرارتی، منحصر به فرد است. XPS در میانه قرار دارد – فن دارد اما به لطف بهرهوری ARM، به ندرت نیاز به افزایش صدای فن دارد مگر در سناریوهای سنگین و طولانی.
یک جنبه دیگر: طراحی سطح و دریچههای هوا. مکبوک ایر گرما را به صورت پسیو از طریق قاب زیرین و کیبورد دفع میکند (بدون دریچه). بنابراین استفاده از آن روی پا یا مبل مشکلی ندارد – دریچه فن برای مسدود شدن وجود ندارد. XPS و Zenbook دریچههای تهویه دارند (معمولاً در زیر و مخفی در ناحیه لولا). Zenbook در واقع از یک محفظه بخار برای پخش گرما استفاده میکند که احتمالاً به جلوگیری از نقاط داغ کمک میکند ultrabookreview.com. هر دو پایههای لاستیکی دارند تا کمی برای جریان هوا بالا بیایند. بهتر است در استفاده سنگین دریچههای زیرین آنها را مسدود نکنید (مثلاً هنگام بازی لپتاپ را روی تخت پشمی قرار ندهید). اما برای کارهای دفتری یا استریم، حتی اگر روی پا باشند، به خوبی مدیریت میکنند و احتمالاً فنها را زیاد فعال نمیکنند.
از نظر تن فن، فنهای دوتایی ایسوس و فن تکی دل احتمالاً هنگام فعال بودن صدای نرمی دارند. کاربران از صدای زیر یا آزاردهندهای شکایت نکردهاند که نکته خوبی است. تنها مورد گزارش شده این بود که فن یکی از دستگاههای XPS در حداکثر سرعت کمی صدای وزوز داشت windowscentral.com، که شکایت گستردهای نیست.
نتیجهگیری درباره گرما و نویز: مکبوک ایر M4 عملاً بیصدا است و در استفاده عادی خنک میماند، که آن را برای محیطهای حساس به صدا عالی میکند – این لپتاپ با طراحی بدون فن خود کاملاً بیصداست و فقط در کارهای سنگین و طولانی کمی گرم میشود (و حتی در آن حالت هم زیر سطح ناراحتی باقی میماند) laptopmag.com. دل XPS 13 با اسنپدراگون یک فن دارد اما به ندرت از آن استفاده میکند؛ بیشتر اوقات بسیار ساکت است و فقط در بارهای کاری سنگین صدای فن شنیده میشود، اما به طور کلی بسیار خنکتر و بیصداتر از مدلهای اینتل قبلی XPS است. این یک معامله است: کمی نویز در ازای توانایی حفظ عملکرد بیشتر. ایسوس زنبوک S 14 قدرت خنککنندگی بیشتری دارد (دو فن) و در بارهای سنگین فنها را روشن میکند و به سطح نویز مشابهی (~۴۲-۴۵ دسیبل) در فشار میرسد ultrabookreview.com – قابل شنیدن اما آزاردهنده نیست – و به اندازه کافی خنک میماند تا استفاده راحت باشد، به ویژه در استفاده سبک که فنها اغلب خاموش هستند. اگر سکوت مطلق برای شما مهم است، مک انتخاب واضح است. اگر با صدای ملایم فن هر از گاهی مشکلی ندارید و قدرت بیشتر میخواهید، XPS و زنبوک همچنان نسبت به لپتاپهای قدیمی بسیار بیصدا هستند و گزینههایی (مانند حالت Whisper) برای اولویت دادن به سکوت در اختیار شما میگذارند ultrabookreview.com. هیچکدام از این سه مدل نویز تیز و توربینی لپتاپهای گیمینگ را ندارند؛ همگی برای نویز کم طراحی شدهاند. بنابراین، در کتابخانه یا جلسه، مک کاملاً بیصدا خواهد بود و XPS و زنبوک هم احتمالاً در کارهای ساده بیصدا هستند. فقط در بارهای سنگین در اتاقهای ساکت ممکن است صدای این دو شنیده شود، در حالی که مک بیصدا میماند اما اگر بیش از حد داغ شود ممکن است عملکردش کاهش یابد. این یک تفاوت طراحی آگاهانه است: اپل بدون فن را انتخاب کرده، دل/ایسوس کمی فضای خنککنندگی بیشتر را ترجیح دادهاند. بسته به الگوی استفاده شما، ممکن است یکی را به دیگری ترجیح دهید.
قیمتگذاری و ارزش خرید
قیمت و ارزش کلی از اهمیت بالایی برخوردارند و در اینجا تفاوتهایی هم در قیمت اولیه و هم در امکانات دریافتی مشاهده میشود.
شروع با قیمتهای پایه: اپل با کاهش قیمت مکبوک ایر در نسل M4 واقعاً خبرساز شد. مکبوک ایر M4 ۱۳ اینچی با قیمت پایه ۹۹۹ دلار (آمریکا) برای پیکربندی پایه (که شامل چیپ M4 با GPU هشت هستهای، ۱۶ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت SSD است) عرضه میشود wired.com wired.com. این قیمت ۱۰۰ دلار ارزانتر از قیمت اولیه M3 Air است و عملاً آن را به قیمت اولیه مکبوک ایر M1 بازمیگرداند. اشاره شده که «مقرونبهصرفهتر… برای اولین بار از زمان M1 دوباره به ۹۹۹ دلار بازگشته است» wired.com. این مدل پایه برای اکثر افراد کاملاً قابل استفاده است، چرا که اپل اکنون ۱۶ گیگابایت رم استاندارد ارائه میدهد (دو برابر مدلهای پایه قبلی) wired.com. اگر به فضای ذخیرهسازی بیشتر یا GPU کامل ۱۰ هستهای نیاز دارید، مدل میانی با ۵۱۲ گیگابایت (و ۱۰ GPU) در زمان عرضه ۱۱۹۹ دلار بود laptopmag.com. در حالت کاملاً حداکثری (۳۲ گیگابایت رم، ۲ ترابایت SSD) مکبوک ایر ۱۳ اینچی M4 میتواند حدود ۲۱۹۹ دلار قیمت داشته باشد wired.com. بنابراین اپل بازهای از ۹۹۹ دلار تا حدود ۲۲۰۰ دلار را بسته به پیکربندی پوشش میدهد. نکته مهم این است که ارزش مدل پایه اکنون عالی در نظر گرفته میشود – «شما با پول کمتر نسبت به نسل قبلی، امکانات بیشتری دریافت میکنید» به گفته LaptopMag laptopmag.com laptopmag.com. بسیاری از منتقدان مکبوک ایر M4 را بهترین مکبوک از نظر ارزش خرید و انتخاب برتر برای اکثر کاربران دانستهاند wired.com. همچنین، اپل اغلب تخفیفهای آموزشی (۱۰۰ دلار تخفیف برای دانشجویان/معلمان) ارائه میدهد laptopmag.com و شاهد تخفیفهای خردهفروشی بودهایم که قیمت را به حدود ۹۰۰ تا ۹۵۰ دلار در فروش ویژه میرساند. با مبلغی که پرداخت میکنید، بدنهای با کیفیت بالا، عملکرد عالی برای کارهای روزمره و طولانیترین پشتیبانی نرمافزاری را دریافت میکنید. مکبوک ایر از نظر ارزش فروش مجدد نیز بسیار خوب عمل میکند که میتوان آن را در ارزشگذاری لحاظ کرد.قیمتگذاریDell XPS 13 (9345) کمی پیچیده است زیرا دل اغلب قیمت خردهفروشی بالاتری را اعلام میکند اما معمولاً تخفیفهایی ارائه میدهد. به طور رسمی، XPS 13 Snapdragon با قیمت حدود ۹۹۹ دلار برای مدلی با Snapdragon X Elite، رم ۱۶ گیگابایت و SSD ۵۱۲ گیگابایت (بدون صفحهنمایش لمسی) معرفی شد windowscentral.com windowscentral.com. در واقع، Windows Central آن را به عنوان «Dell XPS 13 در Dell با قیمت ۹۹۹.۹۹ دلار» برای مدل پایه Snapdragon ذکر کرده است windowscentral.com. دل همچنین یک مدل با مشخصات پایینتر با Snapdragon X Plus (۸ هستهای) و SSD ۲۵۶ گیگابایت داشت که با قیمت پایین تا ۷۴۹ دلار (تخفیف ویژه) در سایت خود به فروش میرسید dell.com dell.com، که بسیار رقابتی است. معمولاً، یک XPS 13 با پیکربندی مشابه، حدود همان قیمت ۹۹۹ دلار مکبوک ایر شروع میشود. با این حال، چون دل دوست دارد با تخفیف رقابت کند، اغلب شاهد تخفیفهای ۲۰۰ تا ۴۰۰ دلاری هستید. برای مثال، یک بررسی، مدل میانرده (Snapdragon X Elite، ۵۱۲ گیگابایت، ۱۶ گیگابایت رم) را که معمولاً حدود ۱۲۵۹ دلار بود، فقط با ۹۵۹ دلار در یک تخفیف بلک فرایدی خریداری کرد windowscentral.com windowscentral.com. در حالت فول آپشن، با ۳۲ گیگابایت رم، ۱ ترابایت SSD و شاید صفحهنمایش OLED، XPS 13 میتواند به ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ دلار برسد (و یک منبع حتی تا ۲۰۹۹ دلار برای مدل حداکثری ذکر کرده است) windowscentral.com. دل همچنین نسخه اینتل (با Core Ultra) را با قیمتهای مشابه میفروشد، اما مدل Snapdragon به دلیل عمر باتری به عنوان یک گزینه ارزشمند مطرح است. از نظر آنچه در قبال قیمت دریافت میکنید: XPS طراحی و ساخت پریمیوم، نمایشگر با کیفیت بالا (اگرچه رزولوشن پایینتر مگر اینکه برای OLED بیشتر بپردازید) و بهرهوری ARM را ارائه میدهد. این دستگاه کمی خاص است، اما اگر عمر باتری اولویت شماست، ارزش دریافت بیش از ۱۹ ساعت با حدود ۱۰۰۰ دلار قابل توجه است. با این حال، باید به ارزش سازگاری نیز توجه کرد – یک لپتاپ ویندوز ARM ممکن است اگر برنامه حیاتی شما را اجرا نکند، کمتر «ارزشمند» به نظر برسد. اما برای کاربر هدف، این ممکن است مشکلی نباشد. دل یک گارانتی استاندارد (معمولاً ۱ ساله) ارائه میدهد و از این دستگاهها نسبتاً خوب پشتیبانی میکند، اگرچه شهرت اپل برای پشتیبانی مشتری و گارانتی (به ویژه اگر AppleCare+ تهیه کنید) احتمالاً قویتر است. همچنین باید توجه داشت که XPS 13، زمانی که تخفیف ندارد، ممکن است فقط با SSD ۲۵۶ گیگابایت در قیمت پایینتر عرضه شود، در حالی که مدل پایه اپل نیز ۲۵۶ گیگابایت است (تفاوت: مدل پایه اپل از یک ماژول NAND استفاده میکند که در M2 Air باعث سرعت پایینتر دیسک نسبت به پیکربندیهای بالاتر شد، مشخص نیست آیا در M4 پایه هم همینطور است – اما احتمالاً بله؛ ۲۵۶ دل هم در عمل ممکن است سرعت مشابهی داشته باشد). با این حال، منصفانه است که بگوییم XPS 13 با قیمت رقابتی عرضه میشوددر مقایسه با مکبوک ایر، اغلب در زمان تخفیفها قیمت پایینتری دارد. اگر بتوانید آن را با قیمت حدود ۹۰۰ دلار در حراجی تهیه کنید، با توجه به سختافزاری که دریافت میکنید، معامله فوقالعادهای است – همانطور که یکی از تیترها گفته بود، «بهترین لپتاپ ویندوزی OLED سال ۲۰۲۵ با عمر باتری فوقالعاده اکنون فقط ۷۹۹ دلار است» در یک فروش ویژه در windowscentral.com. این نشان میدهد که تخفیفها تا چه حد میتوانند چشمگیر باشند.
لپتاپ Asus Zenbook S 14 (UX5406) به عنوان پرچمدار پریمیوم در خط تولید ایسوس قرار گرفته و با مشخصات سطح بالا (۳۲ گیگابایت رم، OLED و غیره) عرضه میشود، بنابراین در زمان عرضه گرانترین مدل از بین این سه است. مدلی که توسط Tom’s Guide بررسی شده بود حدود ۱,۴۹۹ دلار قیمت داشت (با Core i7، ۳۲ گیگابایت رم، ۱ ترابایت SSD، نمایشگر 3K OLED) tomsguide.com tomsguide.com. ممکن است در برخی مناطق، نسخهای با پیکربندی پایینتر (مثلاً ۱۶ گیگابایت رم، ۵۱۲ گیگابایت) با قیمت کمتر فروخته شود – برای مثال، Best Buy مدلی با ۱۶ گیگابایت رم و ۱ ترابایت را با قیمت ۱۳۹۹ دلار و اغلب با تخفیف حدود ۱۲۵۹ دلار لیست کرده بود tomsguide.com. اما به طور کلی، باید انتظار بازه قیمتی ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار را برای Zenbook S 14 داشته باشید. در این قیمت، مزایایی هم دریافت میکنید: ۳۲ گیگابایت رم که دو برابر مدلهای دیگر است (هرچند اکثر افراد برای استفاده معمولی به نیاز به ۳۲ گیگابایت ندارند)، نمایشگر 3K OLED با نرخ تازهسازی ۱۲۰ هرتز (قطعهای گرانتر)، و پورتهای HDMI/USB-A که نیاز به مبدل را حذف میکند (صرفهجویی کوچک در هزینه/کاهش دردسر). همچنین SSD بزرگتر در پیکربندی پایه نسبت به مدل پایه مکبوک. ایسوس اغلب یک کاور یا داک کوچک هم در جعبه قرار میدهد، هرچند برای این مدل مطمئن نیستم. با وجود این مزایا، برخی منتقدان معتقد بودند قیمت Zenbook S 14 نسبت به عملکردش کمی زیاد است. Tom’s Guide اشاره کرد که «برای قیمت ۱,۴۹۹ دلار، میتوانید در زمینه سرعت کلی و دوام باتری، گزینههای بهتری پیدا کنید» tomsguide.com – یعنی با همین قیمت میتوانید مکبوک یا حتی برخی دستگاههای ویندوزی دیگر (شاید مبتنی بر ARM یا AMD) با عملکرد CPU یا عمر باتری بهتر تهیه کنید. مثلاً با ۱,۴۹۹ دلار میتوانید یک MacBook Pro 14 (M4 Pro) در تخفیف بخرید که از نظر قدرت خام، Zenbook را شکست میدهد (هرچند به این باریکی یا سبکی نیست). یا میتوانید XPS را بخرید و شاید مقداری پول اضافه هم داشته باشید. بنابراین ارزش Zenbook در ارائه نمایشگر OLED پیشرفته ۱۲۰ هرتز و بدنه بسیار پریمیوم است، اما باید برای آن هزینه بیشتری بپردازید. اگر این ویژگیها با نیازهای شما همخوانی دارد (مثلاً تولیدکنندگان محتوا که دقت رنگ و نرخ تازهسازی برایشان مهم است، یا کسی که واقعاً به ۳۲ گیگابایت رم در یک اولترابوک نیاز دارد)، پس قیمت آن توجیهپذیر است. همچنین ایسوس اغلب تخفیفهای ویژه یا دانشجویی دارد. ما دیدیم که این مدل تا ۱۲۵۹ دلار هم تخفیف خورده بود که منطقیتر به نظر میرسد. Zenbook همچنین دارای رتبه پایداری EPEAT Gold است (مدل S 13 داشت، احتمالاً S 14 هم دارد) amazon.com، که نشان میدهد تأثیر آن بر چرخه عمر پایین است – چیزی که برای برخی خریداران اهمیت دارد.
ارزش و پشتیبانی بلندمدت: مکبوک ایر اپل ممکن است هزینه اولیه بالاتری نسبت به برخی لپتاپهای ویندوزی با عملکرد مشابه داشته باشد، اما عملکرد خود را برای سالها حفظ میکند (بدون کند شدن به دلیل انباشت نرمافزار و غیره) و معمولاً حدود ۵ سال یا بیشتر بهروزرسانی سیستمعامل دریافت میکند. در سمت ویندوز، Zenbook و XPS سریعتر دچار افت قیمت میشوند (لپتاپهای ویندوزی اغلب با ورود نسل جدید پردازندهها تخفیف میخورند و غیره). با این حال، هر دو XPS و Zenbook این مزیت را دارند که تا حدی قابل تعمیر هستند – مثلاً SSD مدل Zenbook قابل تعویض است asus.com، که اگر بعداً به فضای ذخیرهسازی بیشتری نیاز داشتید یا اگر حافظه خارج از گارانتی خراب شد، میتواند عمر دستگاه را افزایش دهد، در حالی که حافظه مک لحیم شده است (قابلیت ارتقا ندارد). SSD مدل XPS نیز از نوع M.2 و قابل ارتقا است dell.com. حافظه رم در هیچکدام از این دستگاهها قابل ارتقا نیست. بنابراین، بخشی از ارزش میتواند قابلیت ارتقا از طریق تعویض قطعات باشد – لپتاپهای ویندوزی امکان تعویض SSD را دارند، اما مک این امکان را نمیدهد.
اقلام همراه: اپل فقط اقلام پایه (شارژر و کابل) را ارائه میدهد. دل اغلب همانطور که اشاره شد، آداپتورهای USB-C را نیز همراه دستگاه ارائه میدهد که مقداری ارزش افزوده دارند (حدود ۲۰ تا ۳۰ دلار دانگل). ایسوس ممکن است در برخی بازارها یک کاور محافظ یا آداپتور USB-A به اترنت نیز ارائه دهد. گارانتی استاندارد برای همه یک سال است؛ AppleCare+ (با پرداخت هزینه) میتواند تا ۳ سال با پوشش خسارت تصادفی تمدید شود. دل/ایسوس نیز برنامههای پشتیبانی ویژه اختیاری ارائه میدهند. خارج از گارانتی، تعمیرات اپل معمولاً گرانتر است (به دلیل قطعات اختصاصی)، در حالی که XPS/Zenbook ممکن است توسط تعمیرکاران شخص ثالث برای مواردی مانند باتری یا SSD سرویس شوند.
ارزش کلی:
فروش مجدد: مکبوکها معمولاً پس از چند سال درصد بالاتری از قیمت اولیه را نسبت به لپتاپهای ویندوزی مشابه حفظ میکنند. بنابراین، اگر ۹۹۹ دلار پرداخت کنید، ممکن است پس از ۲ تا ۳ سال آن را با قیمت ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار بفروشید، در حالی که یک لپتاپ ویندوزی ۹۹۹ دلاری احتمالاً به دلیل تخفیف اولیه و ارزش ادراکی کمتر، ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار فروش میرود.
برای جمعبندی، هر سه لپتاپ به شیوههای متفاوتی قیمت خود را توجیه میکنند. مکبوک ایر M4 به دلیل ارائه کیفیت اولترابوک پریمیوم با قیمتی که اکنون میانرده محسوب میشود wired.com، به انتخابی «بدون نیاز به فکر» برای بسیاری تبدیل شده است – همانطور که یک منتقد گفت، این یک «نبرد یکطرفه به نفع M4» در مقایسه با نسل قبلی بود، به خاطر همین کاهش قیمت laptopmag.com. دل XPS 13 تکنولوژی پیشرفته و باتری عالی نسبت به قیمت را ارائه میدهد، بهویژه زمانی که تخفیف خورده باشد، هرچند باید محدودیت پورتها را پذیرفت و مطمئن شد که برنامههای مورد نیاز روی ARM اجرا میشوند. ایسوس زنبوک S 14 به خاطر مشخصات سطح بالا و زیبایی OLED قیمت بالاتری دارد و برای کسانی جذاب است که مشکلی با پرداخت بیشتر برای بهترین نمایشگر و فرمفکتور فوقسبک با همه امکانات ندارند. اگر ارزش به معنای کمترین هزینه برای عملکرد خوب باشد، احتمالاً XPS (در زمان تخفیف) برنده است؛ اگر به معنای بهترین ترکیب هزینه، عملکرد و دوام باشد، مکبوک ایر ممکن است برتری پیدا کند. و اگر ارزش در ویژگیها و امکانات پریمیوم دیده شود، زنبوک با وجود قیمت بالاتر، قابلیتهای منحصربهفردی ارائه میدهد که برای خریدار مناسب میتواند ارزشمند باشد. هرکدام در بخش اولترابوک پریمیوم انتخابهای قدرتمندی هستند، پس واقعاً بستگی به این دارد که کدام مزایا با ارزشهای شخصی شما همسو است.پایداری و قابلیت تعمیر
در عصر آگاهی زیستمحیطی و حق تعمیر، ارزش دارد که بررسی کنیم این لپتاپها از نظر تأثیرات زیستمحیطی و سهولت تعمیر/ارتقاء چگونه عمل میکنند.
اپل مکبوک ایر M4: اپل همواره درباره تلاشهای خود برای پایداری زیستمحیطی بسیار صریح بوده است و مکبوک ایر M4 نیز این روند را ادامه میدهد. اپل ادعا میکند که ایر به گونهای طراحی شده تا تأثیرات زیستمحیطی را به حداقل برساند – برای مثال، آلومینیوم ۱۰۰٪ بازیافتی در بدنه (شاسی) لپتاپ و حتی قاب ترکپد استفاده شده است support.apple.com shortlist.com. بسیاری از قطعات داخلی مانند کبالت باتری، عناصر خاکی کمیاب آهنرباهای بلندگو و قلع لحیمکاری نیز تا حد زیادی از مواد بازیافتی ساخته شدهاند support.apple.com support.apple.com. اپل گزارشهای جامع زیستمحیطی منتشر میکند؛ برای مکبوک ایر M4، آنها به بیش از ۵۵٪ محتوای بازیافتی بر اساس وزن و کاهش قابل توجهی در ردپای کربنی در مسیر رسیدن به هدف خالص صفر تا سال ۲۰۳۰ اشاره میکنند support.apple.com support.apple.com. علاوه بر این، بستهبندی آن ۱۰۰٪ مبتنی بر الیاف و عمدتاً بازیافتی است support.apple.com. به طور خلاصه، مکبوک ایر یکی از دوستدارترین لپتاپها از نظر مواد زیستمحیطی است. همچنین دارای گواهی ENERGY STAR بوده و در مصرف انرژی بسیار بهینه عمل میکند (به طور متوسط فقط چند وات) support.apple.com. بنابراین، به عنوان یک مصرفکننده میتوانید مطمئن باشید که مکبوک ایر ردپای زیستمحیطی کمتری نسبت به بسیاری از رقبا دارد.با این حال، قابلیت تعمیر داستان متفاوتی دارد. مکبوکها به طور سنتی تعمیر یا ارتقاء سختی داشتهاند. مکبوک ایر M4 نیز استثنا نیست: رم و SSD به مادربرد لحیم شدهاند (حافظه یکپارچه و ذخیرهسازی مجتمع)، به این معنی که شما نمیتوانید بعداً حافظه بیشتری اضافه کنید یا درایو را تعویض کنید – باید این مشخصات را هنگام خرید انتخاب کنید. سایت iFixit، که مدافع تعمیرپذیری است، اخیراً به مکبوک ایرها امتیاز پایینی برای تعمیرپذیری داده است (مکبوک ایر ۱۵ اینچی M2 امتیاز ۳ از ۱۰ را گرفت) techpowerup.com. اپل برای باز کردن قاب از پیچهای اختصاصی پنتالوب استفاده میکند (که مانعی جزئی است) و اگرچه مواردی مانند باتری، نمایشگر و کیبورد از نظر فنی قابل تعویض هستند، اما این کار آسان نیست. باتری در مدلهای M2/M3 ایر چسبکاری شده بود اما زبانههایی برای کشیدن داشت؛ احتمالاً M4 هم مشابه است. اپل برنامهای به نام Self Service Repair راهاندازی کرده که قطعات اصلی و دفترچه راهنما را برای برخی مکها ارائه میدهد، اما این برنامه بیشتر برای کاربران فنی مناسب است و روند کار میتواند دلهرهآور باشد. به عنوان مثال، تعویض باتری یا نمایشگر ممکن است اما نیاز به دقت و ابزار/چسبهای خاص دارد. از نکات مثبت این است که پورتها (USB-C، MagSafe) در مکبوک ایر ماژولار هستند (لحیم نشدهاند) طبق کالبدشکافی سایت MacRumors macrumors.com، بنابراین در صورت آسیب دیدن قابل تعویضاند. در مجموع، اگر مکبوک ایر شما نیاز به تعمیر داشته باشد، اکثر افراد به خدمات اپل یا ارائهدهندگان مجاز متکی خواهند بود. AppleCare+ میتواند هزینههای تعمیر را برای چند سال کاهش دهد. خارج از این، تعمیرات میتواند گران باشد (مثلاً تعویض نمایشگر ممکن است چند صد دلار هزینه داشته باشد). در اصل، مکبوک ایر قابل ارتقاء توسط کاربر نیست و تعمیر آن دشوار است، که این موضوع میتواند نقطه ضعفی برای طول عمر دستگاه باشد – هرچند کیفیت ساخت اپل معمولاً بالاست و خرابیها نسبتاً نادر هستند.دل ایکسپیاس ۱۳ (۹۳۴۵): دل به طور تاریخی در سری XPS خود در زمینه تعمیرپذیری و طراحی ماژولار بهتر عمل کرده است، هرچند تمایل به ساخت دستگاههای باریکتر این ویژگی را تا حدی کاهش داده است. ایکسپیاس ۱۳ (اسنپدراگون) همچنان امکان برخی تعمیرات/ارتقاها را فراهم میکند: SSD یک درایو M.2 NVMe است که لحیم نشده، بنابراین میتوانید در آینده فضای ذخیرهسازی را تعویض یا ارتقا دهید dell.com. این یک امتیاز بزرگ برای تعمیرپذیری و پایداری است (به جای دور انداختن کل دستگاه وقتی فضای ذخیرهسازی کم میشود، فقط میتوانید یک SSD بزرگتر جایگزین کنید). حافظه رم از نوع LPDDR5X و لحیم شده است (که در اولترابوکها رایج است)، بنابراین ارتقای رم ممکن نیست. باتری (۵۵ واتساعت) باید با باز کردن پیچهای کاور زیرین نسبتاً قابل دسترسی باشد. دل دفترچههای راهنمای خدمات را منتشر میکند – معمولاً ایکسپیاس ۱۳ چند پیچ تورکس در زیر دارد و سپس با گیرههایی کاور باز میشود. چیدمان داخلی مدلهای قبلی XPS فضای کافی برای خارج کردن باتری (معمولاً با پیچ، نه چسب) و SSD را به راحتی فراهم میکرد. هنوز کالبدشکافی خاصی از مدل ۹۳۴۵ نداریم، اما با توجه به شباهت زیاد شاسی آن به XPS 13 Plus، احتمالاً امتیاز متوسطی میگیرد. در واقع، مدلهای قبلی XPS 13 امتیاز ۷ از ۱۰ تعمیرپذیری را از iFixit برای مواردی مانند داشتن SSD قابل تعویض و دسترسی به اجزای داخلی کسب کردند liliputing.com ifixit.com. طراحی جدید با ترکپد لمسی ممکن است دسترسی به برخی قطعات را دشوارتر کند (در XPS 13 Plus برای دسترسی به باتری باید کل صفحهکلید باز میشد)، اما دل همچنان راهنماها را ارائه میدهد. درباره پایداری: دل برنامههای قوی برای استفاده از مواد بازیافتی دارد. به گفته دل، XPS 13 9345 «برای تحقق اهداف زیستمحیطی شما ساخته شده است» و حداقل ۲۰٪ مواد بازیافتی در ساخت آن به کار رفته است dellstore.com. به طور مشخص، حدود ۷۵٪ آلومینیوم شاسی بازیافتی است، همراه با ۲۱٪ شیشه بازیافتی در نمایشگر، و بستهبندی آن ۱۰۰٪ قابل بازیافت است delltechnologies.com. بخش دیگری از مشخصات اشاره میکند به «ساخته شده با ۷۵.۱٪ محتوای بازیافتی و ۲۴.۹٪ محتوای تجدیدپذیر در بستهبندی» insight.com. دل همچنین بستهبندی XPS را طوری طراحی میکند که قابل کمپوست یا بازیافت باشد (الیاف بامبو و نیشکر و غیره). بنابراین دل از نظر استفاده از آلومینیوم بازیافتی و بستهبندی پایدار تقریباً به اپل نزدیک است. علاوه بر این، دل در برنامههای بازیافت دستگاههای قدیمی شرکت میکند. از نظر طول عمر، دل تا حد امکان از قطعات استاندارد استفاده میکند؛ برای مثال، کارت وایفای ممکن است یک ماژول یکپارچه باشد (هرچند در این مدل، ممکن است بخشی از بسته SoC باشد و مطمئن نیستیم که قابل تعویض باشد). اگر قطعهای مانند نمایشگر یا صفحهکلید خراب شود، یک تکنسین مجرب میتواند آن را تعویض کند (شبکه تعمیر دل یا تعمیرگاههای شخص ثالث اغلب XPS را سرویس میکنند). بنابراین از منظر پایداری، XPS 13 با مواد بازیافتی ساخته شده استمواد و قابلیت تعمیر متوسط دارد، که برای افزایش عمر مفید آن خوب است. نگرانی اصلی برای طول عمر، پلتفرم ARM است – آیا دل/کوالکام برای مثال به مدت ۵ سال یا بیشتر بهروزرسانی درایور ارائه خواهند داد؟ کوالکام قول پشتیبانی داده و با توجه به اینکه این یک تلاش هماهنگ با مایکروسافت است، باید مشکلی نباشد، اما این حوزه تا حدی جدید است. با این حال، خود سختافزار باید دوام بیاورد – و قابلیت تعویض SSD یا باتری به این معناست که میتوانید عملاً این لپتاپ را برای مدت طولانی استفاده کنید و فقط در صورت نیاز این قطعات را تعویض کنید، به جای اینکه کل دستگاه را دور بیندازید.
ایسوس زنبوک S 14: تمرکز ایسوس بر پایداری اخیراً افزایش یافته است. سری زنبوک S از برخی مواد نوآورانه استفاده میکند – به ویژه درب آلومینیومی سرامیکی پلاسما (در مدل سفید) که از طریق یک فرآیند شیمیایی با تأثیر کمتر به جای آنودایزینگ ساخته شده است asus.com. این فرآیند از حلالهای آلی یا اسیدهای سنگین استفاده نمیکند، که تأثیر زیستمحیطی را کاهش میدهد و یک پوشش سخت و مقاوم در برابر سایش تولید میکند که «فاقد پلاستیک و بدون هالوژن است» asus.com. زنبوک S 13 سال گذشته این ویژگی را داشت و ایسوس آن مدل را به عنوان دوستدارترین محیط زیست خود معرفی کرد، با گواهینامه EPEAT Gold و استفاده از فلزات و پلاستیکهای بازیافتی (مثلاً ۵۰٪ کلیدها از پلاستیک بازیافتی بودند و غیره). احتمالاً زنبوک S 14 نیز همین روند را دنبال میکند: ایسوس میگوید از فلز بازیافتی در شاسی (درصدی از آن آلومینیوم بازیافتی است)، پلاستیک بازیافتی در قطعات مکانیکی و کاغذ بازیافتی پس از مصرفکننده در بستهبندی استفاده میکند asus.com laptopmag.com. این دستگاه با استاندارد Energy Star 8.0 مطابقت دارد و به لطف مصرف کم تراشه جدید اینتل، بسیار کممصرف است asus.com. همچنین، ایسوس به استانداردهای مواد خطرناک (RoHS، REACH) پایبند بوده است asus.com. بنابراین، میتوان گفت زنبوک S 14 با در نظر گرفتن پایداری طراحی شده است – نه به اندازه معیارهای بسیار دقیق اپل، اما این موضوع برای بازاریابی ایسوس اولویت دارد («زنبوک برای آیندهای سبزتر» و غیره). حالا، قابلیت تعمیر: زنبوک S 14 باریک است، اما اجازه برخی ارتقاها را میدهد. برگه مشخصات وجود یک اسلات M.2 2280 PCIe 4.0 SSD را تأیید میکند (و همه حافظه لحیم نشده نیست) asus.com. بنابراین مانند XPS، میتوانید SSD را ارتقا دهید. حافظه رم روی پکیج است (LPDDR5X لحیم شده)، پس ارتقای رم ممکن نیست. باتری که یک پک بزرگ ۷۲ واتساعتی است، احتمالاً با پیچ محکم شده؛ ایسوس معمولاً باتریها را در اولترابوکها نمیچسباند، بلکه با پیچ یا براکت محکم میکند. درب پایینی احتمالاً با پیچهای Torx یا فیلیپس باز میشود – کار چندان سختی نیست. بررسیها اشاره کردند که حسگر اثر انگشت وجود ندارد (برای Windows Hello به دوربین IR متکی هستند)، که یعنی یک قطعه کمتر برای خراب شدن وجود دارد. کیبورد و ترکپد زنبوک بخشی از دک بالایی هستند؛ برای تعویض کیبورد، ممکن است مجبور شوید کل قاب بالایی را تعویض کنید (در اولترابوکها رایج است). ایسوس دفترچه تعمیر را به مراکز خدمات ارائه میدهد اما همیشه به عموم نمیدهد؛ با این حال، زنبوکها اغلب توسط علاقهمندان به راحتی باز میشوند (فقط به پیچگوشتی مناسب نیاز است). یک نکته: آن پنل OLED – اگر خارج از گارانتی نیاز به تعویض داشته باشد، ممممکن است گران باشد (صفحهنمایشهای OLED نسبت به LCDها هزینه بیشتری دارند). اما این موضوع برای هر ویژگی پریمیومی صدق میکند. به طور کلی، نوتبوکهای ایسوس به طور معقولی قابل سرویسدهی هستند: حافظه و باتری از اصلیترین قطعات قابل تعویض توسط کاربر هستند. همچنین ایسوس کیفیت ساخت را بهبود بخشیده است، بنابراین احتمال خرابی ناگهانی کمتر است. آنها همچنین تضمین میکنند که به استانداردهایی مانند MIL-STD-810H پایبند هستند، که به طور غیرمستقیم به دوام اشاره دارد (مثلاً میتواند برخی ضربهها، لرزشها و دماهای شدید را تحمل کند) asus.com – یک لپتاپ بادوام پایدار است، زیرا احتمال نیاز به تعویض زودهنگام آن کمتر است.
یک نکته سریع درباره گارانتی و پشتیبانی: پشتیبانی اپل اغلب امتیاز بالایی میگیرد؛ با وجود فروشگاههای اپل در بسیاری از شهرها، میتوانید به راحتی خدمات یا حداقل عیبیابی دریافت کنید. دل گزینههای پشتیبانی ویژه ارائه میدهد (مانند تعمیر در محل برای XPS اگر هزینه اضافی پرداخت کنید). ایسوس پشتیبانی مناسبی دارد، هرچند شاید به اندازه اپل مشهور نباشد. برای پایداری، پشتیبانی بلندمدت از درایورها مهم است: اپل سالها مدلهای خود را با بهروزرسانیهای مکاواس پشتیبانی میکند؛ مایکروسافت نیز ویندوز را روی این دستگاهها احتمالاً به اندازه هر رایانه شخصی دیگری پشتیبانی خواهد کرد (گذار به ARM کاملاً توسط آنها پشتیبانی میشود، پس نگرانی بابت رها شدن نرمافزاری وجود ندارد).
منابع تعمیرات جامعهمحور: iFixit برای مکبوک ایر راهنما دارد (اگرچه M4 جدید است، اما M2 پوشش داده شده بود)، و اغلب برای XPS و گاهی ایسوس هم راهنما دارند (هرچند کمتر). XPS و Zenbook چون رایانههای ویندوزی هستند، قطعات آنها ممکن است راحتتر به صورت عمومی پیدا شود (مثلاً هر SSD نوع M.2، پیچهای استاندارد و غیره). قطعات اپل اغلب باید مخصوص اپل باشند (SSD اصلاً قابل تعویض نیست، باتری باید دقیقاً اندازه باشد و اغلب اپل قطعات را با سریال قفل میکند – هرچند مطمئن نیستم روی باتری مک این کار را میکند یا نه؛ روی آیفونها این کار را میکند). این یعنی اگر بخواهید تعمیرات DIY یا توسط شخص ثالث انجام دهید، رایانههای شخصی آزادی بیشتری به شما میدهند.
پایان عمر محصول: هر سه شرکت برنامههای بازیافت دارند اگر لپتاپ را برگردانید. اپل و دل همچنین دستگاهها را طوری طراحی میکنند که قابل بازیافت باشند (مثلاً استفاده از انواع پلاستیک کمتر و غیره). برای مثال، استفاده کم اپل از چسب یا استفاده از نوارهای چسب جداشدنی روی باتری برای کمک به بازیافت است.
خلاصه اینکه، پایداری: مکبوک ایر با استفاده بسیار زیاد از مواد بازیافتی و بهرهوری انرژی میدرخشد support.apple.com، XPS 13 هم فاصله زیادی ندارد (۷۵٪ آلومینیوم بازیافتی و غیره) delltechnologies.com، و Zenbook S 14 با فرآیندهای جدید مواد سازگار با محیط زیست نوآوری کرده و همچنین دارای رتبه EPEAT Gold برای تأثیر چرخه عمر خود است asus.com amazon.com. قابلیت تعمیر: XPS و Zenbook امکان تعویض SSD و باتری را نسبتاً آسان فراهم میکنند که برای طول عمر دستگاه عالی است dell.com asus.com. مکبوک ایر بیشتر شبیه یک دستگاه مهر و موم شده است – ارتقا دادن آن دشوار است و تعمیرات عمدتاً فقط از طریق اپل ممکن است. اگر اهل دستکاری یا اطمینان از امکان تعمیر دستگاه خود هستید، XPS یا Zenbook انتخابهای بهتری هستند. اگر فقط دستگاهی میخواهید که مقاوم باشد و بدون نیاز به دستکاری داخلی دوام بیاورد، مکبوک ایر با اینکه تعمیرپذیر نیست، اما به گونهای ساخته شده که شاید در طول عمر مفیدش برای بسیاری از کاربران هرگز به تعمیر نیاز پیدا نکند. هر شرکت در زمینه سبزتر شدن پیشرفتهایی داشته است. اپل شاید از نظر گزارشدهی شفاف و محتوای بازیافتی تهاجمی برنده باشد، اما دل و ایسوس هم عقب نماندهاند – آنها پایداری را در این مدلهای پرچمدار خود ادغام کردهاند.افکار نهایی: انتخاب بین مکبوک ایر M4، دل XPS 13 9345، و ایسوس زنبوک S 14 به اولویتهای شما بستگی دارد. مکبوک ایر M4 در عملکرد بیصدا، کارایی بهینهشده و تجربه صیقلی macOS برتری دارد، آن هم در طراحی سبکوزنی که اکنون با قیمتی مقرونبهصرفهتر عرضه میشود wired.com shortlist.com. دل XPS 13 (2024) با تراشه ARM اسنپدراگون خود، مرزهای جدیدی را برای لپتاپهای ویندوزی باز میکند – عمر باتری فوقالعاده و طراحی آیندهنگر را ارائه میدهد، البته به قیمت برخی ناسازگاریهای نرمافزاری و تنوع کمتر پورتها windowscentral.com reddit.com. ایسوس زنبوک S 14 (2024) نمایشگر OLED زیبا با نرخ تازهسازی 120 هرتز و بدنهای باریک و سبک را بدون کمگذاشتن از پورتها ارائه میدهد، هرچند موتور اینتل آن با وجود بهبود زیاد، هنوز به اندازه اپل یا کوالکام کارآمد نیست و قیمت بالاتری هم دارد tomsguide.com tomsguide.com.
در مقایسه رو در رو:
در جمعبندی، واقعاً با هیچکدام از این اولترابوکهای پرچمدار اشتباه نمیکنید – انتخاب به این بستگی دارد که چه چیزی برای شما مهمتر است:
منابع: