100 غول هوش مصنوعی که آینده را شکل میدهند: فهرست قدرت جهانی هوش مصنوعی 2025

هوش مصنوعی در حال تحول صنایع و بازتعریف مرزهای فناوری در سراسر جهان است. این گزارش ۱۰۰ شرکت تأثیرگذار هوش مصنوعی در جهان را — از غولهای صنعتی تا استارتاپهای پیشرفته — بر اساس نوآوری، تأثیر بازار، گستره جهانی و رهبری تکنولوژیک رتبهبندی میکند. این شرکتها حوزههای متنوعی از هوش مصنوعی مثل هوش مصنوعی مولد، خودروهای خودران، رباتیک، هوش مصنوعی سازمانی، بینایی ماشین، سختافزار هوش مصنوعی، سلامت دیجیتال، فینتک، امنیت سایبری و غیره را پوشش میدهند. هر ورودی شامل توضیح مختصر (ماموریت، فناوریهای محوری، حوزهها)، محصولات یا نوآوریهای شاخص، سال تأسیس، کشور مبدا و لینک وبسایت رسمی است.
روش رتبهبندی ما شامل عوامل کیفی و کمی است، از جمله: نوآوریهای تحولآفرین، مشارکت در اکوسیستم، تأمین مالی/ارزشگذاری و همکاریها. این فهرست نشان میدهد چگونه سازمانها در سراسر جهان از سیلیکون ولی و پکن تا لندن و فراتر از آن، مرزهای هوش مصنوعی را جابجا میکنند. برای آشنایی با بازیگران کلیدی انقلاب جهانی هوش مصنوعی، ادامه مطلب را بخوانید.
فهرست مطالب
- ۱۰ غول برتر هوش مصنوعی در جهان
- رتبههای ۱۱–۳۰: قدرتهای جهانی هوش مصنوعی
- رتبههای ۳۱–۵۰: نوآوران و رهبران تخصصی
- رتبههای ۵۱–۷۰: پیشروان حوزهمحور هوش مصنوعی
- رتبههای ۷۱–۱۰۰: بازیگران نوظهور و متخصصان نیچ هوش مصنوعی
۱۰ غول برتر هوش مصنوعی در جهان
این ده شرکت سنگینوزنهای دنیای هوش مصنوعی هستند که با منابع عظیم و استعدادهای بینظیر، توسعه هوش مصنوعی در مقیاس وسیع را پیش میبرند. آنها پیشرو زیرساخت ابری، تحقیقات بنیادی هوش مصنوعی و محصولاتی هستند که میلیاردها کاربر را تحت تأثیر قرار دادهاند.
- آلفابت (گوگل) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۹۸). شرکت مادر گوگل و گوگل دیپمایند، آلفابت یک پیشگام در تحقیقات و کاربردهای هوش مصنوعی است. تخصص گوگل در هوش مصنوعی در الگوریتمهای جستجو، خدمات ابری و محصولات مصرفی در سراسر جهان نفوذ پیدا کرده است. گوگل دیپمایند (پیشتر DeepMind Technologies) دستاوردهای تاریخی مانند پیروزی AlphaGo در بازی گو را رقم زد و در پیشبرد پژوهشهای یادگیری عمیق و هوش عمومی مصنوعی پیشگام است. نوآوریهای شاخص شامل چهارچوب هوش مصنوعی TensorFlow و اکوسیستم هوش مصنوعی مولد Gemini است. صدها سرویس گوگل مبتنی بر هوش مصنوعی (از Google Assistant تا پیشنهادات یوتیوب) مأموریت آن برای «سازماندهی اطلاعات جهان» با هوش مصنوعی را نمادینه میکند.
- مایکروسافت – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۷۵). یک رهبر جهانی در هوش مصنوعی سازمانی و رایانش ابری، مایکروسافت سرمایهگذاری عظیمی در تحقیق و توسعه و زیرساخت هوش مصنوعی eweek.com انجام داده است. این شرکت هوش مصنوعی را در محصولات خود یکپارچه کرده است (مانند سرویسهای Azure AI، Copilot در Office 365) و همکاری تاریخی با OpenAI (سرمایهگذاری میلیاردی) به منظور ارائه ابزارهای مبتنی بر GPT به عموم دارد eweek.com. زیرساخت Azure مایکروسافت میزبان راهکارهای گسترده هوش مصنوعی و حتی ابررایانهها برای آموزش مدلهای عظیم است eweek.com. از APIهای شناختی تا Azure OpenAI Service، مایکروسافت به «دموکراتیزه کردن هوش مصنوعی» برای توسعهدهندگان و سازمانها میاندیشد و هدفش رهبری پلتفرم هوش مصنوعی در جهان است eweek.com.
- اوپنایآی (OpenAI) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۵). یک آزمایشگاه پژوهشی پیشگام هوش مصنوعی که حالا شرکت شده، OpenAI جرقه انقلاب هوش مصنوعی مولد را با سری مدلهای مبتنی بر GPT خود و دستیار فوقالعاده محبوب ChatGPT زد. ماموریت OpenAI ساخت «هوش عمومی مصنوعی ایمن و مفید» است. نوآوریهای شاخصش شامل GPT-4، مدل تولید تصویر DALL·E 2 و Whisper برای تبدیل گفتار به متن است. مقر آن در سانفرانسیسکو است و انتشار ChatGPT در اواخر ۲۰۲۲ باعث توجه عمومی گسترده به هوش مصنوعی مولد شد. این شرکت همچنان مرزهای قابلیتهای هوش مصنوعی را جابجا میکند و بر پژوهش ایمنی فناوری تمرکز دارد.
- انویدیا (NVIDIA) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۹۳). انویدیا رهبر بیرقیب سختافزار هوش مصنوعی است که GPU و سیستمهایی را فراهم میکند که پشتوانه بارهای کاری مدرن هوش مصنوعی هستند. پردازندههای گرافیکی پرقدرت آن برای آموزش و اجرا مدلهای یادگیری عمیق حیاتی است و این شرکت را به «موتور» بیشتر مدلهای پیشرفته تبدیل کرده است. فراتر از سختافزار، انویدیا یک پشته کامل نرمافزار (کتابخانههای CUDA، چهارچوبهای هوش مصنوعی) ارائه میدهد و پلتفرمهایی را برای رباتیک (Jetson)، رانندگی خودران (NVIDIA Drive) و غیره توسعه داده است. انویدیا با همکاری با ارائهدهندگان ابر و سرمایهگذاری در استارتاپها، اکوسیستم هوش مصنوعی حول فناوری خود ایجاد کرده است. نفوذ انویدیا آنقدر گسترده است که برای محاسبات پیشرفته هوش مصنوعی، «همه راهها به انویدیا ختم میشود».
- متا پلتفرمز (Meta Platforms) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۴). شرکت مادر فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ، متا در مقیاس عظیم هوش مصنوعی را در شبکههای اجتماعی و متاورس بهکار میگیرد. دپارتمان تحقیقاتی هوش مصنوعی متا (FAIR) مدلهای پیشرفتهای در بینایی ماشین و NLP تولید کرده و خانواده مدلهای بزرگ زبان LLaMA را در ۲۰۲۳ راهاندازی نموده است. الگوریتمهای هوش مصنوعی متا پیشنهادات محتوا را برای میلیاردها کاربر فراهم میکند. متا اکنون هوش مصنوعی مولد را در برنامههای خود میگنجاند — مانند دستیار هوشمند در مسنجر، تولید تصویر در اینستاگرام — تا تجربههای شخصیتر و فراگیرتری خلق کند. با دادهها و توان محاسباتی عظیم، متا بازیگر کلیدی توسعه هوش مصنوعی در کاربردهای مصرفکننده است (گرچه کمی دیرتر از برخی رقبا به عرصه هوش مصنوعی مولد وارد شد).
- آمازون – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۹۴). غول تجارت الکترونیکی و رایانش ابری آمازون رهبر جهانی خدمات ابری و مصرفکننده مبتنی بر هوش مصنوعی شده است. در بخش مصرفی، دستیار صوتی الکسا پیشگام کاربرد هوش مصنوعی در خانه هوشمند بود، در حالی که الگوریتمهای پیشنهادی آن، خرید را برای میلیونها نفر شخصیسازی میکند. در حوزه ابری، AWS مجموعه گستردهای از خدمات هوش مصنوعی ارائه داده — از APIهای آماده بینایی و زبان تا پلتفرم Amazon Bedrock برای مدلهای بنیادی. خانواده مدلهای بنیادی آمازون (با نام رمز Nova) پشتیبان الکسا و سایر قابلیتهای جدید است. نوآوریهای اخیر شامل هوش مصنوعی عاملی برای وبگردی و ترجمه صوت به صوت است. با یکپارچهسازی هوش مصنوعی پیشرفته در خردهفروشی، لجستیک و AWS، آمازون عملاً هوش مصنوعی را به هسته عملیات خود تبدیل کرده است.
- گوگل دیپمایند (Google DeepMind) – انگلستان (تأسیس ۲۰۱۰، تملک توسط گوگل در ۲۰۱۴). این آزمایشگاه پژوهشی مستقر در لندن (اکنون بخشی از آلفابت) به خاطر تحقیقات انقلابی در هوش مصنوعی مشهور است. ماموریت دیپمایند توسعه «الگوریتمهای یادگیری چندمنظوره» است. این شرکت با خلق AlphaGo — نخستین برنامهای که قهرمان جهان در بازی Go را شکست داد — نقطه عطفی در تاریخ هوش مصنوعی ثبت کرد. دیپمایند سپس معضل مدلسازی پروتئین را با AlphaFold (پیشبینی ساختار ۲۰۰ میلیون پروتئین) حل کرد؛ اقدامی که انقلاب جدیدی در زیستشناسی ایجاد کرد. دیگر نوآوریها شامل AlphaZero (تسلط بر شطرنج و شوگی با خودآموزی) و پیشرفتهای یادگیری تقویتی عمیق برای بازیها و بهینهسازی است. با شعب پژوهشی جهانی و ادغام در محصولات گوگل، دیپمایند یکی از قدرتهای پژوهشی هوش مصنوعی و برانگیزانده پیشرفت نظری و عملی در سراسر دنیاست.
- تسلا (Tesla, Inc.) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۳). تسلا تنها یک خودروساز الکتریکی نیست — بلکه رهبر هوش مصنوعی در سیستمهای خودران نیز محسوب میشود. این شرکت از هوش مصنوعی و بینایی ماشین برای توسعه سیستمهای کمکی Autopilot و Full Self-Driving (FSD) Beta بهره میبرد که میلیونها مایل داده دنیای واقعی برای یادگیری پیوسته جمعآوری میکنند. تسلا تراشههای اختصاصی هوش مصنوعی خود (کامپیوتر FSD و ابررایانه در راه Dojo) را برای آموزش و اجرای شبکههای عصبی رانندگی خودمختار طراحی کرده و همچنین از هوش مصنوعی در رباتهای انساننما Optimus و خودکارسازی تولید استفاده میکند. با چشمانداز استقرار رباتاکسیها و رباتهای خودمختار در مقیاس انبوه، رویکرد عمودی تسلا آن را بدل به جاهطلبترین شرکت هوشمندیمحور حوزه خودرو میکند. (نکته جالب: تسلا در ۲۰۰۳ به عنوان «شرکت خودروسازی که همزمان یک شرکت فناوری است» در کالیفرنیا تأسیس شد، که فناوری (مانند هوش مصنوعی) را محور هویتش قرار داد.)
- اپل (Apple) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۷۶). بزرگترین شرکت فناوری جهان، هوش مصنوعی را از طریق سختافزار و نرمافزار خود به دست میلیاردها نفر میرساند. توان اپل در هوش مصنوعی بر هوشمندی آندیوایس مبتنی است — از تراشههای Neural Engine آیفون که قابلیت تشخیص چهره و پردازش تصویر سریع را فراهم میکنند، تا ویژگیهای مبتنی بر حفظ حریم شخصی مانند دستیار صوتی شخصیسازیشده Siri و تصحیح خودکار متن. اپل در بینایی ماشین (مثلاً FaceID، دوربین هوشمند آیفون) و واقعیت افزوده (با تکیه بر هوش مصنوعی برای درک فضایی) نوآور است. اگرچه درباره تحقیق و توسعه خود کمتر اطلاعرسانی میکند، گزارش شده که اپل مشغول توسعه مدلهای بزرگ زبانی و هوش مصنوعی مولد برای بهبود سیری و ابزار امور توسعهدهنده است. با تراشههای اختصاصی مانند سری M که برای یادگیری ماشین بهینهسازی شدهاند، اپل هوش مصنوعی را به شکل یکپارچه در تجربه کاربری محصولاتش جای داده و با اثرگذاری جهانی و تمرکز بر هوش مصنوعی محور کاربر، حتی با پروفایل عمومی کمرنگتر نسبت به برخی رقبا، فوقالعاده تاثیرگذار است.
- بایدو (Baidu) – چین (تأسیس ۲۰۰۰). بایدو که اغلب «گوگل چین» نامیده میشود، از یک موتور جستجو به رهبر متنوع فناوری و هوش مصنوعی بدل شده است eweek.com. مجموعه هوش مصنوعی بایدو گسترده است: پلتفرم Baidu Brain (با قابلیتهایی در بینایی، NLP و یادگیری عمیق)، تولید تراشههای هوش مصنوعی (شتابدهندههای Kunlun)، ارائه خدمات ابری هوش مصنوعی و حتی پیشگامی رانندگی خودران (پروژه Apollo) را شامل میشود. بایدو از ۲۰۱۰ عمیقاً در پژوهش هوش مصنوعی سرمایهگذاری کرد و اکنون یک اکوسیستم کامل از فناوری ایجاد کرده است eweek.com. نوآوریهای شاخص شامل ERNIE Bot (چتبات چینی مولد برای رقابت با ChatGPT) eweek.com و پیشرفتهایی در فناوری گفتار (Deep Speech بایدو) و تحقیقات رایانش کوانتومی یکپارچه با پروژههای هوش مصنوعی این شرکت eweek.com است. بایدو با دفتر مرکزی در پکن، پرچمدار صنعت هوش مصنوعی چین است و آزمایشگاههای پژوهشی متعددی در سراسر جهان و نقش کلیدی در ابتکارات ملی دارد.
رتبههای ۱۱–۳۰: قدرتهای جهانی هوش مصنوعی
این گروه شامل شرکتهای معظم فناوری و نوآوران پرشتاب از سراسر جهان است. آنها چه از طریق پلتفرمهای محبوب مصرفکننده، چه راهکارهای گسترده سازمانی و یا زیرساخت حیاتی هوش مصنوعی، تأثیر قابل توجهی بر اکوسیستم این حوزه دارند.
- بایتدنس (ByteDance) – چین (تأسیس ۲۰۱۲). بایتدنس – شرکت پشت تیکتاک و Douyin – با استفاده از هوش مصنوعی برای تحول مصرف محتوا، به سرعت به یکی از بزرگترین قدرتهای هوش مصنوعی جهان تبدیل شده است. موفقیت آن مبتنی بر الگوریتمهای توصیهگر بسیار پیشرفته است که فید ویدیویی را با دقتی بینظیر شخصیسازی میکنند و موجب محبوبیت جهانی تیکتاک شدهاند. اولین محصول بایتدنس به نام Toutiao با استفاده از هوش مصنوعی اخبار را گردآوری میکرد و بعدها اپلیکیشنهای ویدیوی کوتاه Douyin/TikTok قدرت اعتیادآور ارائه محتوا به وسیله هوش مصنوعی را نشان دادند. این شرکت آزمایشگاه اختصاصی هوش مصنوعی دارد و قابلیتهایی در زمینه بینایی ماشین، پردازش زبان طبیعی (NLP) و یادگیری عمیق در مقیاس وسیع توسعه داده تا از پلتفرمهای رسانهای خود پشتیبانی کند. با بیش از یک میلیارد کاربر تیکتاک و مشتقاتی چون اپلیکیشن موسیقی مبتنی بر هوش مصنوعی Resso، بایتدنس نمونهای از این است که چطور هوش مصنوعی میتواند تجربه کاربری جذاب خلق کند و یک استارتاپ را به غول چند میلیارد دلاری فناوری بدل سازد.
- آیبیام (IBM) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۱۱). یک پیشگام تاریخی فناوری، که خود را به عنوان رهبر راهکارها و پژوهشهای هوش مصنوعی سازمانی بازآفرینی کرده است. واتسون IBM با پیروزی در مسابقه Jeopardy! در سال ۲۰۱۱ مشهور شد و امروزه محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی در صنایع مختلف عرضه میکند (از چتبات Watson Assistant تا Watson Health). مجموعه گسترده هوش مصنوعی IBM شامل Watsonx، پلتفرم جدید مدلهای بنیادین و بارهای کاری هوش مصنوعی است. شرکت که مقر آن در نیویورک است، در حوزههایی چون ابر ترکیبی و هوش مصنوعی ابری، عملیات IT مبتنی بر هوش مصنوعی و مشاوره کسبوکار مبتنی بر هوش مصنوعی پیشتاز است. آیبیام سرمایهگذاری زیادی در R&D داشته (همواره در ثبت اختراعات آمریکا پیشتاز است) و با دانشگاهها (مثل MIT-IBM AI Lab) برای پیشبرد هوش مصنوعی همکاری کرده است. با تخصص در گفتگوی هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و اخلاق هوش مصنوعی، IBM به بسیاری از شرکتهای Fortune 500 کمک میکند تا هوش مصنوعی را در مقیاس وسیع پیادهسازی کنند و به نیرویی معتمد در اکوسیستم هوش مصنوعی سازمانی بدل شده است.
- تنسنت (Tencent) – چین (تأسیس ۱۹۹۸). تنسنت غول اینترنتی مستقر در شنژن است که امپراطوریاش حوزههایی چون شبکه اجتماعی (WeChat)، بازی، فینتک، رایانش ابری و سرگرمی را پوشش میدهد – همه اینها با هوش مصنوعی عجین شدهاند. آزمایشگاه AI Lab و YouTu Lab (تحقیقات بینایی) تنسنت فناوریهایی را توسعه میدهند که محصولات آن را تقویت میکنند: از تشخیص چهره در WeChat Pay تا مدیریت محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی در پلتفرمهای بازی خود. خدمات هوشمند WeChat (مثل ترجمه، فیلتر چهره) و موتورهای توصیهگر تنسنت برای اخبار، ویدیو و موسیقی بر پایه الگوریتمهای پیشرفته هوش مصنوعی صدها میلیون کاربر را خدماتدهی میکنند. تنسنت همچنین سرمایهگذار عمده در استارتاپهای هوش مصنوعی جهانی (مالک سهام در شرکتهایی چون تسلا، OpenAI و بسیاری استارتاپهای چینی) است. با پروژههایی در حوزه رانندگی خودران، هوش مصنوعی پزشکی و خدمات ابری مبتنی بر هوش مصنوعی، تنسنت یک ارائهدهنده پلتفرم هوش مصنوعی کلیدی در چین است. حجم عظیم دادههای کاربری و زیرساخت محاسباتی قدرتمند، پایهای قوی برای نوآوریهای بیشتر تنسنت در استفاده از هوش مصنوعی برای مشتریان و سازمانها ایجاد کرده است.
- گروه علیبابا (Alibaba Group) – چین (تأسیس ۱۹۹۹). علیبابا یک هلدینگ فناوری است که عمدتاً با تجارت الکترونیک شناخته میشود، اما همچنین در رایانش ابری و هوش مصنوعی در منطقه آسیا-پاسفیک پیشتاز است. علیبابا کلود (علییون) بزرگترین ارائهدهنده خدمات ابری در چین است و طیف گستردهای از سرویسهای هوش مصنوعی و ابزارهای تحلیلی داده بزرگ ارائه میدهد. آکادمی DAMO علیبابا به پژوهشهای پیشرفته هوش مصنوعی (از تراشههای هوش مصنوعی تا NLP) میپردازد. کاربرد هوش مصنوعی علیبابا در تجارت الکترونیک (توصیهگر کالا، لجستیک هوشمند)، پلتفرم مدیریت ترافیک شهری City Brain و تشخیص تقلب در Alipay مشهود است. واحد ابری علیبابا مدل زبانی بزرگ اختصاصی خود (Tongyi Qianwen) و دستیار چتبات مبتنی بر هوش مصنوعی را توسعه داده است. علیرغم چالشهای مقرراتی در سالهای اخیر، بخش Cloud Intelligence گروه به عنوان موتور اصلی توسعه هوش مصنوعی در چین دیده میشود. مأموریت علیبابا، «تسهیل تجارت همهجا»، بر پایه هوش مصنوعی است که از زنجیره تأمین تا تجربه مشتری، همهچیز را بهینه میکند.
- هواوی (Huawei) – چین (تأسیس ۱۹۸۷). هواوی غول جهانی مخابرات و الکترونیک است که تمرکز خود را بهطور فزایندهای بر تراشهها و زیرساخت هوش مصنوعی به عنوان بخشی از استراتژی خود قرار داده است. این شرکت مستقر در شنژن گوشیها و دستگاههای اینترنت اشیا هوشمصنوعیمحور طراحی میکند، اما همچنین پردازندههای هوش مصنوعی قدرتمند مانند سری Ascend برای دیتاسنترها و تراشههای Kirin AI برای موبایل را توسعه داده است. پلتفرم ابری هواوی خدمات هوش مصنوعی ارائه میدهد و در ساخت راهکارهای هوش مصنوعی برای بهینهسازی شبکههای مخابراتی و شهر هوشمند سرمایهگذاری کرده است. در مواجهه با تحریمها، هواوی بر پژوهشهای هوش مصنوعی دوچندان پایبند شد – از توسعه جایگزینهای تراشههای خارجی تا کاربرد هوش مصنوعی در محاسبات پیشرفته. همچنین MindSpore، یک فریمورک متنباز یادگیری عمیق را معرفی کرد. مقیاس هواوی در شبکهسازی و تلاش برای خلق اکوسیستم هوش مصنوعی (از جمله همکاری با دانشگاهها و صنایع) آن را به بازیگری مهم، بهویژه در پذیرش هوش مصنوعی در بازارهای نوظهور بدل کرده است.
- اینتل (Intel) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۶۸). اینتل، بزرگترین تولیدکننده تراشه کامپیوترهای شخصی در جهان، در سالهای اخیر بهطور جدی به سمت سختافزار و نرمافزار هوش مصنوعی حرکت کرده است. اینتل برای تکمیل CPUهای خود، استارتاپهای هوش مصنوعی (مانند Habana Labs برای شتابدهندههای هوش مصنوعی و Movidius برای پردازش تصویری) را خریداری کرده و محصولاتی مانند پردازندههای آموزش Habana Gaudi و پردازندههای Intel Xeon با دستورالعملهای هوش مصنوعی داخلی را معرفی کرده است. ابزارک oneAPI AI analytics toolkit شرکت، کتابخانههایی بهینهشده برای یادگیری ماشین ارائه میدهد. همچنین اینتل تحقیق بر روی تراشههای نورومورفیک (مانند Loihi) برای تقلید از محاسبات مغزمحور را دنبال میکند. علیرغم رقابت در تراشههای پیشرفته هوش مصنوعی، اینتل همچنان با توجه به حضورش در دیتاسنترهای سراسر جهان، تأثیرگذار باقی مانده است. تراشههای آن بار کاری بسیاری از پروژههای هوش مصنوعی را به دوش میکشند و نرمافزار اینتل (OpenVINO toolkit) به پیادهسازی هوش مصنوعی در لبه کمک میکند. با اولویتدهی مدیرعامل جدید (Pat Gelsinger) به هوش مصنوعی و ظرفیتهای فاندری، اینتل هدف دارد دوباره جایگاه خود را به عنوان تأمینکننده اصلی زیرساخت محاسباتی هوش مصنوعی بازیابد.
- آنتروپیک (Anthropic) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۲۱). آنتروپیک یک استارتاپ هوش مصنوعی پرآوازه است که توسط پژوهشگران سابق OpenAI با هدف ساخت سامانههای هوش مصنوعی قابل اطمینان و کنترلپذیر تأسیس شد. این شرکت با سرمایهگذاری کلان (از گوگل و دیگران) مدل زبانی بزرگ Claude را به عنوان جایگزینی برای GPT-4 توسعه داده است و تمرکز ویژهای بر ایمنی و اخلاق هوش مصنوعی دارد. Claude قادر به تولید متن، کد و گفتگوست و تأکید دارد مفید و بیضرر باشد. پژوهش آنتروپیک در زمینه «هوش مصنوعی مشروط بر اصول» (constitutional AI) – که رفتار مدل را با مجموعهای از اصول هدایت میکند – بر بهترین رویههای صنعت اثرگذار بوده است. هرچند از نظر قدمت از OpenAI جوانتر است، اما استعداد و رویکرد آنتروپیک آن را به بازیگری مهم در عرصه مدلهای زبانی بدل کرده است. ماموریت آن «ایجاد سیستمهای هوش مصنوعی مفید و قابل اعتماد برای مردم» است و غالباً بر حکمرانی سنجیده هوش مصنوعی تأکید دارد. با افزایش تقاضا برای هوش مصنوعی مولد، آنتروپیک با نوآوری ایمنیمحور خود برجسته شده و به سرعت قابلیت مدلهایش را برای رقابت در لبه پیشرفتهای هوش مصنوعی گسترش میدهد.
- پالانتیر تکنولوژیز (Palantir Technologies) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۳). پالانتیر شرکت پیشروی تجزیه و تحلیل داده است که به طور جدی به حوزه هوش مصنوعی ورود کرده و پلتفرمهایی را ارائه میدهد که به دولتها و شرکتها برای درک دادههای عظیم کمک میکند. نرمافزار پالانتیر (مانند Foundry برای مشتریان تجاری و Gotham برای حوزه دفاع) از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای آشکار کردن الگوها در دادههایی از قبیل امور مالی تا گزارشهای اطلاعاتی استفاده میکند. اخیراً پالانتیر پلتفرم AI Platform (AIP) را معرفی کرده که مدلهای زبانی بزرگ را در شبکههای خصوصی یکپارچه میکند و این امکان را میدهد سازمانها دادههای حساس خود را با هوش مصنوعی تحلیل کنند. این شرکت که به دلیل همکاریاش با سازمانهای نظامی و امنیتی مشهور است، پشتیبانی تصمیمگیری مبتنی بر هوش مصنوعی ارائه میدهد (مثلاً برای بهینهسازی زنجیره تأمین، تشخیص تقلب یا تحلیل اطلاعات میدانی). مدیرعامل شرکت محصولات پالانتیر را یک «سیستم عامل خودمختار و مبتنی بر هوش مصنوعی» برای شرکتها توصیف کرده است. با سابقه موفقیت در پروژههای حیاتی و رشد کسبوکار تجاری، پالانتیر به یکی از تاثیرگذارترین ارائهدهندگان راهکارهای عملیاتی هوش مصنوعی در حوزههایی چون دفاع، سلامت و مالی بدل شده است.
- سیلزفورس (Salesforce) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۹۹). رهبر جهانی نرمافزارهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، که هوش مصنوعی را عمیقاً در پلتفرم خود تعبیه کرده تا ابزارهای مدیریت مشتری «هوش مصنوعیمحور» ایجاد کند. Salesforce Einstein هوشمندسازی پیشبینی و پیشنهادات را درون اپهای سیلزفورس (فروش، بازاریابی، خدمات) انجام میدهد – مانند امتیازدهی به سرنخها یا ارجاع خودکار درخواستهای مشتری. در سال ۲۰۲۳، سیلزفورس Einstein GPT را معرفی کرد که مدلهای OpenAI را با هوش مصنوعی اختصاصی سیلزفورس ترکیب میکند تا تولید محتوا (مانند ایمیل فروش خودکار یا پاسخ چت مشتری) مستقیماً در CRM انجام شود. سیلزفورس همچنین در استارتاپهای هوش مصنوعی مولد سرمایهگذاری کرده و صندوق ۵۰۰ میلیون دلاری برای نوآوریهای هوش مصنوعی ایجاد نموده است. رویکرد آن بر در دسترس بودن آسان هوش مصنوعی برای کاربران کسبوکار تأکید دارد. با اعتماد مشتریان سازمانی در سراسر جهان، سیلزفورس کاربرد هوش مصنوعی را در فرآیندهای کاری وسیع کسبوکارها گسترش میدهد. از بانکداری تا خردهفروشی، بسیاری شرکتها برای ارتقا تعامل با مشتری و تصمیمگیری از ویژگیهای هوش مصنوعی سیلزفورس بهره میبرند و جایگاه آن را به عنوان توانمندساز هوش مصنوعی سازمانی تقویت میکنند.
- کوالکام (Qualcomm) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۸۵). کوالکام شرکت پیشروی نیمههادی است که هوش مصنوعی در لبه (Edge AI) بهویژه در موبایل و دستگاههای IoT را به پیش میبرد. پردازندههای موبایل Snapdragon کوالکام واحدهای اختصاصی هوش مصنوعی (Hexagon DSP و هستههای AI) دارند که یادگیری ماشین را مستقیماً روی دستگاههای گوشی ممکن میسازد – قابلیتهایی مانند دوربین هوش مصنوعی پیشرفته، دستیار صوتی و واقعیت افزوده را در میلیاردها گوشی اجرایی میکند. تراشههای هوش مصنوعی کوالکام همچنین در هدستهای AR/VR، خودروها، پهپادها و تجهیزات بیسیم IoT حضور دارند. تحقیقات هوش مصنوعی کوالکام منجر به کارآمدی در استنتاج شبکه عصبی شده و فریمورکهای محبوب یادگیری ماشین (مانند TensorFlow Lite) را برای دستگاههای کممصرف بهینه نموده است. چشمانداز کوالکام «هوش مصنوعی در همهجا» است تا محاسبه قدرتمند هوش مصنوعی بینیاز از ابر ممکن شود، امری حیاتی برای حفظ حریم خصوصی، کاهش تأخیر و اتصال بهتر. با ترکیب 5G و هوش مصنوعی، کوالکام نقش کلیدی در اکوسیستم هوش مصنوعی لبه دارد، و تضمین میکند دستگاههایی از دوربینهای هوشمند تا اتومبیلهای متصل قادر به پردازش هوشمندانه داده در لحظه باشند.
- ایامدی (AMD) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۶۹). شرکت Advanced Micro Devices (AMD) به عنوان رقیبی کلیدی در حوزه سختافزار هوش مصنوعی مطرح شده است. ایامدی که قبلاً عمدتاً با CPU و GPU شناخته میشد، با خرید Xilinx (رهبر FPGA) و توسعه شتابدهندههای GPU سری MI موقعیتی یافته تا در پردازش هوش مصنوعی دیتاسنتر با انویدیا رقابت کند. GPUهای AMD برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی استفاده میشوند (خصوصاً از سوی برخی ارائهدهندگان خدمات ابری) و CPUهای آن بسیاری از سرورهایی را که بار کاری هوش مصنوعی را اجرا میکنند، تأمین مینمایند. این شرکت همچنین در حال توسعه تراشههای بهینهشده برای هوش مصنوعی است و FPGAهای Xilinx در استنتاج تطابقی هوش مصنوعی در کاربردهای تخصصی بهکار میروند. نقطه قوت AMD محاسبات کارایی بالا است – برای مثال، بخشی از CPU و برخی GPUهای ابررایانههای پیشرفته برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی را تأمین میکند. با ارائه اکوسیستم نرمافزاری بازتر (ROCm) و قیمتگذاری رقابتی، AMD جایگزین زیرساخت محاسباتی هوش مصنوعی ارائه میدهد. با افزایش انفجاری تقاضا برای تراشههای هوش مصنوعی، نوآوری AMD در محاسبات ناهمگون (CPU+GPU+FPGA) جایگاه آن را به عنوان زیرساخت کلیدی پیشرفت هوش مصنوعی تثبیت کرده است.
- دیتابریکس (Databricks) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۳). دیتابریکس یک استارتاپ یونیکورن پیشرو در آنالیز داده بزرگ و پلتفرمهای یادگیری ماشین است. بنیانگذاران Apache Spark دیتابریکس را ساختند تا پلتفرمی یکپارچه برای ساخت پایپلاین داده و آموزش مدلهای هوش مصنوعی بر دادههای عظیم ارائه دهند. معماری Lakehouse آن قابلیتهای انبار داده و دیتا لیک را ترکیب میکند و به سازمانها اجازه میدهد از آمادهسازی داده تا استقرار مدل همه کار را در یک جا انجام دهند. دیتابریکس در زمینه MLops پیشگام است – به سازمانها برای عملیاتی کردن هوش مصنوعی کمک میکند. این شرکت MLFlow را برای پیگیری آزمایشها یکپارچه کرده و اخیراً MosaicML (استارتاپ آموزش بهینه مدل) را برای ارائه آموزش مدلهای بزرگ مقرون بهصرفه به مشتریان خریداری کرده است. دیتابریکس با ارزشگذاری بیش از ۳۰ میلیارد دلار، هزاران شرکت را به خود جذب کرده که از آن برای کارهایی مثل تشخیص تقلب، سیستم توصیهگر و تحلیل ژنوم بهره میبرند. با پیوند مهندسی داده و علم داده، دیتابریکس راه را از داده خام تا بینشهای هوش مصنوعی برای بسیاری از بزرگترین شرکتهای جهان سرعت میبخشد.
- هاگینگ فیس (Hugging Face) – ایالات متحده/فرانسه (تأسیس ۲۰۱۶). هاگینگ فیس به عنوان هاب هوش مصنوعی متنباز ظاهر شده است. آغاز فعالیت آن به عنوان اپ چتبات بود، اما با کتابخانه Transformers که دسترسی به مدلهای پیشرفته NLP را دموکراتیزه کرد، مشهور شد. امروز هاگینگ فیس پلتفرمی با بیش از ۱۰۰هزار مدل و داده یادگیری ماشین میزبانی میکند که محققان و توسعهدهندگان مدلهای AI برای زبان، تصویر، صدا و غیره به اشتراک میگذارند. این سایت غالباً به عنوان «گیتآب یادگیری ماشین» شناخته میشود. ماموریت هاگینگ فیس «متنباز کردن الگوریتم» و دسترسپذیر و بازتولیدپذیر ساختن هوش مصنوعی است. از مشارکتهای برجسته آن میتوان به مدلهایی مانند BERT, GPT-2/3 (نمونهسازیها)، Stable Diffusion و ابزارهایی مانند Gradio برای ساخت دموهای هوش مصنوعی اشاره کرد. این شرکت با رهبران صنعتی (AWS, Microsoft, Google) همکاری میکند تا مدلهای باز را به خدمات ابری یکپارچه کند. با پرورش جامعهای مشارکتی، هاگینگ فیس توسعه و پیادهسازی هوش مصنوعی را به شدت شتاب داده است – امروزه برای بسیاری از دانشوران هوش مصنوعی استفاده از مدلهای آماده هاگینگ فیس گام اول هر پروژهای است. این رویکرد جامعهمحور به هوش مصنوعی جایگاه هاگینگ فیس را به عنوان نفوذگذار کلیدی در شکلدهی توسعه هوش مصنوعی جهانی تثبیت کرده است.
- یوآیپَث (UiPath) – رومانی/ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۵). UiPath رهبر RPA (اتوماسیون فرآیند رباتیک) است که از هوش مصنوعی برای خودکارسازی کارهای تکراری دیجیتال در شرکتها استفاده میکند. این شرکت در بخارست تأسیس و بعداً به نیویورک منتقل شد و پلتفرمش از بینایی ماشین و یادگیری ماشین بهره میبرد تا «رباتهای نرمافزاری» اقدامات انسانی روی کامپیوتر – کلیک، تایپ، خواندن صفحه – را تقلید کنند و کارهایی مانند ورود داده، پردازش فاکتور یا بهروزرسانی پایگاه داده انجام دهند. UiPath مهارتهای هوش مصنوعی (مانند درک اسناد، بینایی کامپیوتری برای تفسیر عناصر UI و ادغام چتبات) اضافه کرده تا اتوماسیون را هوشمندتر و تطبیقپذیرتر کند. همچنین دستیار Automation GPT برای تولید اسکریپت با زبان طبیعی افزوده است. با برخورداری از جامعه توسعهدهندگان بزرگ، UiPath به شرکتها امکان تحقق «اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی» و افزایش بهرهوری را میدهد. این راهکار در بخشهایی چون مالی، سلامت، دولت و غیره پیادهسازی شده و IPO موفق آن در ۲۰۲۱ اهمیت عمومی شدن اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی را نشان داد. با گسترش نیاز سازمانها به تحول دیجیتال، UiPath به عنوان فروشنده تاثیرگذار هوش مصنوعی در فرآیندهای دفتری و روالهای مقیاسپذیر مطرح است.
- بوستون داینامیکس (Boston Dynamics) – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۹۲). بوستون داینامیکس به خاطر رباتهای پیشرفته که با چابکی و هوشمندی شگفتانگیز حرکت میکنند، شهرت جهانی دارد. این شرکت که در ابتدا اسپینآف MIT بود (و اکنون متعلق به هیوندایموتور است)، به نماد توسعه رباتیک پیشرفته تبدیل شده است؛ به لطف آفرینشهایی مانند Atlas (ربات انساننما)، Spot (ربات سگ چهارپا) و Stretch (ربات جابجاکننده جعبه در انبار). این رباتها هوش مصنوعی پیچیدهای برای تعادل، ناوبری و دستکاری دارند – Spot مثلاً با بینایی ماشین به طور خودکار از تأسیسات صنعتی بازدید و زمین را نقشهبرداری میکند. ویدیوهای ویروسی بوستون داینامیکس (رباتها در حال رقص یا پارکور) پیشرفت حرکت و درک رباتیک را برجسته میکنند. اگرچه این شرکت هنوز از R&D به محصولات تجاری در حال گذار است، فروش Spot برای کاربردهایی چون بازرسی و ایمنی عمومی آغاز شده است. کار بوستون داینامیکس مرزهای هوش مصنوعی در رباتیک را جابجا میکند و نشان میدهد ترکیب یادگیری ماشین، الگوریتمهای کنترل و طراحی مکانیکی چه امکانی را فراهم میسازد. تأثیر آن بر تخیل عمومی (و پژوهش جهانی رباتیک) این شرکت را به یکی از مهمترین شرکتهای امروزی رباتیک و هوش مصنوعی بدل ساخته است.
- ویمو (Waymo) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۹ به عنوان پروژه ماشین خودران گوگل). ویمو، زیرمجموعه آلفابت، پیشگام خودروهای خودران (AV) است. این شرکت از پروژه خودروی خودران گوگل به کسبوکاری تجاری تبدیل شد و توسعه فناوری خودران سطح ۴ را رهبری میکند. سامانه مبتنی بر هوش مصنوعی ویمو – با نام Waymo Driver – ترکیبی از لیدار، دوربین، رادار و شبکههای عصبی پیشرفته برای درک و ناوبری جاده بهکار میبرد. در فونیکس، آریزونا، ویمو سرویس رباتاکسی عمومی با خودروهای کاملاً خودران راهاندازی کرده و در حال گسترش به شهرهای دیگر است. همچنین پروژههای آزمایشی کامیونهای خودران با Waymo Via آغاز شده است. ویمو با بیش از یک دهه توسعه و دهها میلیون مایل رانندگی خودکار در دنیای واقعی، تکنولوژیاش به عنوان استاندارد طلایی ایمنی و پیشرفت AV شناخته میشود. دستاوردهایی مانند راهاندازی اولین سرویس بدون راننده واقعی، نقش ویمو را به عنوان رهبر هوش مصنوعی در حملونقل تثبیت میکند. ویمو با شبیهسازیهای بیشمار و پژوهش پیشرفته هوش مصنوعی (از درک محیط تا پیشبینی و برنامهریزی)، موتور انقلاب خودران را به جلو رانده است.
- موبایلآی (Mobileye) – اسرائیل (تأسیس ۱۹۹۹). موبایلآی پیشگام هوش مصنوعی خودرو است که به خاطر سامانههای دوربینمحور پیشرفته کمکراننده (ADAS) استفادهشده در میلیونها خودرو مشهور است. این شرکت در اورشلیم مستقر است (و در ۲۰۱۷ توسط اینتل خریداری شد) و فناوریاش با رایانش بینایی هوش مصنوعی، قابلیتهایی همچون حفظ مسیر، جلوگیری از تصادف، کروزکنترل تطبیقی و … را فعال میکند. تراشهها و نرمافزار EyeQ موبایلآی داده تصویری دوربینهای خودرو را در لحظه پردازش میکند تا خودروها، عابران، خطوط و علائم جادهای را شناسایی کند. موبایلآی با استفاده از هوش مصنوعی بیش از ۸ میلیارد کیلومتر جاده را برای حمایت از خودران نقشهبرداری کرده است. حال به عنوان اسپینآف اینتل (عرضه اولیه در ۲۰۲۲)، موبایلآی بر توسعه سامانههای کاملاً خودران متمرکز است؛ پلتفرم Mobileye Drive آن برای رباتاکسی و خودروهای مصرفی AV آزمایش میشود. با همکاری با سازندگان بزرگ خودرو (BMW، فولکسواگن، تویوتا و غیره)، موبایلآی نقش کلیدی در عمومیسازی ایمنی مبتنی بر هوش مصنوعی در خودروها داشته و به نوآوری به سمت خودرانهای بالاتر با رویکرد منحصربهفرد بیناییمحور خود ادامه میدهد.
- کروز (Cruise) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۳). کروز یک شرکت پیشروی خودرو خودران است که تمرکز آن بر راهاندازی رباتاکسیهای خودران در مناطق شهری قرار دارد. با پشتیبانی جنرال موتورز (و هوندا و دیگران)، کروز خودروهای برقی خودران (مانند Shuttle Cruise Origin) را توسعه داده که با نرمافزار و حسگرهای هوش مصنوعی (لیدار، رادار، دوربین) هدایت میشوند. در سنفرانسیسکو، کروز اکنون سرویس رباتاکسی تجاری دارد که از هوش مصنوعی برای پیمایش محیط پیچیده شهری بدون راننده انسانی استفاده میکند. فناوری کروز شامل یادگیری عمیق برای درک محیط (شناسایی اشیاء، پیشبینی حرکت) و یادگیری تقویتی برای تصمیمگیری در ترافیک است. نقطه عطف کروز، ارائه سفرهای کاملاً بدون راننده به عموم در یکی از شهرهای بزرگ آمریکاست. خودروهایش میلیونها مایل به طور خودران پیمودهاند. با چالش رانندگی در شهرهای پرتراکم، کروز بازیگری تاثیرگذار در رقابت راید هیلینگ خودران محسوب میشود و با GM برای ادغام هوش مصنوعی خود در خودروهای مصرفی همکاری نزدیکی دارد. موفقیت در سنفرانسیسکو و برنامههای گسترش به شهرهای جدید، کروز را در خط مقدم هوش مصنوعی حملونقل دنیای واقعی قرار داده است.
- C3.ai – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۹). سی۳.ایآی (C3.ai) ارائهدهنده نرمافزار سازمانی هوش مصنوعی است که به خاطر پلتفرم جامعی برای توسعه، استقرار و مقیاسدهی سریع برنامههای هوش مصنوعی شناخته میشود. موسس این شرکت تام سیبل است و C3.ai صنایع مختلفی مانند تولید، انرژی، دفاع و خدمات مالی را با اپلیکیشنها و ابزارهای هوش مصنوعی آماده هدف قرار میدهد. C3 AI Suite به سازمانها اجازه میدهد حجم بالای داده را ادغام و یادگیری ماشین را برای مواردی مانند نگهداری پیشبینانه، بهینهسازی زنجیره تأمین، تحلیل شبکه انرژی و تقویت CRM به کار گیرند datamation.com datamation.com. شرکت با ارائهدهندگان ابری (Microsoft Azure، AWS، Google Cloud) و یکپارچهسازها همکاری کرده و بیش از ۴۰ اپلیکیشن هوش مصنوعی آماده ارائه دارد datamation.com. به عنوان مثال، نیروی هوایی آمریکا از C3.ai برای تحلیل نگهداری هواپیما استفاده میکند. با سادهکردن پروژههای سازمانی هوش مصنوعی (با حذف پیچیدگیهای ادغام داده و مدیریت مدل)، C3.ai به راهحلی محبوب برای شرکتهایی بدل شده که میخواهند هوش مصنوعی را بدون نیاز به ساخت کامل زیرساخت وارد عمل کنند. تأثیر آن در تسریع پذیرش هوش مصنوعی در صنایع سنتی از طریق پلتفرمی سازمانی و کاربرپسند است.
- دیتاروبات (DataRobot) – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۲). دیتاروبات پیشگام یادگیری ماشین خودکار (AutoML) است و پلتفرمی عرضه میکند که به کاربران امکان میدهد بدون کدنویسی زیاد مدلهای پیشبینی بسازند و پیاده کنند. هدف این پلتفرم دانشمندان داده و تحلیلگران کسبوکار است و کارهای وقتگیر مانند مهندسی ویژگی، انتخاب الگوریتم و بهینهسازی ابرپارامترها را خودکار میکند. این امر به سازمانها امکان میدهد مدلهای هوش مصنوعی (مثلاً برای پیشبینی ریزش مشتری یا تقاضا) را سریعتر و مقیاسپذیرتر توسعه دهند. پلتفرم دیتاروبات شامل ابزارهای پایش و مدیریت مدل هم هست تا عملکرد مدلهای هوش مصنوعی را در طول زمان حفظ کند. این شرکت در صنایعی از مالی (تشخیص تقلب) تا سلامت (امتیازدهی ریسک بیمار) استفاده شده است. دیتاروبات با انتزاع پیچیدگی یادگیری ماشین، شرکتهایی که تیم داده قوی ندارند را قادر میسازد همچنان از بینشهای هوش مصنوعی بهرهمند شوند. اصطلاح «هوش مصنوعی برای تولید هوش مصنوعی» توصیفی مناسب برای دیتاروبات است – با اتوماسیون هوشمند مدل هوش مصنوعی میسازد. با جذب سرمایه چشمگیر و مشتریان جهانی، دیتاروبات جایگاه رهبر دموکراتیزه کردن توسعه هوش مصنوعی برای سازمانها را کسب کرده است.
ردههای ۳۱ تا ۵۰: نوآوران و رهبران تخصصی
این شرکتها با تخصص در حوزههای خاص یا نوآوریهای دگرگونکننده، تمایز یافتهاند. این فهرست شامل پیشگامان هوش مصنوعی مولد، تولیدکنندگان تراشه نسل بعد و شرکتهایی است که هوش مصنوعی را به شیوههایی خلاقانه و پراثر به کار میبرند.
- Stability AI – بریتانیا (تأسیس ۲۰۲۰). Stability AI استارتاپی است که پشت Stable Diffusion، نسل پیشگام و متنباز تولید تصویر از متن است که انقلابی در هنر مولد به راه انداخت. با شعار «هوش مصنوعی برای مردم و توسط مردم»، Stability AI در سال ۲۰۲۲ تأمین مالی و عرضه Stable Diffusion را انجام داد و به هر کسی اجازه داد تا تصاویر را از طریق دستورات متنی ایجاد کند—و این مدل را برای سبکهای جدید سفارشیسازی کند. این اقدام موجی از نوآوری در حوزه هوش مصنوعی تصویر و مدلهای مشتق بیشمار به وجود آورد. Stability AI اکنون در حال توسعه مدلهای باز دیگر (مانند Stable LM برای زبان و Dance Diffusion برای موسیقی) است. با متنباز کردن مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی، رویکرد بسته شرکتهای بزرگ فناوری را به چالش کشیده و جامعهای جهانی از توسعهدهندگان و هنرمندان را تقویت میکند. دفتر مرکزی این شرکت در لندن است و پژوهشگران آن در سراسر جهان فعالیت دارند. تأثیر آن در گسترش هوش مصنوعی مولد آشکار است—بسیاری از اپلیکیشنها و سرویسها در پسزمینه از Stable Diffusion استفاده میکنند. رویکرد شفافیت و دسترسی عمومی Stability جایگاهش را به عنوان یکی از پیشگامان نوآوری هوش مصنوعی در تأثیرات فرهنگی و خلاق این فناوری تثبیت کرده است.
- Cohere – کانادا (تأسیس ۲۰۱۹). Cohere یکی از استارتاپهای برجسته در حوزه مدلهای زبانی بزرگ (LLM) است که توسط پژوهشگران سابق Google Brain تأسیس شده است. این شرکت در تورنتو مستقر است و پلتفرم API ارائه میدهد که پردازش زبان طبیعی (NLP) را از طریق مدلهای بزرگ زبانی خود ارائه میکند. توسعهدهندگان میتوانند از مدلهای Cohere برای تولید یا تحلیل متن در کاربردهایی مانند تولید محتوا، خلاصهسازی، طبقهبندی، و جستجو استفاده کنند. تمرکز Cohere بر سازمانها و شرکتهاست—امکان حفظ حریم خصوصی داده و آموزش مدلها بر اساس دادههای اختصاصی هر شرکت را فراهم میکند. مدلهای اصلی Cohere (command و embed) با هدف رقابت با سری GPT شرکت OpenAI طراحی شده و این کمپانی با Google Cloud و دیگران همکاری دارد. همزمان با افزایش نیاز کسبوکارها به ادغام LLM بدون ارسال داده به سرویسهای ثالث، رویکرد «مدلهای زبانی را به دادههای خود بیاورید» توسط Cohere محبوب شده است. با تأمین مالی قوی و سابقه پژوهشی معتبر، Cohere یکی از برترین آزمایشگاههای مستقل هوش مصنوعی درسراسر جهان میباشد که به توسعه AI زبانی و ارائه API ابری مشغول است.
- AI21 Labs – اسرائیل (تأسیس ۲۰۱۷). AI21 Labs یک شرکت اسرائیلی پیشگام در زمینه پردازش زبان طبیعی است. این شرکت Jurassic-2 را توسعه داده که یکی از بزرگترین مدلهای زبانی جهان (با ۱۷۸ میلیارد پارامتر، قابل مقایسه با GPT-3) است و آن را از طریق API برای کارهایی مانند تولید متن و درک مفاهیم ارائه میدهد. AI21 همچنین محصولات مصرفی مانند Wordtune را عرضه کرده که دستیار نوشتاری هوش مصنوعی محبوبی است و میتواند متن را با روانی انسانی بازنویسی یا خلاصه کند. نوآوری دیگر AI21، توسعه مدلهای زبانی عبری است که آن را رهبر NLP غیرانگلیسی قرار داده است. تیم این شرکت ترکیبی از پژوهشگران هوش مصنوعی و زبانشناسان است (از جمله Yoav Shoham و Ori Goshen) و به ترکیب یادگیری عمیق با دانش زبانی شهرت دارد—مثلاً مدلهای آن میتوانند منابع را نقل قول کنند یا وظایف پیچیده را تجزیه کنند. به عنوان جایگزینی برای OpenAI و دیگران، AI21 Labs بر تنوع و قابلیت کنترل در هوش زبانی تأکید دارد. این شرکت نقش اسرائیل را در نوآوری هوش مصنوعی تقویت کرده و با همکاریهایی مانند Amazon Bedrock به کاربران سازمانی دست یافته است. به عنوان یکی از معدود شرکتهایی که مدلهای بسیار بزرگ LLM میسازند، AI21 بازیگر کلیدی در پیشبرد قابلیتهای هوش زبانی است.
- Inflection AI – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۲۲). Inflection AI یک استارتاپ نوپا با بنیانگذارانی مشهور در حوزه هوش مصنوعی (از جمله Reid Hoffman و مصطفی سلیمان، همبنیانگذار DeepMind) است که تمرکز آن بر خلق دستیاران شخصی هوش مصنوعی قرار دارد. در سال ۲۰۲۳، Inflection ربات چت Pi («هوش شخصی») را عرضه کرد؛ رباتی که طراحی شده تا شریک گفتگوی حمایتی، صمیمی و اطلاعرسان باشد. هدف Inflection ساختن هوش مصنوعی است که نیازها و شخصیت کاربر را در طول زمان درک کند و بهنوعی همراه یا مربی دیجیتال شود. این شرکت بالغ بر ۱.۵ میلیارد دلار سرمایه جذب کرده است—یکی از بزرگترین منابع مالی برای استارتاپها—تا مدلهای بزرگ خود را روی ابررایانه اختصاصی (با استفاده از GPUهای NVIDIA) آموزش دهد. تیم Inflection شامل متخصصان یادگیری تقویتی و ایمنی است که برای تطبیق رفتار Pi با نیت و ارزشهای کاربر استفاده میشود. با هدفگذاری روی هوش مصنوعی شخصی و ارتباطی (بهجای چتبات عمومی)، Inflection AI جهتگیری مهمی را در صنعت نشان میدهد: هوش مصنوعی تنظیمشده برای روابط یکبهیک. چشمانداز جاهطلبانه و پشتیبانی سطح بالا، Inflection را به یکی از تأثیرگذارترین رقبا در عرصه هوش مصنوعی مولد تبدیل کرده است.
- Graphcore – بریتانیا (تأسیس ۲۰۱۶). Graphcore استارتاپ پیشتاز سختافزار هوش مصنوعی است که به خاطر تراشههای IPU (Intelligence Processing Unit)—نوع جدیدی از پردازنده مخصوص بارهای کاری هوش مصنوعی—شناخته میشود. مستقر در بریستول بریتانیا، IPUهای Graphcore معماری موازی عظیم با هزاران هسته و مقدار زیاد حافظه روی تراشه ارائه میکنند و امکان آموزش مؤثر شبکههای عصبی را فراهم میسازند. Graphcore این تراشهها را در سیستمهای سرور IPU-POD و سرویسهای ابری ارائه میدهد. سختافزار آنها در کاربردهایی از مدلهای زبان طبیعی تا تحلیل ژنومیک استفاده شده است. رویکرد Graphcore بازطراحی پردازندهها از ابتدا برای هوش مصنوعی است تا استفاده مجدد از GPUها. همچنین چارچوب نرمافزاری Poplar را برای بهرهبرداری توسعهدهندگان از قابلیتهای IPU ساخته است. با تامین مالی قابل توجه و همکاریها (مایکروسافت Azure از پشتیبانان اولیه بود)، Graphcore زمانی به ارزش چند میلیارد دلاری دست یافت و به برجستهترین استارتاپ تراشه هوش مصنوعی اروپا بدل شد. با وجود رقابت شدید در حوزه تراشه، فناوری Graphcore معیار عملکرد را ارتقا و صنعت را نسبت به معماریهای نوین تراشه برای هوش مصنوعی متحول کرده است.
- Cerebras Systems – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۶). Cerebras با حرکت خلاف جهت در سختافزار هوش مصنوعی، بزرگترین تراشه کامپیوتری جهان را برای شتاب یادگیری عمیق ساخته است. Wafer-Scale Engine (WSE) این شرکت به اندازه یک بشقاب غذاست و یک ویفر کامل سیلیکونی از هستههای حسابی را در یک تراشه جای داده؛ سپس در رایانههای هوش مصنوعی سری CS به کار میرود. Cerebras WSE-2 جدید بیش از ۸۵۰,۰۰۰ هسته دارد و قادر است مدلهای بزرگ عصبی را بهطور فوقسریع آموزش دهد؛ زیرا کل مدل روی یک ویفر قرار میگیرد (بدون نیاز به تبادل داده میان تراشههای کوچکتر). اهداف Cerebras شامل آموزش مدلهای زبانی بزرگ تا زیستشناسی محاسباتی است. راهکارهای این شرکت در آزمایشگاههای ملی و گروههای پژوهشی نیازمند محاسبات عظیم به کار میرود. با بازآفرینی اندازه و معماری تراشه، Cerebras به محدودیتهای مقیاسپذیری سختافزار سنتی پاسخ میدهد. مهندسی جسورانه آن (کابینتهای آبخنک، کامپایلر تخصصی) باعث شده Cerebras به نوآور زیرساخت هوش مصنوعی بدل شود و دیگران را نیز به نوآوری تحریک کند. با رشد روزافزون مدلها، Cerebras مسیر منحصربهفردی برای پاسخگویی به این نیازها ارائه میکند.
- SenseTime – چین (تأسیس ۲۰۱۴). SenseTime یکی از ارزشمندترین شرکتهای هوش مصنوعی جهان در حوزه بینایی ماشین و یادگیری عمیق است. دفتر مرکزی آن در هنگکنگ و شانگهای است و راهکارها و الگوریتمهایی برای تشخیص چهره، تحلیل تصویر و ویدیو، رانندگی خودکار و غیره ارائه میدهد. فناوری آن در کاربردهایی چون نظارت هوشمند شهری، فیلترهای چهره موبایل، تحلیل خردهفروشی و سیستمهای کمک راننده استفاده میشود. سامانه تشخیص چهره SenseTime رتبه برتر را در رتبهبندیهای جهانی کسب کرده و به طور گسترده توسط دولتها و شرکتها استفاده میشود. SenseTime همچنین در پژوهش بنیادین هوش مصنوعی (مشارکت در فریمورکهای متنباز و مقالات علمی) فعال است. این شرکت در ۲۰۲۲ وارد بازار سهام شد و «یونیکورن هوش مصنوعی» و سنگ بنای توسعه هوش مصنوعی چین لقب گرفته، و عضوی از تیم ملی AI کشور است. گسترش فعالیت در آموزش هوش مصنوعی، تصویربرداری پزشکی و AR/VR نیز از جمله دستاوردهای آن است. علیرغم تحریمهای آمریکا به دلایل اخلاقی، SenseTime همچنان در پیشبرد بینایی ماشین و تعیین استانداردهای دقت و مقیاسپذیری در تشخیص چهره تأثیرگذار است.
- Megvii – چین (تأسیس ۲۰۱۱). Megvii—شناخته شده با پلتفرم تشخیص چهره Face++—یکی دیگر از غولهای هوش مصنوعی چین در زمینه بینایی ماشین است. API تشخیص چهره Face++ (راهاندازی در میانه دهه ۲۰۱۰) جزو نخستین خدمات ابری محبوب برای توسعهدهندگان بود. الگوریتمهای Megvii در شناسایی افراد و اشیا ممتاز هستند؛ این شرکت برنده مسابقات بینالمللی تشخیص چهره شده است. محصولات آن شامل FaceID (اعتبارسنجی هویت برای فینتک)، FacePass (سیستم کنترل تردد) و MegEye (راهکارهای نظارت شهری) میباشد. ورود به حوزه اینترنت اشیا و رباتیک و توسعه حسگرهای مجهز به هوش مصنوعی و اتوماسیون انبار (از طریق نرمافزار Hetu) نیز از اقدامات اخیر آن است. مانند SenseTime، Megvii به عنوان قهرمان ملی هوش مصنوعی چین شناخته میشود و نقش محوری در پروژههای شهر هوشمند و امنیتی کشور داشته است. گرچه با شکست عرضه اولیه عمومی (IPO) و قرارگیری در لیست تحریمهای آمریکا روبهرو شد، اما در عرصه بینایی ماشین به نوآوری ادامه میدهد—تفاضا و گشودن برخی مدلهای یادگیری عمیق خود به صورت متنباز شواهدی بر این امر است. پیشگامی در ارائه راهکار تشخیص چهره به صورت سرویس و مقیاس بزرگ در بازار امنیت چین، Megvii را به بازیگر کلیدی در شکلدهی کاربردهای هوش مصنوعی در نظارت و فناوری شهری تبدیل کرده است.
- Darktrace – بریتانیا (تأسیس ۲۰۱۳). Darktrace پیشگام هوش مصنوعی امنیت سایبری است که ایده «سیستم ایمنی شرکت» را با استفاده از AI برای تشخیص و پاسخ به تهدیدات سایبری دنبال میکند. بنیانگذاری شده توسط ریاضیدانان و اعضای سابق اطلاعات بریتانیا، پلتفرم آن الگوهای عادی زندگی کاربران و دستگاههای شبکه را یاد میگیرد و سپس رفتارهای غیرمعمول (که میتواند نشانه حمله باشد) را به صورت بلادرنگ شناسایی میکند. این فناوری خودآموز مبتنی بر یادگیری ماشینی بدون نظارت به سازمانها برای شناسایی تهدیداتی که ابزارهای مبتنی بر امضا مفقود میکنند، کمک میکند. ماژول Antigena Darktrace حتی میتواند به طور خودکار به حملات واکنش نشان دهد (مثلاً کند کردن یا جداسازی دستگاه آلوده). Darktrace به صورت جهانی فعالیت دارد و مشتریان بسیاری در حوزههای مالی، سلامت و تولید را در برابر تهدیدات جدید مانند حملات داخلی یا هک وسایل IoT محافظت کرده است. این شرکت در سال ۲۰۲۱ وارد بورس لندن شد که اعتماد بازار به AI امنیتی را نشان میدهد. با آوردن هوش مصنوعی به قلب دفاع سازمانی، Darktrace تفکر صنعت را به سمت امنیت سایبری تطبیقی مبتنی بر AI سوق داده—تغییری لازم در مواجهه با حملات پیچیدهتر. موفقیت آن الهامبخش بسیاری شرکتها برای توسعه راهکارهای امنیت سایبری مبتنی بر هوش مصنوعی بوده است.
- DeepL – آلمان (تأسیس ۲۰۱۷). DeepL بهطور گستردهای به عنوان دقیقترین ترجمههای زبانی هوش مصنوعی در جهان شناخته میشود. این شرکت آلمانی سیستم ترجمه ماشینی عصبی را توسعه داده که بسیاری از کاربران آن را برای برخی زبانها طبیعیتر و دقیقتر از Google Translate میدانند. DeepL ابتدا مدلهای خود را با ابررایانه و حجم زیادی از دادههای دوزبانه اینترنتی آموزش داد و با پشتیبانی زبانهای اروپایی آغاز به کار کرد. محصول شاخص آن، DeepL Translator به دلیل روان بودن، به ویژه در اصطلاحات عامیانه، محبوب شد. این شرکت بعدها زبانهای بیشتری (از جمله ژاپنی و چینی) افزوده و API و اشتراک حرفهای برای شرکتها جهت ادغام ترجمههایش ارائه داده است. DeepL همچنین امکانات کمکی نگارش معرفی کرده که نشانه گسترش به خدمات گستردهتر زبان هوش مصنوعی است. با تمرکز بر کیفیت و بهرهگیری از دادههای زبانی غنی اروپا، DeepL باعث شده غولهای تکنولوژی سطح ترجمه خود را ارتقا دهند. نمونهای عالی از ارائهدهنده تخصصی AI که رقبای بزرگ را در یک حوزه مغلوب میکند—در اینجا ترجمه. با تکیه هرچه بیشتر ارتباطات جهانی بر ترجمه فوری، فناوری DeepL همچنان در رفع موانع زبانی با هوش مصنوعی میدرخشد.
- BenevolentAI – بریتانیا (تأسیس ۲۰۱۳). BenevolentAI پیشگام کشف دارو و پژوهش زیستپزشکی مبتنی بر هوش مصنوعی است. مستقر در لندن، BenevolentAI ساخته است پلتفرمی هوش مصنوعی که دادههای علمی فراوان (مقالات، دادههای مولکولی، آزمایشهای بالینی) را آنالیز کرده تا ارتباطات جدید را یافته و درمانهای نوین برای بیماریها پیشنهاد دهد. الگوریتمهای BenevolentAI ترکیب NLP (برای خواندن مقالات و پتنتها) با گراف دانش و یادگیری ماشینی برای پیشبینی روابط دارو-هدف و شناسایی مولکولهای امیدوارکننده هستند. این رویکرد سبب دستاوردهایی مانند پیشنهاد داروی Baricitinib (برای کووید-۱۹؛ که بعدها در آزمایش بالینی تأیید شد) بوده است. BenevolentAI با شرکتهای داروسازی بزرگ همکاری دارد و خط لولهای از نامزدهای دارویی کشفشده توسط هوش مصنوعی (در حوزههایی همچون ALS و کولیت زخمی) ارائه داده است. این شرکت در ۲۰۲۲ از طریق SPAC وارد بورس شد که نشانه توجه سرمایهگذاران به هوش مصنوعی در درمان است. BenevolentAI نشان میدهد هوش مصنوعی میتواند به تسریع و بهبود چشمگیر فرآیند کشف دارو منجر شود و سالها تحقیق و توسعه را ذخیره کند. ترکیب یادگیری عمیق با تخصص زیستپزشکی، این شرکت را به یکی از مهمترین بازیگران نقطه تلاقی هوش مصنوعی و علوم زیستی کرده است.
- Tempus – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۵). Tempus شرکتی در شیکاگو است که با هوش مصنوعی و دادههای عظیم برای مبارزه با سرطان و بیماریهای دیگر فعالیت میکند. توسط اریک لفسکی تأسیس شد و یکی از بزرگترین کتابخانههای داده مولکولی و بالینی جهان را با توالییابی DNA/RNA بیماران سرطانی و جمعآوری سوابق بالینی در مقیاس وسیع ایجاد کرده است. Tempus این دادهها را با هوش مصنوعی تحلیل میکند—مثلاً مدلهای پیشبینی درمان برای انکولوژیستها (بر اساس نمایه ژنتیکی تومور) یا شناسایی بیماران مناسب برای کارآزماییهای بالینی. همچنین ابزارهای هوش مصنوعی برای رادیولوژی و پاتولوژی مانند الگوریتمهای تحلیل تصویر برای تشخیص سرطان در اسکنها یا لامهای میکروسکوپی توسعه داده است. در دوران کرونا، با هوش مصنوعی به طبقهبندی ریسک بیماران کمک کرد. با ارزشگذاری بالای ۸ میلیارد دلار، Tempus پیشرو در پزشکی شخصی مبتنی بر داده است. این نمونه نشان میدهد که AI چگونه میتواند مراقبت سلامت را با تحلیل دادههای عظیم و ایجاد درمانهای متناسب متحول کند. پلتفرم AI Tempus با همکاری مراکز پزشکی دانشگاهی و بیمارستانهای محلی بهطور گستردهای مستقر شده، کشفها را تسریع داده و به تصمیمگیری بهتر بالینی کمک میکند.
- Insilico Medicine – هنگکنگ (تأسیس ۲۰۱۴). Insilico Medicine پیشگام هوش مصنوعی برای کشف دارو است که به ویژه به خاطر فعالیت در شیمی مولد شهرت یافته. پلتفرم AI این شرکت (Chemistry42) میتواند با استفاده از شبکههای مولد متخاصم (GAN) و دیگر روشهای یادگیری عمیق، مولکولهای جدید با ویژگیهای مطلوب طراحی کند. Insilico در ۲۰۱۹ زمانی خبرساز شد که AI آن دارویی بالقوه برای فیبروز را ظرف ۲۱ روز طراحی کرد—فرآیندی که معمولاً ماهها طول میکشد—و در ۲۰۲۱ ترکیب کشفشده توسط AI را به مرحله آزمایش بالینی فاز I رساند (یکی از نخستین داروهای توسعهیافته با AI در این مرحله). فناوری Insilico همچنین شامل PandaOmics (برای کشف اهداف دارویی) و رویکردهای چندوجهی ترکیب ژنومیک، پروتئومیک و دادههای بالینی است. دفاتر مرکزی آن در هنگکنگ و نیویورک واقعاند و با شرکتهای داروسازی بزرگ همکاری دارد و حتی در زمینه داروهای ضدپیری تحقیق میکند (الهامبخش نام آن). با اثبات اینکه AI میتواند سریعاً نامزدهای دارویی معتبر بسازد، Insilico Medicine نمونهای برجسته از توان بالقوه AI برای انقلابی در R&D دارویی شده و زمان و هزینه معرفی داروهای جدید را کاهش داده است.
- Midjourney – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۲۱). Midjourney یک آزمایشگاه تحقیقاتی مستقل است که به خاطر مدل تولید تصویر AI به همین نام معروف شد. مدل Midjourney از طریق ربات دیسکورد قابل دسترسی است و هنرهای بصری خیرهکنندهای از توصیف متنی ایجاد میکند—از صحنههای فوتورئالیستی تا سبکهای تصویری—و جامعه کاربران وفاداری پیدا کرده است. خروجیهای Midjourney اغلب به خاطر کیفیت هنریشان تحسین میشوند و توسط طراحان، هنرمندان و حتی رسانهها استفاده شدهاند. شرکت با سرعت بالا (عرضه نسخه پنجم مدل در ۲۰۲۳) در حال ارتقا رزولوشن، انسجام و درک دستورات است. برخلاف برخی رقبا، درباره معماری و دادههای آموزشی خود کمتر شفاف بوده و رمزآلود باقی مانده است. مدل درآمدی مبتنی بر اشتراک داشته و از حمایت شرکتهای بزرگ برخوردار نیست. محبوبیت Midjourney تأثیر فرهنگی AI مولد را نشان میدهد—مثلاً تصاویر آن در مسابقات هنری برنده شده و در میمها وایرال شدهاند. با دادن قدرت هنرمندشدن با چند کلمه به کاربران، Midjourney خود را به بازیگر کلیدی خلاقیت مبتنی بر هوش مصنوعی بدل کرده و رویکرد تیمی کوچک و متمرکزش نمونهای از تأثیرگذاری عظیم حتی یک استارتاپ در چشمانداز AI مولد است.
- Character.AI – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۲۱). Character.AI یک پلتفرم چتبات است که به کاربران اجازه ساخت و گفتگو با شخصیتهای هوش مصنوعی میدهد—از چهرههای تاریخی و شخصیتهای خیالی گرفته تا کاراکترهای جدید. با بنیانگذاری پژوهشگران سابق Google Brain، فناوری Character.AI بر پایه مدلهای زبانی بزرگ تخصصی برای دیالوگ ساخته شده است. در سایت Character.AI، میتوانید با ربات درمانگر همدل گفتگو کنید، با سقراط فلسفه بحث کنید یا از پیکاچو سؤال بپرسید—AI سعی میکند آن «شخصیت» را بهدرستی شبیهسازی کند. این امر Character.AI را برای سرگرمی و استفاده اجتماعی—به ویژه در میان نسل Z—محبوب و میلیونها کاربر به خود جذب کرده که زمان زیادی را در این گفتگوهای AI صرف میکنند. این پلتفرم همچنین به کاربران اجازه ساخت کاراکتر خود با چند راهنما و دیالوگ نمونه را میدهد و به پویایی جمعسپاری تکیه دارد. رشد سریع Character.AI—بدون داشتن اپ موبایلی (تا اخیراً) یا بازاریابی سنگین—نشاندهنده عطش عمومی برای هوش مصنوعی تعاملی و مکالمهای است که شخصیتمحور و سرگرمکننده باشد. با تمرکز بر دیالوگهای باز و تخیلی، Character.AI جایگاه خود را به عنوان پلتفرم سرگرمی و خلاقیت اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی تثبیت کرده است.
- Mistral AI – فرانسه (تأسیس ۲۰۲۳). Mistral AI استارتاپی نوپا است که به عنوان بخشی از تلاش اروپا برای تولید مدلهای بنیادی هوش مصنوعی بومی توجه زیادی را جلب کرده است. تأسیس شده توسط پژوهشگران سابق Meta و Google، Mistral یکی از بزرگترین دورهای جذب سرمایه اولیه AI در اروپا (۱۰۵ میلیون یورو) را با هدف توسعه مدلهای بزرگ زبانی متنباز و هوش مصنوعی مولد متناسب با زبانها و ارزشهای اروپایی جذب کرد. در میانه ۲۰۲۳، تنها چند هفته پس از تأسیس، مدل زبانی ۷ میلیارد پارامتری (Mistral 7B) را به صورت رایگان و بدون محدودیت عرضه کرد که از مدلهای همسایز برتری داشت. این رویکرد عرضه آزادانه مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی به منظور تحریک نوآوری را پی میگیرد. Mistral هدف رقابت با غولهای آمریکایی را با تمرکز بر کارایی و شفافیت دارد. دفتر مرکزی آن در پاریس است و نماینده جنبش رو به رشد اروپا برای حاکمیت دیجیتال در هوش مصنوعی به شمار میآید. اگرچه هنوز در ابتدای راه است، اما مدلهای اولیه و سرمایه کلان آن را به یکی از امیدبخشترین استارتاپهای AI جهان بدل کرده—اثباتی بر اینکه استعداد و منابع خارج از سیلیکون ولی نیز میتوانند پیشرفت بزرگی در فضای AI رقم بزنند.
- Anduril Industries – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۷). Anduril یک شرکت فناوری دفاعی است که هوش مصنوعی، خودکارسازی و رباتیک را به کاربردهای نظامی و امنیتی میآورد. تأسیس شده توسط Palmer Luckey (خالق Oculus VR)، محصولات Anduril از جمله پلتفرم Lattice—ستون فقرات نرمافزاری هوش مصنوعی که ورودی سنسورها، پهپادها و واقعیت مجازی را در قالب سامانه شناسایی تهدیدات و فرماندهی خودکار در اختیار اپراتورهای نظامی قرار میدهد. این شرکت برجهای نظارتی خودکار (استفاده شده در مرز آمریکا-مکزیک)، پهپادهای نگهبان برای حفاظت پایگاه و حتی زیردریاییهای بدون سرنشین برای نیروی دریایی توسعه داده است. محصول شاخص دیگر Ghost 4، کوادکوپتر هوشمندی است که به صورت گروهی و بدون کنترل مستقیم میتواند گشتزنی یا شناسایی انجام دهد. Anduril همچنین با خرید یک شرکت هوافضا، دست به ساخت مهمات پرسهزن هوشمند (پهپادهای جنگافزار) زد. این شرکت به عنوان یک مخرب و استارتاپ سبک سیلیکونولی در صنایع دفاعی سنتی کند، شناخته شده و رویکرد فناورانه (نمونهسازی سریع، بهروزرسانی نرمافزاری) و تمرکز بر سامانههای خودکار برایش قراردادهای بزرگ به ارمغان آورده است. Anduril در خط مقدم بهرهگیری از هوش مصنوعی در دفاع—از تحلیل داده سنسورها تا کنترل وسایل بدون سرنشین—قرار دارد و نیروهای نظامی را «خودکار و آگاه از موقعیت» میسازد. رشد این شرکت تأکیدی است بر اهمیت استراتژیک روزافزون هوش مصنوعی در امنیت ملی.
- Nuro – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۶). Nuro در حوزه خودروهای تحویل خودران تخصص دارد—رباتهای خودران برای تجارت محلی. تأسیس شده توسط مهندسان سابق خودروی خودران Google، Nuro خودروی الکتریکی کوچک و کپسولمانندی ساخته که فرمان یا صندلی ندارد و برای حمل کالا بهجای افراد طراحی شده است. این خودروهای R2 در خیابانها حرکت کرده و کالاهایی مانند مواد غذایی، سفارشات رستوران یا بستهها را به درب منازل تحویل میدهند. هوش مصنوعی Nuro رانندگی تا سرعت حدود ۴۰ کیلومتر بر ساعت را انجام داده و در مناطق مسکونی به صورت خودران (در ایالتهایی مثل آریزونا و تگزاس) آزمایش میشود. همکاری با شرکتهایی مانند Kroger (ارسال مواد غذایی) و Domino’s (تحویل پیتزا) نیز داشته است. اخیراً Nuro به سمت مدل پلتفرمی رفته و فناوری رانندگی خودکار Nuro Driver را به سازندگان خودروهای دیگر ارائه میدهد. این تغییر رویکرد به خودروسازان و شرکتهای لجستیکی امکان میدهد تکنولوژی خودران سطح ۴ Nuro را برای تحویل بار و تاکسیهای خودران به کار بگیرند و پذیرش در صنعت را سرعت میبخشد. Nuro به ایمنی میبالد و اعلام کرده که با بیش از یک میلیون مایل خودران بدون حادثه مقصر کار کرده است. با رشد تجارت الکترونیکی و تحویل سفارش در محل، تمرکز Nuro بر تحویل آخرینمایل مبتنی بر هوش مصنوعی نیاز مهمی را پاسخ میدهد و نشان میدهد چگونه خودرانسازی میتواند خدمات روزمره را دگرگون کند. از پیشرفتهترین شرکتها در اجرای خدمات واقعاً خودران در معابر عمومی است و در کنار فعالان حملونقل مسافر، در بخش خودروهای خودران برجسته بوده است.
- Yitu Technology – چین (تأسیس ۲۰۱۲). Yitu یک شرکت چینی هوش مصنوعی است که به خاطر تشخیص چهره قدرتمند و راهکارهای شهر هوشمند شهرت دارد. تأسیس شده در شانگهای، Yitu الگوریتمهای پیشرفته تشخیص چهره را توسعه داد که در ارزیابیهای جهانی دقت بالایی کسب کردهاند. فناوری آن در ایستهای بازرسی امنیتی، بانکداری (پرداخت مبتنی بر چهره) و نیروی انتظامی (شناسایی مظنونان در ویدیوهای نظارتی) به کار رفته است. فراتر از بینایی، Yitu روی هوش مصنوعی سلامت نیز کار میکند—سامانه تصویربرداری پزشکی Yitu Care به رادیولوژیستها برای تشخیص بیماری در اسکنهای CT/MRI کمک میکند. همچنین راهکارهای متنوعی برای مدیریت شهری مانند تحلیل ترافیک و حتی تحلیل خردهفروشی از طریق پلتفرم City Brain ارائه میدهد. نام Yitu به معنای «آگاهی عمیق» در چینی، منعکسکننده جاهطلبی آن در پژوهش بنیادین هوش مصنوعی است. مانند SenseTime، Megvii و CloudWalk، Yitu جزو «تیم ملی AI» چین بود؛ با این حال با قرارگیری در فهرست سیاه تجاری آمریکا مواجه شد اما همچنان نوآوری میکند و اخیراً بخشی از تمرکز را به کشف دارو با AI معطوف ساخته است. از پروژههای شاخص آن، تأمین امنیت اجلاس G20 در ۲۰۱۷ با فناوری تشخیص چهره بود. به طور کلی Yitu بازیگر مهمی باقی مانده و کاربردهای گسترده هوش مصنوعی—از امنیت عمومی تا سلامت—را نشان میدهد و نماد پیشرفت سریع چین در قابلیتهای هوش مصنوعی است.
- CloudWalk Technology – چین (تأسیس ۲۰۱۵). CloudWalk یکی دیگر از «چهار اژدهای بینایی ماشین» چین است که در تشخیص چهره و راهکارهای AI فینتک تخصص دارد. مستقر در گوانگژو و زاییده آکادمی علوم چین، CloudWalk تأمینکننده اصلی فناوری تشخیص چهره برای بانکها و فرودگاهها شد. نرمافزار آن فرآیند تأیید هویت با اسکن چهره را برای بانک چین و دیگر موسسات مالی اجرا میکند و به تشخیص هویت مشتریان و جلوگیری از تقلب کمک مینماید. CloudWalk همچنین سامانههایی برای غربالگری مسافران در هوانوردی و مشارکت در پروژههای شهر هوشمند داشته است. فناوری آن در تصویربرداری سهبعدی برای افزایش دقت و مقابله با جعل چهره نیز کاربرد یافته است. در ۲۰۲۱، عرضه سهام آن در بازار STAR چین خبرساز شد. این شرکت اکنون به سمت زیرساخت AIمحور مانند توسعه پلتفرم ابری اختصاصی و دستگاههای رایانش لبه برای اجرا مدلهای هوش مصنوعی حرکت میکند. مسیر CloudWalk از آکادمی به موفقیت صنعتی نمونهای است از انتقال موفق پژوهش حمایتی دولت به کاربرد تجاری گسترده. با تمرکز بر امور مالی—زمینهای که دقت و اعتماد اهمیت بالایی دارد—CloudWalk احراز هویت مبتنی بر چهره را در زندگی روزمره چین همگانی کرد و نقش عمده در پذیرش انبوه خدمات مبتنی بر AI ایفا کرد.
رتبههای ۵۱–۷۰: پیشگامان AI تخصصی هر صنعت
این گروه شرکتهایی را برجسته میکند که هوش مصنوعی را در حوزههای تخصصی به کار میگیرند—از تولیدکنندگان پیشرفته تراشه و نرمافزارهایی که دادههای شرکتی را تقویت میکنند تا نوآورانی در سلامت، مالی و امنیت سایبری. این شرکتها عمق تخصص در حوزه خود را نشان داده و در اکوسیستمهای صنعتی خویش تاثیرگذار هستند.
- iFlytek – چین (تأسیس ۱۹۹۹). iFlytek پیشروترین شرکت فناوری تشخیص گفتار و پردازش زبان طبیعی چین است و اغلب با شرکت امریکایی Nuance مقایسه میشود (که در برخی حوزهها از آن پیشی گرفته است). دفتر مرکزی این شرکت در هفئی قرار دارد و دهههاست بر درک و تولید گفتار انسان توسط ماشینها تمرکز داشته است. فناوری صوتی iFlytek بهطور گستردهای در چین استفاده میشود — از دستیارهای صوتی تلفن هوشمند، سرویسهای رونوشت خودکار، اپلیکیشنهای یادگیری زبان، و حتی امکان ورودی صوتی برای میلیونها کاربر با لهجههای مختلف چینی. هوش مصنوعی iFlytek قادر است ترجمه همزمان گفتار چینی و انگلیسی را انجام دهد و حتی در محیطهای دیپلماتیک به کار رفته است. این شرکت همچنین فناوریهای هوش مصنوعی را برای آموزش (مانند تصحیح انشا توسط NLP) و سیستم قضایی (تبدیل گفتار به متن در دادگاهها) ارائه میدهد. نمونهای از نوآوری آن، دستگاه مترجم iFlytek است که در میان مسافران محبوب میباشد. iFlytek از سال ۲۰۰۸ در بورس شنژن حضور دارد و بخشی از تیم ملی هوش مصنوعی چین است و بهعنوان پیشبرنده “ابر مغز تشخیص گفتار” شناخته میشود. این شرکت با تخصص عمیق در صدا و زبان — و گردآوری حجم وسیعی از دادههای صوتی — به بزرگترین ارائهدهنده راهکارهای هوش مصنوعی مبتنی بر صدا در آسیا-اقیانوسیه تبدیل شده و به طور چشمگیری بر شیوه تعامل انسان و ماشین از طریق زبان گفتاری تاثیر گذاشته است.
- Oracle – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۷۷). اوراکل به عنوان غول نرمافزار سازمانی جهان، هوش مصنوعی را در کل خدمات ابری و اپلیکیشنهای کسبوکار خود یکپارچه کرده و به یک توانمندکننده بزرگ هوش مصنوعی در فناوری اطلاعات سازمانی تبدیل شده است. پایگاه داده خودران اوراکل مثالی از این موضوع است که با استفاده از یادگیری ماشین، بدون دخالت مدیر DBA، بهصورت خودکار بهینهسازی و ایمن میشود. مجموعه گسترده اوراکل (ERP، SCM، HR، CX) اکنون قابلیتهای مبتنی بر هوش مصنوعی را دارد — مثلا پیشبینی هوشمند در زنجیره تامین، غربالگری هوشمند داوطلبان استخدام، و شخصیسازی تجربه مشتری. زیرساخت ابری اوراکل خدمات هوش مصنوعی ارائه میدهد و میزبان حجم زیادی از پردازشهای یادگیری ماشین است (اوراکل با NVIDIA برای ارائه سختافزار و نرمافزار هوش مصنوعی خود به OCI همکاری کرده است). اوراکل همچنین مدلهای آماده هوش مصنوعی (بینایی، زبان، کشف ناهنجاری) و ابزارهای علم داده را از طریق ابرش عرضه میکند. اخیرا نیز با آموزش و اعطای گواهینامه به صدها هزار توسعهدهنده کلود در خاورمیانه در حوزه AI ادغام و گسترش مییابد. اوراکل با اتکا به پایگاه مشتریان عظیم خود، تلاش میکند با تزریق AI به اپلیکیشنها، فرآیندها را خودکار و تحلیل پیشبینیپذیر را در اختیار کسبوکارها قرار دهد. اگرچه به اندازه برخی رقبا شناختهشده عمومی نیست، اما نقش اوراکل در پذیرش پشتپرده هوش مصنوعی — به ویژه در حوزه ابر و پایگاه داده — در صنایع جهان بسیار مهم است.
- SAS Institute – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۷۶). SAS یک شرکت با سابقه در نرمافزارهای تحلیلی است که پلتفرم خود را به هوش مصنوعی و یادگیری ماشین سازمانی گسترش داده است. خیلی پیشتر از آنکه “AI” به واژهای پرزرق و برق تبدیل شود، SAS به کسبوکارها در تحلیل داده با نرمافزار آماری کمک میکرد. امروزه، پلتفرم SAS ابزارهایی برای ساخت و استقرار مدلهای پیشبینی، بینایی ماشین، NLP و حتی یادگیری ماشین خودکار را شامل میشود و کل زنجیره داده را مدیریت میکند. قدرت SAS در صنایعی با نیاز به تطابق و حاکمیت داده بالا است — مانند بانکداری (تشخیص تقلب، مدیریت ریسک)، سلامت و دولت. راهکارهای صنعتی خاص مانند SAS Viya (پلتفرم بومی ابری یادگیری ماشین) و هوشمندی مشتری با بخشبندی مبتنی بر AI ارائه میدهد. SAS به دلیل تیم متخصص داده و تاکید بر هوش مصنوعی قابل توضیح، محبوب شرکتهای بزرگ است. اگرچه رقابت جدید زیاد شده، اما اعتبار و ادغام در سیستمهای حساس به ماموریت، جایگاه SAS را حفظ کرده است. این شرکت مرتب در رتبههای بالای گزارشهای تحلیلی سکوهای علم داده قرار دارد. با بهروزرسانی مداوم فناوری و پذیرش ادغامهای متنباز، SAS نقش مهمی در در دسترس کردن انقلاب هوش مصنوعی برای شرکتهای سنتی با شیوهای قابلاعتماد و تحت حاکمیت بازی میکند.
- SambaNova Systems – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۷). SambaNova استارتآپی فعال در حوزه سختافزار و سیستمهای یکپارچه هوش مصنوعی است که سکوهای نسل بعدی محاسباتی برای AI را میسازد. معماری Reconfigurable Dataflow آنها در تراشهها و سیستمهای اختصاصی پیادهسازی میشود که در آموزش و اجرای مدلهای بزرگ برتری دارند. محصول اصلی SambaNova، DataScale، این تراشهها را با نرمافزار بهینهسازیشده ترکیب میکند تا کارایی بالایی برای پردازشهای AI فراهم آورد. یکی از ویژگیهای متمایز SambaNova، رویکرد AI به عنوان سرویس است: به جای فروش مستقیم تراشه، سختافزار و مدلهایش را از طریق کلود یا اشتراک عرضه میکند و پیچیدگی را برای سازمانها پنهان میسازد. مثلا سرویس مدلی مبتنی بر GPT ارائه میدهد که شرکتها میتوانند بدون نگرانی از زیرساخت، برای پردازش زبان و NLP استفاده کنند. این شرکت که مقرش در پالو آلتو است، دارای همکاریهای کلان (با آزمایشگاههای وزارت انرژی امریکا و سرمایهگذاری غولهایی چون سافتبانک و NVIDIA) بوده و ارزشگذاریش بیش از ۵ میلیارد دلار بوده است. در رقابت با سایر استارتآپهای تراشه هوش مصنوعی، SambaNova مزیت انعطافپذیری (مدارهای قابل پیکربندی مجدد) و قابلیت مدیریت مدلهای عظیم را مطرح میکند. با رشد و پیچیدهتر شدن مدلهای AI، فناوری SambaNova جایگزینی برای کلاسترهای GPU سنتی محسوب میشود و رویکردش در ارائه سیستمهای AI آماده شیوه پیادهسازی AI پیشرفته بدون نیاز به زیرساخت عظیم را برای سازمانها تغییر داده است.
- Cambricon Technologies – چین (تأسیس ۲۰۱۶). Cambricon اغلب “Nvidia چین” لقب گرفتهاست و در توسعه تراشههای بومی AI پیشگام است. این شرکت منشعب از آکادمی علوم چین، نخستین محصولش یعنی Cambricon-1A را در سال ۲۰۱۷ به عنوان اولین تراشه تجاری AI برای موبایل روانه بازار کرد (در پردازنده Kirin هواوی ادغام شد). اکنون Cambricon دامنه فعالیت خود را به تراشههای مراکز داده (سری MLU) که آموزش و استنتاج AI در کلود را انجام میدهند و همچنین شتابدهندههای لبه گسترش داده است. نقش مهمی در راهبرد خودکفایی فناوری چین دارد، به خصوص بعد از محدودیتهای صادراتی امریکا. تراشههای AI آن در سرورهای Alibaba و سایر کلودهای چین و نیز ابررایانههای پژوهش AI استفاده شدهاند. این شرکت در سال ۲۰۲۰ وارد بورس استار شانگهای شد و ارزش میلیارد دلاری اتخاذ کرد. گرچه هنوز سودآور نیست (معمول صنعت تراشه)، اما فروش آن با افزایش تقاضای داخلی رشد چشمگیر داشته. طراحیهای Cambricon بر پردازش موازی شبکههای عصبی و مصرف حافظه بهینه تمرکز دارد. با شتاب گرفتن توسعه نیمهرساناهای چینی در پی عوامل ژئوپلتیک، Cambricon در خط مقدم نوآوری نیمهرساناهای بومی AI ایستاده و به تداوم بومیسازی آموزش مدلهای AI کمک میکند.
- Horizon Robotics – چین (تأسیس ۲۰۱۵). Horizon Robotics شرکتی واقع در پکن است که در زمینه تراشههای هوش مصنوعی لبه برای وسایل نقلیه هوشمند و IoT تخصص دارد. تاسیسشده توسط یکی از پیشگامان یادگیری عمیق بایدو، هدف Horizon، هوشمندسازی دستگاهها با هوش روی دستگاه است. پردازندههای هوش مصنوعی سری Journey آن برای رانندگی خودکار و ADAS خودروها طراحی شدهاند و وظایفی مانند تشخیص اجسام، پایش راننده و ادغام سنسورها را با مصرف انرژی پایین انجام میدهند. این تراشهها توسط خودروسازان و تامینکنندگان سطح یک چینی به کار رفته است و با روند گسترش ویژگیهای بیشتر AI در خودروها همسو است. Horizon همچنین تراشههای Sunrise را برای دوربینهای هوشمند و سیستمهای نظارت شهری تولید میکند. با سرمایهگذاری سنگین (بیش از ۱.۳ میلیارد دلار، از جمله فولکسواگن و اینتل کپیتال)، Horizon یکی از بزرگترین استارتآپهای تراشه هوش مصنوعی چین است و گاهی با تلاشهای FSD تسلا مقایسه میشود. در اواخر ۲۰۲۲ فولکس واگن همکاری برای استفاده از فناوری Horizon در میلیونها خودروی چین را اعلام کرد. Horizon Robotics با ارائه تراشههای هوشمند مقرون به صرفه و خاص لبه نیاز به پردازش هوشمند آنی در خودرو و سناریوهای نهفته را برطرف میکند و نشانگر حرکت از AI مبتنی بر کلود به “هوش لبهای” است که برای کاربردهای حساس به تاخیر و نگرانی حریم خصوصی حیاتی شده.
- Aurora Innovation – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۷). Aurora شرکتی فعال در فناوری خودروی خودران است که هدفش ارائه “راننده” خودروهای خودران از طریق پلتفرم Aurora Driver است. تاسیسشده توسط مدیران اسبق Waymo، تسلا و اوبر، Aurora مجموعه کامل نرمافزار و سختافزار سنسورهای خودران را در خودروهای تست خود یکپارچه کرده است. در ابتدا بر روبوتاکسی تمرکز داشت اما اکنون تمرکز خود را به کامیونهای خودران معطوف کرده که زودبازدهترند. تاکنون کامیونهای Peterbilt و Volvo خودران را در مسیرهای تگزاس آزمایش کرده است. سیستم Aurora از لیدار، رادار و دوربینها به همراه AI برای درک و برنامهریزی حرکت استفاده میکند. یکی از تمایزهای آن FirstLight Lidar است (با خرید Blackmore) که برای سنجش برد بلند با مدولاسیون فرکانسی ساخته شده. این شرکت با FedEx، Uber Freight و خودروسازان همکاری دارد و قصد دارد بهزودی سرویس کامیونرانی خودران تجاری راهاندازی کند. Aurora سال ۲۰۲۱ از طریق SPAC وارد بورس شد و سرمایه جذب کرد تا کار R&D دشوار پیش رو را انجام دهد. رویکرد جامع Aurora — از خودرو و کامیون تا سختافزار و نرمافزار — و تیم خبره آن باعث شده جزو بازیگران برجسته صنعت خودروی هوشمند باشد که به دنبال ارائه فناوری ایمن خودروهای بدون راننده برای بزرگراهها و شبکههای سرویس اشتراک سواری است.
- Pony.ai – چین/ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۶). Pony.ai یکی از استارتآپهای پیشرو جهانی در رانندگی خودران است که هم در سیلیکون ولی و هم چندین شهر چین فعال است. این شرکت توسط مدیر ADAS پیشین بایدو، جیمز پنگ، همبنیانگذاری شده و سیستمهای سطح ۴ خودران را توسعه داده و از طریق پایلوت روبوتاکسی، آنها را آزمایش میکند. در گوانگژو و پکن خدمات روبوتاکسی (گاهی با راننده ایمنی، گاهی کاملا بدون راننده در مناطق خاص) ارائه میدهد و دهها هزار سفر انجام داده. همچنین اولینها بود که در چین کامیونهای خودران را تست کرد. فناوری Pony.ai از یادگیری عمیق برای درک و پیشبینی بهره میبرد و با خودروسازان بزرگی چون تویوتا و هیوندای برای ادغام خودمختاری همکاری میکند. قابل توجه اینکه در ۲۰۲۲ مجوز فعالیت خودروهای ۱۰۰٪ بدون راننده (بدون راننده ایمنی) در منطقه آزمایشی پکن را گرفت — نخستین مورد در چین. ارزشگذاری آن حدود ۸.۵ میلیارد دلار است و یکی از معدود شرکتهای AV خصوصی است که همزمان در امریکا و چین فعالیت میکند و از نیروی انسانی و محیط قانونگذاری هر دو کشور بهرهمند است. این شرکت نماد طبیعت دوجنسیتی رقابت خودرانها است و پیشرفت آن به سیاستگذاری AV نیز کمک کرده (مثلا اولین شرکتی بود که مجوز تولید خودروی خودران را در چین گرفت). بهعنوان یکی از پیشرفتهترین شرکتهای AV خصوصی، Pony.ai بر تدوین استانداردهای فنی و بهترین رویهها در حوزه ماشینهای بدون راننده تاثیرگذار است.
- Zoox – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۴). Zoox شرکتی فعال در حوزه خودروهای خودران است که اکنون تحت مالکیت آمازون قرار دارد (سال ۲۰۲۰ خریداری شد) و متمایز است بهخاطر توسعه یک خودرو روبوتاکسی کاملا اختصاصی از ابتدا. Zoox به جای رویکرد سطحی (تبدیل خودروهای فعلی)، یک خودروی الکتریکی بدون فرمان و کاملا دوطرفه برای حملونقل شهری با سرعت حدود ۱۲۰ کیلومتر ساختهاست. این خودرو چهار سرنشین روبهروی هم جای میدهد و برای خیابانهای شهری طراحی شده است. پشته AI Zoox کار ناوبری، درک محیط (با لیدار، رادار، دوربین) و سیستم فرمان چهار چرخ ویژه برای مانورپذیری بالا در معابر شهری را مدیریت میکند. در سانفرانسیسکو و لاس وگاس تست شده است. با تملک هم سختافزار و هم نرمافزار، Zoox به بهینهسازی تجربه سواری (مثلا درهای کشویی، اعلانهای رباتیک) و ایمنی میپردازد. با پشتوانه آمازون احتمال ادغام با لجستیک در بلندمدت وجود دارد، اما Zoox فعلا روی چشمانداز روبوتاکسی متمرکز است. در ۲۰۲۰ برای اولین بار رانندگی کاملاً خودکار خودرو را به نمایش گذاشت و در ۲۰۲۳ تست سواری کارمندان را آغاز کرد. رویکرد جسورانه Zoox — یک خودرو بدون راننده از پایه — مسیر آینده تاکسی شهری را بدون محدودیتهای راننده انسانی جستوجو میکند. بهعنوان سازنده خودرو و شرکت AI، Zoox نمونه بارز نوآوری لایه-به-لایه در حملونقل خودران است.
- Automation Anywhere – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۳). Automation Anywhere از رهبران حوزه اتوماسیون فرآیند رباتیک (RPA) است که رباتهای نرمافزاری برای خودکارسازی وظایف تکراری دیجیتال در سازمانها ارائه میدهد. در رقابت نزدیک با UiPath، سکوی RPA هوشمند مبتنی بر AI را عرضه میکند که کاربران میتوانند رباتهایی برای پردازش صورتحساب، ورود داده به سیستمهای قدیمی یا انتقال اطلاعات بین اپلیکیشنها ایجاد کنند. Automation Anywhere AI را از طریق IQ Bot تزریق کرده که میتواند اسناد نیمهساختاریافته را با بینایی ماشین و NLP پردازش کند (مثلا استخراج داده از PDF و ایمیل). ابزار Bot Insight، تحلیلگر عملکرد ربات مبتنی بر AI را ارائه میدهد. رابط AARI (Automation Anywhere Robotic Interface) امکان تعامل انسان و ربات را از طریق رابط مکالمه فراهم میکند. با حذف وظایف دستی مبتنی بر قانون، راهکارهای اتوماسیون این شرکت بهرهوری را افزایش میدهد. سکوی آن بومی ابر است و در صنایع مالی، BPO، سلامت و غیره رایج است. سازمانها در جریان تحول دیجیتال، با استفاده از Automation Anywhere نیروی کار دیجیتال رباتیک را پیادهسازی میکنند که اغلب گامی بهسوی AI گستردهتر است. با جذب بیش از ۸۰۰ میلیون دلار سرمایه و حضور در ۹۰+ کشور، این شرکت محرک اتوماسیون مبتنی بر AI در عملیات جهانی سازمانهاست.
- H2O.ai – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۲). H2O.ai رهبر منبع باز در سکوهای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی است. محصول اصلیاش H2O، کتابخانه یادگیری ماشین منبع بازی است که به خاطر پردازش درونحافظهای بهینه برای دادههای عظیم شهرت دارد. همچنین H2O Driverless AI را ارائه کرده که محصولی AutoML برنده جایزه است و مهندسی ویژگی، تنظیم مدل و تفسیر را خودکار میکند تا فرآیندهای علم داده سرعت گیرد. نقطه قوت H2O.ai ترکیب جامعه اوپنسورس با ابزارهای سازمانی است — سازنده الگوریتمهای محبوبی چون XGBoost و مروج تکنیکهای قابل توضیح بودن AI (مثل ادغام LIME با مدلهای خود). این شرکت با بانکها، بیمهها و خردهفروشان همکاری دارد و راهکارهایی مانند امتیازدهی اعتباری، کشف ناهنجاری یا شخصیسازی عرضه میکند. اخیرا H2O Wave (برای ساخت اپلیکیشنهای AI) و H2O Hydrogen Torch (تسهیل یادگیری عمیق) را راهاندازی کرده است. رویکرد سکویی آن (شامل feature store و app store و…) جایگاهش را بهعنوان سازنده “ابر هوش مصنوعی” برای کسبوکارها تثبیت میکند. از AI آن در پیشبینی سریهای زمانی نیز استفاده میشود و با NVIDIA برای بهینهسازی ML مبتنی بر GPU همکاری داشته است. با ترویج شفافیت و خودکارسازی در یادگیری ماشین، H2O.ai نقش بزرگی در تسریع ساخت مدلها توسط دانشمندان داده ایفا میکند و موجب رشد سریع توسعه راهکارهای AI میشود.
- Dataiku – فرانسه/ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۳). Dataiku از بازیگران تاثیرگذار در حوزه سکوهای سازمانی هوش مصنوعی و یادگیری ماشین است که ابزاری همکاریمحور برای دانشمندان داده و تحلیلگران کسبوکار برای توسعه، استقرار و نظارت راهکارهای AI ارائه میکند. محصول اصلی آن Dataiku DSS (Data Science Studio) محیطی یکپارچه برای آمادهسازی داده، بصریسازی، ساخت مدل (با AutoML یا کدنویسی در Python/R) و MLOps است. یکی از اهداف Dataiku دموکراتیزهکردن AI در سازمانهاست تا افراد با سطوح مهارتی مختلف مشارکت کنند — رابط گرافیکی برای غیرکدنویسان و گزینههای پیشرفته برای مهندسان. پشتیبانی از پلاگینها و ادغام با فناوریهای داده کلان (Spark، Hadoop) و خدمات ابری را دارد. Dataiku در بیش از ۵۰۰ سازمان در حوزه کالاهای مصرفی، مالی و تولید برای پیشبینی تقاضا، بهینهسازی زنجیره تامین و تحلیل مشتری بهکار رفته است. با دفتر مرکزی در نیویورک و پاریس، Dataiku به جایگاه یونیکورن رسیده و از سوی گارتنر رهبر سکوی ML شناخته شده است. با تاکید بر حاکمیت، بازاستفاده و همکاری، به شرکتها کمک میکند AI را در قیاس با کنترل حفظ کنند. نمونهای عالی است از اینکه پلتفرمها چگونه شکاف داده خام تا ارزش کسبوکار مبتنی بر AI را پر میکنند و رویکردش الگوی ساختاردهی تیمها و پروژههای AI سازمانی شده است.
- Adobe – ایالات متحده (تأسیس ۱۹۸۲). ادوبی غول نرمافزار خلاقیت، بهطور کامل AI را برای ارتقای خلاقیت و رسانه دیجیتال از طریق چهارچوب Adobe Sensei پذیرفته است. Adobe Sensei قابلیتهای هوشمندی را به محصولات شرکت افزوده: content-aware fill و neural filters در فتوشاپ، تدوین ویدیویی بر پایه AI در پریمیر پرو، و تحلیل/شخصیسازی بازاریابی در ابر Experience Adobe. در ۲۰۲۳، ادوبی Firefly را معرفی کرد، خانوادهای از مدلهای مولد AI متمرکز بر تصویر و جلوههای متنی که در اپلیکیشنهای Creative Cloud ادغام شدهاند (مثلا، ساخت تصویر از متن یا استایلدهی نوشته به کمک AI). مهم است که فایرفلای بر پایه محتوای دارای مجوز یا دامنه عمومی آموزش داده شده تا برای استفاده تجاری ایمن باشد و نگرانیهای حقوقی هنر مولد را کاهش دهد. قابلیتهای AI ادوبی همچنین به آکروبات (تشخیص خودکار فرم)، و حتی عرصههای جدیدی چون طراحی و انیمیشن سهبعدی (Mixamo) رسیده است. با ادغام AI، ادوبی به خالقان و بازاریابان اجازه میدهد سریعتر کار کنند — مثلا اتوماسیون کارهای وقتگیر مانند برچسبزنی تصاویر یا تولید چندین نسخه دارایی برای تستهای A/B. بهدلیل عظمت کاربران ادوبی، رویکردش به همکاری انسان و AI در جریان کار خلاقانه استانداردهای صنعتی را تعیین میکند. نگاه ادوبی به ابزارهای “همیار” (AI بهعنوان دستیار خلاق، نه جایگزین)، نحوه نگرش به AI در هنر و تولید محتوا را تعریف میکند.
- Scale AI – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۶). Scale AI با ارائه خدمات برچسبگذاری داده با کیفیت بالا برای آموزش مدلهای AI شهرت یافت و سپس مجموعه کامل راهکارهای مبتنی بر داده را توسعه داد. ابتدا، پلتفرم اسکیل ترکیبی از نرمافزار و نیروی کار انسانی برای برچسبگذاری تصاویر، ویدیوها، نقشهها و کلاودهای LiDAR بود — برای صنایعی مانند رانندگی خودران (برچسبگذاری تسلا و دیگران) حیاتی است. فناوری این شرکت پایایی و کارایی برچسبگذاری را تضمین و با AI به انسانها در کنترل کیفیت کمک میکند. سپس Nucleus (نرمافزار مدیریت داده) و Ascend (ابزار تست و اعتبارسنجی مدل) را رونمایی کرد تا تیمهای AI بتوانند داده خود را بهتر سامان دهند و مدلها را بهشکل منظم ارزیابی کنند. اخیرا، Scale Spellbook را عرضه نمود، ابزاری برای شرکتها تا بتوانند مدلهای زبانی بزرگ را با داده خود تطبیق و به کار گیرند. با مشتریانی چون OpenAI، دولتها و کسبوکارها، Scale AI خود را بهعنوان لایه زیرساخت برای توسعه AI مطرح کرده و بر مرحله کماهمیتپنداشتهشده آمادهسازی داده تمرکز دارد. با حل مشکل “ورودی بد، خروجی بد” AI، Scale AI تاثیر بسزایی بر اثربخشی و اعتبار مدلهای هوش مصنوعی سراسر صنعت دارد. موفقیت آن تاکید میکند که داده سوخت AI است و هرچه خطوط داده بهتر، پیامدهای AI نیز بهتر خواهد بود.
- Exscientia – بریتانیا (تأسیس ۲۰۱۲). Exscientia پیشتاز بهکارگیری هوش مصنوعی در طراحی دارو است و اولین شرکتیست که داروهای طراحیشده توسط AI را به کارآزمایی بالینی رسانده است. دفتر مرکزی در آکسفورد، پلتفرم خود را مبتنی بر یادگیری عمیق و الگوریتمهای تکاملی قرار داده تا فضای شیمیایی را برای یافتن مولکولهای دارویی جدید جستوجو کند. تمرکز آن بر بهینهسازی همزمان چند پارامتر (اثربخشی، انتخابپذیری، سمیت و غیره) است — که دقیقا وظیفهای مناسب برای AI است. Exscientia اولین داروی مبتنی بر AI را (برای OCD) با همکاری Sumitomo Dainippon به کارآزمایی فاز اول رساند (۲۰۲۰). اکنون لوله محصولاتش داروهای سرطان و ایمنولوژی است. این شرکت در دوران کرونا با شناسایی داروهای ضدویروس با کمک AI خبرساز شد. رویکرد آن “سانتور” است — در هر مرحله AI با شیمیدان انسانی همکاری دارد. همچنین با تصاحب Allcyte ویژگی پزشکی شخصی AI-محور را اضافه کرد. سال ۲۰۲۱ در نزدک وارد بورس شد و اهمیت سرمایهگذاری بر نقش تحولآفرین AI در R&D دارویی را نشان داد. Exscientia با کاهش زمان و هزینه کشف داروی جدید، نمونهای است از کاربرد AI در شتاببخشی نوآوری پزشکی.
- Viz.ai – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۶). Viz.ai یک شرکت پیشرو فعال در healthtech است که از AI برای بهبود مراقبت سکته و شرایط حاد پزشکی بهره میگیرد. نرمافزار تاییدشده FDA آن scans مغز (سیتی، امآرآی) را با یادگیری عمیق کاوش و نشانههای سکته انسداد شریان بزرگ را خودکار شناسایی و به نورولوژیستها هشدار سریع میدهد — که به دلیل حیاتی بودن زمان، تاثیر مستقیمی بر نتیجه بیمار دارد. این AI در اپلیکیشن موبایل برای هماهنگی میان تیم پزشکی (ER، رادیولوژیست، متخصص سکته) ادغام شده و جریانکاری نوین مبتنی بر هوش مصنوعی برای غربال سکته ایجاد میکند و زمان درمان را در بسیاری بیمارستانها کاهش داده است. Viz.ai دامنه خود را به کشف بیماریهایی چون آمبولی ریوی یا آنوریسم آئورت گسترش داده و AI را برای هماهنگی مراقبت (مثلا اعلان برخط انتقال بیمار) نیز به کار گرفته است. نگرش Viz.ai به “هماهنگی هوشمند مراقبت” نشان میدهد که AI نهتنها داده را تفسیر، بلکه ارتباط تیم درمان را تسهیل میکند. این شرکت با جذب سرمایهگذاری کلان و اعتبار در بیمارستانهای متعدد امریکا، در خط مقدم هوش مصنوعی بالینی قرار دارد و با رساندن پزشک مناسب به بیمار مناسب در زمان مناسب، جان میخرد. موفقیت آن در سکته الگوی کاربرد AI برای سایر تشخیصهای حاد پزشکی است.
- SentinelOne – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۳). SentinelOne یک شرکت امنیت سایبری روبهرشد است که از هوش مصنوعی برای حفاظت نقطه پایانی و EDR استفاده میکند. پلتفرم آن عاملهای هوشمندی روی لپتاپ، سرور و بارهای کاری ابری نصب میکند تا رفتارهای مخرب را به صورت زنده مانیتور و با یادگیری ماشین، بدافزارها، اکسپلویتها یا الگوهای ناشناخته را شناسایی کند (حتی مواردی که قبلا دیده نشدهاند). مدلهای AI SentinelOne تسلسل رخدادهای سیستمی را برای شکار حملات پنهان تحلیل و واکنشها را خودکار میکند — مانند ایزوله دستگاه آلوده یا بستن فرایند مخرب. این رویکرد جایگزینی برای آنتیویروس سنتی است، زیرا در میلیثانیه واکنش نشان میدهد و باجافزارها یا حملات بیفایل را بهتر مدیریت میکند. SentinelOne همچنین XDR (تشخیص و واکنش گسترده) را ارائه میدهد و داده نقاط پایانی، شبکه و کاربران را همگرا میکند. ارزیابیها نشان دادهاند SentinelOne غالبا بدون نیاز به تنظیم انسانی، دقت بالایی دارد. ورود به بورس در ۲۰۲۱ نشاندهنده بازار تشنه امنیت مبتنی بر AI است. با پیشرفت حملات سایبری، SentinelOne جلوهای از دفاع نقطه پایانی مبتنی بر AI است که سرعت ماشین و شناسایی الگوها را فراتر از روشهای انسانی قرار میدهد. رقابتش با CrowdStrike کل صنعت را بسوی اتوماسیون هوشمند و تحلیل پیشرفته سوق داده و امنیت سازمانها را مقابل تهدیدات پیشرفته تقویت کرده است.
- CrowdStrike – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۱). CrowdStrike پیشتاز امنیت ابری نقطه پایانی، مشهور به تشخیص تهدید و واکنش حادثه مبتنی بر AI است. پلتفرم Falcon آن حجم عظیم داده نقطه پایانی را از میلیونها دستگاه جمعآوری و با AI/ML به منظور کشف ناهنجاری و رفتار مهاجمان تحلیل میکند. امنیت ابری CrowdStrike از این تلهمتری جمعی برای آموزش مدلهایی که بدافزار ناشناخته یا الگوهای مشکوک را در سراسر مشتریان شناسایی میکنند استفاده میکند — AI که از داده حملات جهانی یاد میگیرد. به طور مثال، اگر نوع جدیدی از باجافزار در یک شرکت ظاهر شود، AI CrowdStrike میتواند تعمیم داده و مانع حمله به دیگران شود. علاوهبر این از تکنیکهای رفتاری (Indicators of Attack) به جای امضای سنتی بهره میبرد. قابلیتهای مانند شکار تهدیدهای AI-محور، مدیریت آسیبپذیری و AI برای اولویتبندی هشدارها نیز فراهم است. کارایی در توقف حملات باعث جذب سازمانهای بزرگ و دولتها شده است. پس از عرضه اولیه ۲۰۱۹ اکنون یکی از باارزشترین شرکتهای امنیت سایبری است. CrowdStrike نشان میدهد کلانداده و AI میتواند امنیت را متحول کند و حفاظت پیشبینیپذیر و آنی را در مقیاس عظیم فراهم سازد. موفقیتش سایر فروشندگان سنتی امنیت را مجبور به پذیرش AI کرده و یادگیری ماشین را به ستون فقرات دفاع سایبری مدرن تبدیل نموده است.
- SparkCognition – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۳). SparkCognition یک شرکت فعال در آستین تگزاس است که یادگیری ماشین را در صنایع گوناگون بهکار گرفته و در پیشبینی صنعتی، امنیت سایبری، و دفاعی قوت دارد. نرمافزار SparkPredict داده سنسور دستگاههای حیاتی (توربین، تجهیزات حفاری نفت و…) را گردآوری و با AI پیشبینی خرابی و کاهش توقف ارائه میدهد. همچنین DeepArmor، راهکار امنیت نقطه پایانی مبتنی بر AI (مشابه SentinelOne) را عرضه میکند. در حوزه دفاعی بخش SparkCognition Government Systems کار توسعه situational awareness، پایش پهپاد و عملیات چند حوزهای (با حمایت بوئینگ) را انجام میدهد. این شرکت وارد حوزه مالی (سیگنالهای معامله AI-محور) و بهینهسازی انرژیهای تجدیدپذیر نیز شده. تیم پژوهشی قوی و مقالات در AI عصبی-سمبلیک از ویژگیهای آن است و اغلب در لیست استارتآپهای برتر AI دیده میشود. تنوع کاربردهای SparkCognition توانمندی AI را نشان میدهد — توفیق در IT و OT (فناوری عملیاتی مانند انرژی و تولید). با تمرکز بر افزایش اطمینان، ایمنی و بهینهسازی سیستمهای پیچیده، SparkCognition شریک مطمئنی برای سازمانها و دولتها برای استخراج ارزش داده از طریق تجزیه و تحلیل پیشبینی و اتوماسیون هوشمند است.
- Naver Corporation – کره جنوبی (تأسیس ۱۹۹۹). Naver بزرگترین شرکت اینترنتی کره جنوبیست (معروف به “گوگل کره”) که در AI در جستجو، زبان و خدمات محتوا سنگین سرمایهگذاری کرده. Naver اپراتور موتور جستجوی اصلی و خدماتی مانند Line (پیامرسان) و Naver Webtoon است که همگی به کمک توصیهگرها و شخصیسازی مبتنی بر AI تقویت شدهاند. پروژه برجسته آن، HyperCLOVA است؛ مدل زبانی بسیار عظیم با ۲۰۴ میلیارد پارامتر که در سال ۲۰۲۱ معرفی شد و مخصوص زبان و فرهنگ کرهای است (یکی از بزرگترین LLMهای جهان). HyperCLOVA جستجوی Naver، دستیارهای چتبات و حتی شعرگویی یا خلاصهنویسی اخبار به زبان کرهای را توانبخشی میکند. پلتفرم Clova AI قابلیت تشخیص گفتار (Clova Voice) را دارد — که در اسپیکر هوشمندش کاربرد مشهور دارد — و Papago مترجم معروف AI با تمرکز بر زبانهای آسیایی است. شرکت تابعه Line هم آواتارها و دستیارهای AI چت را توسعه داده است. در تجارت الکترونیک هم از AI برای جستجوی تصویری و خوراک خرید شخصیشده استفاده میکند. با پیشبرد AI در خارج از زبان انگلیسی، Naver تضمین میکند کاربران کرهای از پیشرفتهترین هوش مصنوعی در زبان مادری بهرهمند شوند. بازوی پژوهشی این شرکت مرتب در کنفرانسهای جهانی مقاله میدهد و اخیرا آزمایشگاههای رباتیک AI مبتنی بر 5G راهاندازی کرده است. Naver نمونه چگونگی نفوذ AI به تمام اکوسیستم خدمات — موتورجستجو تا سرگرمی — است و از طریق نوآوری پیوسته، موقعیتش را در بازار رقابتی حفظ میکند.
- Samsung Electronics – کره جنوبی (تأسیس ۱۹۳۸). سامسونگ یکی از بزرگترین شرکتهای الکترونیک جهان است که AI را در سراسر محصولات و تجارت نیمهرسانای خود ادغام کرده است. در سمت مصرفکننده، تلفنهای هوشمند، تلویزیونها و لوازم خانگی سامسونگ هرچه بیشتر از AI برای امکانات مختلف استفاده میکنند: مانند بهبود هوشمند دوربین و شناسایی صحنه در گوشیهای گلکسی، یا ارتقای تصویر به کمک AI در تلویزیونهای QLED. دستیار صوتی Bixby سامسونگ نیز مبتنی بر AI برای تعامل و کنترل دستگاه است (هرچند از Alexa/Siri عقبتر است اما بخش مهمی از اکوسیستم سامسونگ محسوب میشود). مهم واقعه اینکه سامسونگ در سختافزار AI نیز نقشآفرین است: پردازندههای Exynos مجهز به NPU هستند و سامسونگ از بزرگترین تولیدکنندگان حافظه و تراشههای پیشرفته مورد نیاز دیتاسنتر AI است. شرکت همچنین روی تراشههای نورومورفیک پژوهش میکند و به تازگی خبر ساخت یک مدل AI در مقیاس GPT برای کاربرد مصرفی را اعلام کرد. در مراکز R&D سراسر جهان (مانند مرکز Samsung AI در کمبریج و مونترال)، سامسونگ به مسائل بنیادی از الگوریتم نسل بعدی تا روباتیک میپردازد — مثلا کار روی رانندگی خودران، تشخیص پزشکی، و تکنیکهای نوین آموزش AI. سامسونگ با تعبیه قابلیتهای AI در میلیاردها دستگاه و تامین قطعات آن، نقشی عظیم در عمومیسازی AI داشته و مرزهای تعامل سختافزار و هوش مصنوعی را جابجا میکند.
- JD.com – چین (تأسیس ۱۹۹۸). JD.com یکی از غولهای تجارت الکترونیک چین (رقیب علیبابا) و پیشگام در هوش مصنوعی و اتوماسیون خردهفروشی است. JD (جینگدونگ) شبکههای بزرگ فروشگاه آنلاین و لجستیک را راهاندازی میکند و از AI بهطور وسیع بهره میبرد: الگوریتم توصیه آن خرید را برای صدها میلیون کاربر شخصیسازی کرده و موجودی و زنجیره تامین را با پیشبینی تقاضا توسط AI بهینه میکند. JD به خاطر اتوماسیون لجستیک شهرت یافته و انبارهایی با روباتهای مبتنی بر AI و پهپادهای تحویل در مناطق روستایی راهاندازی کرده است. انبار “آسیا شماره ۱” آن قادر است با کمترین نیروی انسانی، روزانه بیش از ۲۰۰,۰۰۰ سفارش را با روباتها و هوش مصنوعی برای مرتبسازی و مسیرگذاری ارسال انجام دهد. پشتیبانی مشتری JD توسط چتبات AI (به نام JIMI) انجام میشود که پاسخگویی مقیاسپذیر را ممکن میکند. همچنین JD در آزمایشگاههای سیلیکونولی و پکن پژوهش AI انجام و فناوریهایی مانند بینایی AI برای شناسایی کالا (مثلا جستجوی تصویری در اپ JD) را توسعه داده است. فروشگاههای هوشمند و دستگاههای فروش خودکار JD که مبتنی بر بینایی ماشین هستند (مشابه Amazon Go) نیز عرضه شدهاند. JD.com با پیوند AI و تجارت، هم کارایی و هم تجربه مشتری را متحول و مدل فروشگاه آینده را رقم زده و نوآوریهای آن رقبا را به ادغام AI واداشته و تحول دیجیتال خردهفروشی را جهانی کرده است.
- Runway ML – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۸). Runway ML پیشگام ابزارهای خلق محتوای خلاقانه مبتنی بر AI است و بهویژه در ویرایش ویدیو و تصویر مولد AI شهرت یافته. Runway استودیویی برای هنرمندان، طراحان و فیلمسازان است که با آن میتوان تصویر از متن ساخت، پسزمینه را خودکار حذف و ویدیو را ارتقاء یا افکت سبکی داد — همه با مدلهای یادگیری ماشینی. Runway یکی از خالقان Stable Diffusion (مدل متن به تصویر مشهور) بوده و آن را با رابط بصری قابل استفاده برای افراد بدون دانش کدنویسی عرضه کرده است. در ۲۰۲۳ Gen-2 را معرفی کرد، یکی از اولین مدلهای مولد متن به ویدیو در دسترس بازار که کلیپهای کوتاه را فقط با پرامپت متنی میسازد یا ویرایش سبکی میکند. این فناوری میتواند ویدیوی خام را “رندر” هنری کند. Runway پیچیدگی AI را به ابزارهای ساده برای همه تبدیل میکند و خالقان را قادر میسازد بدون مهارت فنی خاص، AI را وارد گردش کار خود کنند. تاکنون برای کارهایی چون استوریبوردینگ، موزیک ویدیو، نمونهسازی سریع ایده تصویری کاربرد داشته. با رویکرد دموکراتیزهکردن خلاقیت AI، Runway تاثیر زیادی بر اضافه شدن امکانات مشابه به محصولات بزرگی مانند ادوبی و کانوا داشته و در مرز تحول تولید و پستولید با AI ایستاده است و چگونگی نقش AI به عنوان ابزار طبیعی هنرمند را ترسیم میکند.
- Synthesia – بریتانیا (تأسیس ۲۰۱۷). Synthesia در بهکارگیری AI در تولید ویدیو با آواتارهای دیجیتال زندهنما پیشرو است. پلتفرم آن به کاربران اجازه میدهد تنها با اسکریپت متنی، ویدیوهایی بسازند که مجری AI (آواتار) با زبانها و چهرههای مختلف در آن صحبت میکند — بدون نیاز به دوربین یا استودیو. این آواتارهای مجازی مبتنی بر فیلمبرداری واقعی انسان میباشند اما قابلیت شخصیسازی در ظاهر و صدا را دارند. AI Synthesia همگامسازی لب و صدای مصنوعی را بر اساس متن انجام میدهد و نتیجه ویدیو حرفهای است. این فناوری بهطور گسترده برای آموزش سازمانی، ویدیوهای بازاریابی یا پیامهای مشتریان در مقیاس بهکار گرفته میشود. برای مثال، یک شرکت به جای ضبط پیام تکراری با ۱۰ بازیگر برای ۱۰ زبان، میتواند همه را با Synthesia بسازد. این فناوری یادگیری عمیق برای سنتز واقعی چهره و صدا را اساس کار قرار میدهد و همزمان پرسشهای اخلاقی “دیپفیک” را مطرح میکند (Synthesia برای جلوگیری از سوءاستفاده فقط با رضایت افراد، آواتار میسازد). ابزاری نیز ارائه کرده که اسلایدها را با مجری AI به ویدیو تبدیل میکند. با سادهکردن تولید محتوای ویدیویی، Synthesia صنعت ویدیوی حرفهای را متحول کرده است. موفقیت آن موجی از استارتآپهای فعال در “آواتار AI” ایجاد و بحث مسئولیتپذیری AI در مقابله با اطلاعات غلط را جدیتر ساخته است.
- Tractable – بریتانیا (تأسیس ۲۰۱۴). Tractable از AI برای ارزیابی خسارت تصادف و بلایای طبیعی با بینایی ماشین تخصصی استفاده میکند و صنایع بیمه و خودرو را متحول ساخته است. الگوریتمهایش تصاویر خسارت خودرو را در عرض ثانیه ارزیابی و هزینه و اقدامات لازم را تخمین میزند — کاری که به طور سنتی نیازمند برآوردگر انسانی بود. اکنون بسیاری بیمهگران بزرگ از AI Tractable برای تسریع فرایند خسارت استفاده میکنند: کافیست فرد عکس تصادف را در اپ بارگذاری کند و AI، اجزای آسیبدیده (مثلا سپر ترکخورده یا در فرورفته) را تشخیص، با میلیونها نمونه مقایسه و هزینه تعمیر یا تعویض و برآورد را ارزیابی میکند. این کار روند تایید خسارت را تسریع و بازگشت بیمهگذار به جاده را سرعت میبخشد. همچنین برای ارزیابی خسارت املاک (مثلا تحلیل عکس پهپادی از سقف بعد طوفان) برای امداد بلایا استفاده میشود و در خرید خودروی کارکرده نیز کاربرد دارد. سیستم Tractable با یادگیری مداوم از دادههای بدنهسازی و خسارت، دقتش را در بسیاری موارد به سطح انسان نزدیک کرده است. با ورود بینایی ماشین و یادگیری عمیق به جریان واقعی کسبوکار، Tractable نحوه رسیدگی بیمه به خسارت را دگرگون و موجب کاهش تقلب، تسریع تسویه و رضایت مشتری شده است و الگوی موفقیت راهکار AI-محور اختصاصی صنعت گشته است.
- OrCam – اسرائیل (تأسیس ۲۰۱۰). OrCam با بهرهگیری از AI به فناوری توانبخشی در جهت توانمندسازی نابینایان و افراد دچار اختلال خواندن کمک میکند. بنیانگذارانش سازندگان Mobileye بودند. محصول شاخص OrCam، OrCam MyEye، یک دستگاه پوشیدنی (شامل دوربین و اسپیکر کوچک که روی فریم عینک نصب میشود) است که با بینایی ماشین متن، اشیاء و چهرهها را میشناسد و برای کاربر میخواند یا توصیف میکند. مثلا کاربر میتواند به روزنامه اشاره کند و دستگاه متن را بخواند، یا محصولی را ببیند و دستگاه بگوید چیست. همچنین چهرههای ذخیرهشده را تصدیق و حضور افراد آشنا را اعلام، و به تعامل اجتماعی نابینایان کمک جدی میکند. دستگاه کاملاً آفلاین، آنی و مبتنی بر AI است. OrCam، OrCam Read (دستگاه دستی برای افراد با دیسلکسی یا خستگی مطالعه) را هم توسعه داده و در حوزه شنوایی نیز تلاش میکند. این ادغام AI و فناوری پوشیدنی کیفیت زندگی را متحول کرده و برنده جوایز متعددی از CES و تایم شده است. فناوری آن شامل پردازش تصویر و NLP پیشرفته برای اسکریپت و زبانهای مختلف است. کار OrCam پتانسیل AI را برای منفعت اجتماعی نشان میدهد — استقلالبخشی به معلولان — و استاندارد بالایی برای قابلیت استفاده AI توانبخشی تعیین کرده است.
- Preferred Networks – ژاپن (تأسیس ۲۰۱۴). Preferred Networks (PFN) شرکتی پژوهشی و تجاریسازی AI مستقر در توکیو است و از پیشگامان یادگیری عمیق در ژاپن محسوب میشود. منشعب از یک استارتآپ جستجو، PFN با فریمورک یادگیری عمیق متنباز خود Chainer در دانشگاه و صنعت ژاپن شهرت یافت (تا ۲۰۱۹). PFN روی مسائل واقعی مانند تولید، حملونقل و سلامت تمرکز دارد: سالها با تویوتا برای رانندگی خودران و روباتیک منزل همکاری، با FANUC برای روباتهای صنعتی هوشمند جهت یادگیری کارهای پیچیده به کمک RL، و در سلامت به ژنومیکس سرطان پرداخته است. همچنین ابررایانه MN-1 را در ۲۰۱۸ ساخت که برای مدتی جزو برترین سیستمهای پردازشی جهان بود و برای آموزش مدلهای عظیم به کار میرفت. Preferred Networks مروج محاسبات Edge Heavy (پردازش هرچه بیشتر روی لبه بهجای کلود، برای بازده و حریم خصوصی) است. هرچند در سطح جهان چندان شناختهشده نیست، PFN نیروی اصلی AI ژاپن و ترکیبکننده تحقیق پایه و همکاری صنعتی است. موفقیتش، شرکتهای سنتی نرمافزار ژاپن را به سرمایهگذاری جدی در AI ترغیب کرد و اهدای پروژههای متنباز مانند Chainer بر جامعه توسعهدهندگان AI جهان تاثیر گذاشت.
- Rasa – آلمان/ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۶). Rasa بستری متنباز برای خلق هوش مصنوعی مکالمهای (چتبات و دستیار صوتی) است که کنترل کامل رفتار و داده دستیار را به توسعهدهنده میدهد. برخلاف سرویسهای ابری چتبات، Rasa قابل استقرار محلی و سفارشیسازی عمیق است و محبوب شرکتهاییست که دستیارهای مکالمهای اختصاصی برای خدمات مشتری، پشتیبانی IT یا پذیرش سفارش میخواهند. پشته Rasa شامل مولفه NLP (درک زبان طبیعی) برای تفسیر ورودی کاربر (شناسایی نیت و موجودیت) و مدیریت گفتوگو با یادگیری ماشین و قوانین است. رویکرد Rasa امکان آموزش مدل روی داده دامنه خاص و طراحی جریان مکالمه شامل حفظ زمینه و سوال پیگیر را میدهد. این پروژه “توسعهدهنده-محور” و دارای مستندات قوی و جامعه متنباز پویاست. Rasa در دستیارهایی مانند مرکز تماس HCA و حتی چتبات کرونا WHO استفاده شده است. با ارائه جایگزین متنباز، Rasa تاثیر زیادی بر فضای هوش مکالمهای گذاشته و نشان داده سازمانها میتوانند چتبات پیشرفته را خصوصی و سفارشی بسازند. نمونهای از AI متنباز شفاف و سفارشی است و استقبال گسترده نشاندهنده تقاضا برای دستیار مکالمهای با حریم داده و انعطاف بالا است.
- Shield AI – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۵). Shield AI استارتآپ فناوری دفاعی است که بر استقرار سیستمهای هوشمند خودگردان برای حفاظت نظامی و غیرنظامی تمرکز دارد. محصول شاخص آن پهپاد Nova است: کوادکوپتر کوچکی که با AI بدون GPS در فضای بسته پرواز و ساختمان را نقشهبرداری میکند — برای شناسایی در مقابله شهری یا آزادی گروگان حیاتی است. Nova به طور خودگردان اتاقها را پاکسازی و آگاهی موقعیتی به نیروها میدهد. نرمافزار Hivemind آن امکان تصمیمگیری جمعی و همکاری خودگردان گروهی از پهپادها/هواپیماها را فراهم میکند. در ۲۰۲۲ با خرید Martin UAV، پهپاد V-BAT (بزرگتر، پرتاب و فرود عمودی) را با Hivemind برای خلق هواپیمای نظامی هوشمند ادغام کرد. ماموریت این شرکت دستیابی به “ازدحام هوشمند” دفاعی است و چشمانداز مشارکت گروهی رباتهای خودمختار تحت نظر انسان را دارد. با قراردادهای بزرگ وزارت دفاع امریکا و ارزشگذاری ۲ میلیارد دلاری، Shield AI نمونه پیشبرد AI در امنیت ملی است. فناوری آن در میدان واقعی تست شده و پیشگام برتریهای استراتژیک و تاکتیکی AI است، همزمان که بحثهای سیاستگذاری درباره هوش مصنوعی مرگبار را داغ میکند. رشد سریعش جایگاه ویژهای برای اتکا به هوش مصنوعی خودگردان در کارهای حیاتی ایجاد کرده است.
- Covariant – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۷). Covariant از بازیگران برجسته روباتیک AI بوده و در خودکارسازی برداشت و جابجایی کالا در انبارداری تخصص دارد. شرکت را پژوهشگران AI از جمله استاد معروف برکلی بنیانگذاری کردهاند و پلتفرم هوش مصنوعی همهمنظورهای ساختهاند که روباتهای بازویی را قادر میسازد اجسام متنوع را در محیطهای آشفته ببیند و بگیرد — کاری که پیشتر برای روباتها بسیار دشوار بود. مغز AI شرکت از یادگیری تقویتی عمیق و meta-learning بهره میبرد تا پیوسته مهارت خود را افزایش دهد، حتی بر روی اجسام جدیدی که هرگز ندیده است. روباتهای Covariant در انبارها برای سفارشچینی، دستهبندی و ورود کالا استفاده میشوند و میلیونها نوع کالا را با حداقل برنامهنویسی جدید مدیریت میکنند. مثلا، میتواند از روی نوار نقاله کالاها را بردارد و سفارشات را بستهبندی کند و کنار انسانها ایمن کار کند. فناوری با شرکایی چون Knapp در سراسر امریکا، اروپا و آسیا عرضه شده است. با تمرکز بر “آخرین گام” خودکارسازی انبار — معادل هماهنگی چشم-دست — Covariant یکی از خلأهای اصلی را پر کرده و ظرفیت برداشت و عملیات ۲۴/۷ را میسر ساخته است. موفقیت آن شاهدی است بر اینکه هوش مصنوعی مدرن میتواند مسائلی در دنیای فیزیکی را که قبل غیرقابل خودکارسازی پنداشته میشد حل کند. در شرایط رشد تجارتالکترونیک و کمبود نیروی کار، پیشرفتهای Covariant تاثیر مهمی بر انگیزه پذیرش روباتهای AI در لجستیک و تولید دارد.
- Jasper – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۲۱). Jasper (پیشتر Jarvis) به سرعت به بازیگر اول کپینویسی و تولید محتوای AI تبدیل شد. پلتفرمش به بازاریابان، نویسندگان و کسبوکارها اجازه میدهد برای بلاگ، تبلیغ، شبکه اجتماعی، ایمیل و… تنها با چند ورودی (توضیح مختصر یا لحن دلخواه) متنهای خلاقانه و منسجم بنویسند. AI Jasper که مبتنی بر مدلهای زبانی بزرگ است، متن قابل قبولی را در بخشی از زمان یک انسان تولید و اغلب فقط نیاز به ویرایش اندک دارد. برای کمک به رفع بنبست نویسندگی، تولید انبوه توضیح محصول یا بومیسازی محتوا بسیار محبوب شده و قالبها و تنظیمات زیادی (از جمله ادغام SEO) ارائه میدهد. با مدل اشتراکی، صدها هزار کاربر جذب کرد و یکی از اولین استارتآپهای مولد AI شد که سودآور است و یونیکورن شد. موفقیتش با GPT-3 آغاز اما اکنون فناوری اختصاصی بیشتر و همکاریهای متعدد (ادغام با Surfer SEO و بانک تصویر) دارد. Jasper با هدایت AI در بازاریابی و نویسندگی روند پذیرش AI بهعنوان همکار تیم محتوا را تقویت کرد. همچنین رقبا (Copy.ai، Writesonic) و ابزارهای قدیمی (اضافه شدن GPT به Word یا Notion) را به ابتکار واداشت. Jasper اثبات کرد محصولات AI مولد تخصصی، آیندهدار است و ایده همکاری خلاقانه میان AI و انسان را به جریان اصلی آورده است.
- Uptake – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۴). Uptake شرکت تحلیلگری صنعتی است که هوش مصنوعی را برای نگهداری پیشبینانه و هوشمندی عملیاتی به کار میگیرد و مشتریانش عمدتا در انرژی، حملونقل و تجهیزات سنگین هستند. Uptake توسط مدیرعامل سابق Groupon در شیکاگو بنیانگذاری و بر جمعآوری دادهها از سنسور و تعمیرات و تحلیل آنها با مدلهای یادگیری ماشین برای پیشبینی خرابی و پیشنهاد تعمیرات تمرکز دارد. مثلا ممکن است پیشبینی کند کمپرسور یک لوکوموتیو در دو هفته آینده به احتمال زیاد خراب میشود و از قبل هشدار دهد. Uptake هزاران “امضای خرابی” را برای داراییهای مختلف توسعه داده است. همکاری اولیه بزرگش با Caterpillar برای ارائه تحلیل AI ناوگان راهسازی و معدن بود. محصولاتش شامل تحلیل سوابق نگهداری، بهینهسازی مصرف سوخت و مقایسه اطمینان ناوگان است. با وجود رقابت و فراز و نشیب hype صنعتی، Uptake پایدار مانده و به گزارش خود موفق به صرفهجویی میلیونی مشتریان از طریق کاهش توقف نشده است. با آوردن تحلیل به سبک سیلیکونولی به صنایع سنتی، Uptake آغازگر موج صنعت ۴.۰ شد و نشان داد حتی صنایع سنگین میتوانند از تصمیمگیری مبتنی بر داده بهرهمند شوند. کشمکشهای Uptake نشانه چالش و پاداش ادغام AI در اپراتوری سنتی است — غالبا نیازمند پاکسازی داده و مدیریت تغییر، فراتر از الگوریتم صرف، برای تحقق ارزش است.
- Fractal Analytics – هند/ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۰). Fractal Analytics شرکت جهانی خدمات تحلیلگری و AI است و جزو پیشگامان پشتیبانی تصمیم AI-محور در هند به شمار میآید. با حضور در امریکا، اروپا و آسیا، Fractal به شرکتهای Fortune 500 کمک میکند AI را در کالاهای مصرفی، خردهفروشی، سلامت و مالی بهکار ببرند. تمرکز آن بر ارتقای بینش مشتری، پیشبینی تقاضا، اثرگذاری بازاریابی و تحلیل ریسک با هوش مصنوعی است. مثلاً الگوریتمهای Fractal به شرکتهای FMCG کمک میکند پروموشنها و موجودی را با پیشبینی تقاضای جزئی بهینه کرده یا به بیمهها در کشف تقلب یاری میرساند. Fractal همچنین محصولات جدید میسازد: Qure.ai برای AI در رادیولوژی (کشف بیماری در رادیوگرافی قفسه سینه و CT سر)، Theremin.ai برای مشاوره سرمایهگذاری، و Cuddle.ai (تحلیلگر کسبوکار AI-محور با مکالمه طبیعی) را ایجاد کرده است. Fractal به عنوان یکی از اولین شرکتهای تحلیل هند، نقش بزرگی در توسعه استعداد و آگاهی AI در منطقه داشته و در ۲۰۲۲ یونیکورن شد. با ارائه راهکارهای اختصاصی و تخصص دامنهای، Fractal اهمیت مشاوره و خدمات AI برای سازمانهایی که همه چیز را خودشان نمیسازند نشان داد و موفقیتش حاکی از اتکای جهانی به شرکای تخصصی برای تسریع پذیرش AI سازمانی است.
- Upstart – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۲). Upstart یک فینتک است که با الگوریتمهای AI، اعتبارسنجی وامهای مصرفی را هوشمندتر و دقیقتر از مدلهای سنتی FICO هدف گرفته. مدل Upstart متغیرهای وسیعی چون تحصیلات، پیشینه کاری، هزینههای زندگی و تراکنشهای بانکی را با یادگیری ماشین تحلیل و اعتبارسنجی متقاضی را پیشبینی میکند. بدین ترتیب، تعداد افراد بیشتری (حتی با سابقه اعتباری محدود) با نرخ بهره کمتر تایید و نرخ نکول پایین حفظ میشود. Upstart با بانکها و موسسات اعتباری همکاری میکند تا آنان را قادر سازد فراتر از معیارهای سنتی وام بدهند و مخاطب نو به دست آورند. مدل بر اساس بازپرداخت واقعی پیوسته بهبود مییابد و کاهش معنیداری در نرخ نکول (در نرخ تایید یکسان) نسبت به روشهای قدیمی گزارش شده است. در ۲۰۲۱ وارد بورس شد و رشد چشمگیری داشت، هرچند درباره سوگیری مدل و تحولات اقتصادی مورد سوال قرار گرفته. اخیرا وارد بازار وام خودرو شده است. رشد برجسته Upstart صنعت اعتبار مصرفی را به بازاندیشی کارت امتیازدهی و پذیرش مدلهای AI-محور دادهمحور ترغیب کرده است. نمونه تاثیرگذار از تحول مالی با AI و آوردن یادگیری و جزئیات بیشتر به تصمیمات اعتباری است که میتواند سرنوشت زندگی را عوض کند.
- AlphaSense – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۱). AlphaSense یک پلتفرم هوشمندی بازار و تحقیق است که از AI و NLP برای نمایهسازی و جستجوی اطلاعات مالی در مقیاس وسیع بهره میبرد. ویژه متخصصان مالی، استراتژیستها و پژوهشگران، AlphaSense میلیونها سند — از پروندههای SEC، رونویس تماسهای درآمد، مقالات خبری، تحلیل کارگزاری و اسناد داخلی — را بلادرنگ قابل جستجو با درک متنی میکند. کاربر میتواند عبارتی مانند “تاثیر افزایش قیمت فولاد بر حاشیه خودروسازی” را بپرسد و AI AlphaSense بخشهای مرتبط را از سراسر منابع برمبنای تحلیل احساس و مترادفها بیرون میکشد. جستجوی معنایی آن اصطلاحات تخصصی و مخففها را میفهمد و حتی پایش و هشدار بر کلیدواژهها (مثلا نام رقبا) را انجام میدهد. اخیرا ویژگی مولد AI برای خلاصه یا پاسخ سوال از کلیه دادهها افزوده است. با افزایش بهرهوری کارکنان دانشی در مالی و توسعه بازار، AlphaSense در بانکها، شرکتهای مدیریت دارایی و Fortune 500 محبوب است. ارزش گذاری اخیر بیش از ۱ میلیارد دلار نشانگر قدرت AI در بازیابی اطلاعات است (به ویژه وقتی برای زبان تخصصی یک حوزه تنظیم شده باشد). AlphaSense استاندارد جدیدی برای تحقیق روندهای بازار و هوشمندی رقابتی دیکته کرده و رقبایی چون FactSet یا Bloomberg را به ارتقای AI خود واداشته است.
- SAP – آلمان (تأسیس ۱۹۷۲). SAP یکی از بزرگترین شرکتهای نرمافزار سازمانی جهان است و AI را در ERP، زنجیره تامین، منابع انسانی و تجربه مشتری برای هوشمندسازی سازمانها ادغام کرده است. قابلیتهای AI SAP — غالباً زیر شاخص Leonardo یا ذیل ادغام در اپلیکیشنها — شامل همسانسازی خودکار پرداخت و فاکتور مالی (با ML)، پیشبینی موجودی در زنجیره تامین، تحلیل AI-محور استخدام (یافتن بهترین داوطلب یا شناسایی سوگیری)، و چتبات خدمات مشتری میشوند. SAP همچنین Business Services AI را در سکوی Business Technology Platform خود عرضه میکند — توابع هوش مصنوعی عمومی (استخراج سند، تشخیص تصویر و پیشبینی) که قابل اتصال به فرایندهای کسبوکار هستند. مدلهای صنعتی خاصی نیز توسعه داده (بهینهسازی تولید یا حس تقاضای خردهفروشی). راهبرد SAP بر گردش کار افزوده با AI متمرکز است — یعنی هوش مصنوعی به طور یکپارچه وارد رابطهای کاربری فعلی میشود و توصیه یا فرآیندها را خودکار میکند. با توجه به پایگاه عظیم کاربران، ادغام AI توسط SAP اثر وسیعی دارد: بسیاری سازمانها جهانی از طریق سیستمهای SAP با AI آشنا میشوند. همکاری با Azure و سایرین برای AI نیز نشانگر رویکرد همکاری فراگیر به AI سازمانی است. SAP با تزریق AI به ERP سازمانها را به سوی تصمیمگیری دادهمحور و تحول کسبوکار سوق میدهد.
- Fourth Paradigm (4Paradigm) – چین (تأسیس ۲۰۱۵). Fourth Paradigm یا 4Paradigm استارتآپی چینی تخصصی در AutoML و راهکارهای AI سازمانی است. سکوی آن بسیاری از مراحل ساخت مدل AI — از آمادهسازی داده تا انتخاب و استقرار مدل — را خودکارسازی میکند و به شرکتها (بهویژه بانک، بیمه و خردهفروشی) امکان ساخت سریع مدل بدون تیم تخصصی AI را میدهد. پلتفرم “AI OS” آن برای سناریوهایی چون امتیازدهی اعتباری، پیشبینی ریزش مشتری و سیستمهای توصیهگر کاربرد فراوان دارد. 4Paradigm در پذیرش AI توسط صنعت مالی چین پیشقدم بوده و به بانکهای برجسته در مدیریت ریسک و بازاریابی AI-محور یاری رسانده است. تمرکز ویژهای هم بر AI تصمیمگیرنده دارد: فراتر از صرف پیشبینی، هدف بهینهسازی تصمیمات (مثلا تخصیص بودجه بازاریابی با RL) است. 4Paradigm در اجلاس گارتنر لیدر سکوهای علم داده شده و برنده جوایز بینالمللی یادگیری ماشین است و برای Ipo هنگکنگ اقدام کرده است. بهعنوان یکی از “یونیکورنهای هوش” چین، رشد آن بیانگر نیاز به سکوهای AI سازمانی در بازارهای نوظهور است و نشان میدهد AutoML میتواند AI را دمدستی نماید و مانع ورود شرکتها را بردارد. حضور 4Paradigm رقبا را به پیشرفت AutoML برای تحقق AI-خود-سازنده واداشته است.
- Tenstorrent – کانادا (تأسیس ۲۰۱۶). Tenstorrent یک استارتآپ سختافزاری AI است که پردازندههای AI مبتنی بر RISC-V و راهکارهای محاسباتی قدرتمند طراحی میکند. به رهبری آرشیتکت افسانهای چیپ، جیم کلر، ماموریت Tenstorrent ساخت تراشههای منعطف و فوقبهرهور برای آموزش و اجرای شبکههای عصبی است. معماری شرکت هستههای RISC-V (معماری استاندارد متنباز) را با شبکه ویژه روی چیپ برای مقیاسپذیری و جریان داده بهینه ترکیب میکند. چیپهای اصلی (مانند Grayskull و Wormhole) با هدف رقابت با GPUها طراحی شدهاند و قدرت بالا با هزینه و مصرف کمتر را نوید میدهند و هم برای مراکز داده و هم لبه کاربرد دارند. Tenstorrent برد توسعهدهنده عرضه و با سایرین (مثلا LG برای چیپ تلویزیون هوشمند) همکاری IP آغاز کرده است و چشمانداز سختافزار باز برای AI را دنبال میکند. با متنوعشدن مدلهای AI، رویکردش ارائه کامپیوتر ماژولار و مقیاسپذیر و قابل سفارشیسازی است. در مراحل اولیه اما با سرمایهگذاری سامسونگ، هیوندای و استعدادهای کلیدی رشد یافته. Tenstorrent برای دفاع از اکوسیستم غیر انحصاری سختافزار هوش، بویژه با اتکای بر RISC-V و باز بودن، مهم است و پیشرفت آن ممکن است ساختار آینده شتابدهندههای AI را تغییر دهد (اگر برتریهای کارآمدی و تطبیقپذیری خود را ثابت کند).
- G42 – امارات متحده عربی (تأسیس ۲۰۱۸). گروه ۴۲ یا G42 در ابوظبی یک هلدینگ بزرگ فعال در هوش مصنوعی و رایانش ابری در خاورمیانه است. در سلامت، مالی، ژئواسپاتال و دولت فعالیت گسترده دارد و رسالتش هدایت AI برای توسعه ملی و کاربردهای تجاری است. به طور مشخص، G42 Healthcare سال ۲۰۲۰ همراه با BGI چین بزرگترین آزمایشگاه کرونا و سپس رهبری کارآزمایی واکسن در امارات را نشان داد و بسیج AI و داده برای بهداشت عمومی را اثبات کرد. G42 مالک ابررایانه Artemis (از قدرتمندترین منطقه) است؛ در ۲۰۲۳ Presight AI را (متمرکز بر کلانداده برای تامین امنیت عمومی و پاسخ به بیماری) وارد بورس کرد. همکاریهای جهانی فراوانی دارد — با Alphabet’s X در کشف معدن AIمحور و با دولت چنگدو چین در شهر هوشمند. شرکت تابعه Bayanat هوشمندی ژئواسپاتال بر پایه AI ارائه میدهد. موسس دانشگاه MBZUAI (اولین دانشگاه تخصصی هوش مصنوعی در جهان) نیز همین گروه است. این اقدامات موقعیت امارات را بهعنوان قدرت نوظهور AI و فضای آزمایش بینالمللی حوزه هوش تثبیت میکند و نمونهای عالی از شراکت دولت-خصوصی برای پیشبرد AI است. در عین حال با ارائه راهکارها ویژه زبان عربی و منطقه، نیاز خاص منطقه را پاسخ میدهد.
- InstaDeep – تونس/بریتانیا (تأسیس ۲۰۱۴). InstaDeep استارتآپ پیشروی AI است که از تونس شروع و بعدها به لندن گسترش یافت و به خاطر یادگیری تقویتی عمیق و AI تصمیمگیری شهرت دارد. نقطه عطف InstaDeep همکاری با BioNTech (سازنده واکسن کرونا) بود برای مدلهای AI شناسایی انواع کووید پرخطر؛ که منجر به خرید آن توسط BioNTech در ۲۰۲۳ با ارزشی حدود ۶۸۰ میلیون دلار شد — یکی از بزرگترین اکتسابهای AI اروپا. توانمندی اصلی InstaDeep بهکارگیری AI برای مسائلی چون بهینهسازی مسیر، لجستیک و زیستمحاسبات است: مثلا به Deutsche Bahn در زمانبندی قطار و به شرکتهای حمل برای تعیین مسیر بهینه با RL کمک کرده است؛ اغلب برای بهینهسازی پویا و مقیاسپذیر مسائلی که روشهای کلاسیک از پس آن بر نمیآیند. همچنین AI برای floorplanning طراحی تراشه ساخته و با DeepMind و Google در موضوعاتی مانند خودکارسازی ساختار محاسباتی (مربوط به AlphaFold) همکاری پژوهشی داشته است. حرکت InstaDeep از استارتآپ شمال آفریقا به بازیگر جهانی نشانه دموکراتیزهشدن استعداد و نوآوری AI فراتر از مراکز سنتی است. موفقیتش بهویژه در زیستفناوری با BioNTech همگرایی AI و علوم زیستی را برجسته میکند. علاوه بر این، InstaDeep بهعنوان کمپانیی از بازار نوظهور، الهامبخش است: اثبات میکند AI سطح جهانی میتواند از هرجا برخیزد و با این کار، تونس را در نقشه AI جهانی قرار داد و مشوق شکلگیری استارتآپهای AI در آفریقا و خاورمیانه شد.
- Uniphore – هند/ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۸). Uniphore شرکت هوش مصنوعی مکالمهای و اتوماسیون است که بر راهکارهای مراکز تماس و گفتار AI تمرکز دارد. از هند و با اپلیکیشنهای صوتی برای روستاها آغاز به کار کرد و اکنون به بازیگر جهانی ارتقای خدمات مشتری با AI بدل شده. پلتفرم Uniphore ترکیب تشخیص گفتار، درک زبان طبیعی، بیومتریک صوت و عاملهای خودکار برای کمک یا توانمندسازی اپراتورهای انسانی است. مثلا دستیار مکالمه آن گفتگوی تماس را برخط تبدیل به متن، مقاله مرتبط را برای اپراتور پیشنهاد و حتی احساس یا هدف مشتری را تشخیص میدهد تا پاسخ مناسب تر دهد. پس از تماس، AI مکالمه را خلاصه و اقدامات بعدی را ثبت میکند. Q for Sales با بینایی ماشین سیگنالهای تصویری تماس ویدیویی (مثل حالت چهره) را برای ارزیابی درگیرشدگی مشتری تحلیل میکند. همچنین U-Trust بیومتریک صوتی را برای راستیآزمایی تماس فعال کرده و مانع تقلب میشود. شرکت روی AI مولد نیز سرمایهگذاری کرده و قابلیتهایی مانند نگارش پیشنهاد پاسخ یا پیگیری ایمیل را برای اپراتور با GPT ادغام نموده است. با خریدهای کلان (Emotion Research Lab برای تشخیص چهره، Jacada برای RPA) و ارزشگذاری بیش از ۲ میلیارد دلار، Uniphore نشانگر دگرگونی صنعت مرکز خدمات مشتری با AI برای تعامل کاراتر و همدلانهتر است. این موفقیت منعکسکننده نیاز صنعت به AI چندحالته (صوت+تصویر) برای شناخت و خدماتدهی بهتر به مشتری و نشانهگر گسترش نقش هند در صحنه جهانی AI است.
- Icertis – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۰۹). Icertis صدرنشین مدیریت چرخه عمر قرارداد مبتنی بر AI (CLM) است. نرمافزار ابری آن به شرکتها کمک میکند حجم زیادی قرارداد را دیجیتال و با AI تحلیل و بهینه کنند. Icertis با NLP متن قرارداد، استخراج کلیدواژه و شناسایی تعهدات یا ریسکها (مانند تبصره غرامت یا تمدید خودکار) را از کل آرشیو قراردادهای یک شرکت انجام میدهد. این دادهها بینشهایی مانند میزان ریسکپذیری تامینکنندگان یا پایبندی سازمان به استانداردها میدهد. در ۲۰۲۳ ExploreAI را ارائه کرد (AI مولد مبتنی بر Azure OpenAI مایکروسافت) که به کاربران امکان جستجو و تعامل با داده قراردادها با زبان محاورهای و حتی تهیه خودکار نسخه جدید یا خلاصه قرارداد را میدهد. پلتفرم آن با ERP و CRM ادغام میشود تا قراردادهای خرید یا فروش بیوقفه از مذاکره تا اجرا پیش روند. با AI، Icertis سازمانها را از نشت ارزش قرارداد دور و در انطباق نگه میدارد. با ارزشگذاری بیش از ۵ میلیارد دلار و مشتریان سطح بالایی چون مایکروسافت و ایرباس، نشان داده قراردادها دارایی دادهای هستند که میتوانند با AI برای مزیت راهبردی استخراج و مدیریت شوند و صنعت مدیریت قرارداد را متحول کرده است.
- Neuralink – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۶). Neuralink استارتآپ نوروتکنولوژی زیر نظر ایلان ماسک است و هدفش توسعه رابط مغز-رایانه (BCI) برای پیوند مستقیم مغز انسان با کامپیوتر است. رویای نهایی Neuralink همزیستی با AI است — امکان ارتباط و کنترل با فکر، و حتی درمان اختلالات عصبی. این شرکت با چیپهای عصبی کوچکی همراه هزاران الکترود ظریف که در جمجمه کار گذاشته میشود (بهکمک ربات جراح) موجساز شده است. در دموهایش، Neuralink نشان داده یک میمون تنها با سیگنال مغزی از چیپ Neuralink پینگپنگ بازی میکند؛ نشاندهنده توانایی خواندن داده عصبی است. بخش هوش مصنوعی ترجمه داده عصبی پیچیده به خروجیهای قابل استفاده (مثلاً حرکت نشانگر) است. در سال ۲۰۲۳ مجوز FDA برای آزمایش انسانی بر بیماران معلول گرفت. هرچند پروژه چالشبرانگیز و بحثبرانگیز (ایمنی، اخلاق)، Neuralink علاقه و سرمایهگذاری در BCI را جلب کرده. اگر موفق باشد، فناوریاش میتواند درمان ناتوانیهای حرکتی یا نابینایی باشد با پلزدن روی مدار عصبی آسیبدیده یا روزی قابلیتهای جدید انسانی مانند ارتقای حافظه یا تلهپاتی را ممکن کند. Neuralink مرز پیوند هوش و زیست را جابجا و “مسئله نهایی ورودی-خروجی” (یکپارچهسازی AI و مغز) را هدف گرفته است.
- ElevenLabs – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۲۲). ElevenLabs استارتآپی تخصصی در AI متنبهگفتار (TTS) و شبیهسازی صدا است و به خاطر سنتز گفتار فوق طبیعی و بیانگر شهرت دارد. سکوی آن به کاربران اجازه میدهد از متن، صدای مصنوعی در سبکهای مختلف و حتی شبیه یک صدای خاص بسازند (فقط با چند دقیقه صدای نمونه). مدل AI ElevenLabs ظرافتهایی چون احساس، لحن و سرعت را به دقت بازآفرینی میکند و خروجی آن برای بسیاری کاربردها غیرقابل افتراق از صدای انسان است. تاکنون برای کتابهای صوتی سفارشی، دوبله بازی یا ویدیو به زبانهای دیگر با همان صدا و تولید صداگذاری خلاقانه استفاده شده است. با داشتن API و رابط ساده، ElevenLabs دسترسی به TTS پیشرفته را بسیار آسان کرد و ویروسی شد. اما کیفیت بالای فناوری سبب سواستفاده (شبیهسازی صدای چهرههای مشهور) شد که شرکت را به قفلگذاری (اجازه با رضایت و واترمارک مخفی) واداشت. ظهور این کیفیت صدای AI پیامدهای عمیقی دارد: میتواند رسانه را دسترسپذیرتر (روخوانی آنی مقاله یا صدا برای نابیناها)، امکان صدای دیجیتال مخصوص برای بیماران یا حتی تقلب اطلاعاتی را فراهم سازد. ElevenLabs نشانگر جهش سریع صوت مولد AI و استانداردی برای غولهای TTS است و ضرورت تعادل نوآوری/اخلاق را در عصر صدای AI برجسته میکند.
- Aleph Alpha – آلمان (تأسیس ۲۰۱۹). Aleph Alpha پاسخ اروپا به مدلهای زبانی بزرگ است — آزمایشگاه AI در هایدلبرگ که به توسعه مدلهای مستقل زبانی و AI چندحالته میپردازد. نام آن هم یادآور رقیبت با OpenAI (“آلفا” مشابه “الیف ”). Aleph Alpha مدل زبانی Luminous با ۱۳ میلیارد پارامتر (و نمونههای تا ۷۰ میلیارد) را توسعه داده است که از انگلیسی و آلمانی پشتیبانی میکند و هدفش ارائه AI بومی امن برای اروپا است. تاکید شرکت بر قابلیت چندزبانی قوی و حفظ حریم داده است و مدلهایش را از طریق API یا نصب محلی برای خلاصهسازی، ترجمه یا پاسخ به سوال از اسناد عرضه میکند. همچنین مدل چندحالته تصویر و متن را همزمان پردازش میکند (توصیف یا پرسش درباره تصویر). مهمتر آنکه بر قابلیت توضیح خروجیها (پرانتز کردن بخشهای موثر سند) تاکید دارد و حتی برای ارتش آلمان و دولتهای اروپایی که درباره AI غیربومی نگرانی دارند کار کرده است. ظهور Aleph Alpha، همراه با پروژه Mistral فرانسه، نماد عزم اروپا برای بومیسازی توسعه AI و حفظ حاکمیت داده است. با پژوهشهای باز همچون DeepMind، Aleph Alpha الگویی برای توسعه AI همسو با زبان، فرهنگ و ارزشهای اروپا (مانند GDPR) عرضه کرده و طرحی پیش پای مناطق کوچکتر برای رقابت با غولهای جهانی قرار میدهد.
- Groq – ایالات متحده (تأسیس ۲۰۱۶). Groq استارتآپ سختافزاری AI است که مهندسان سابق Google (توسعهدهندگان TPU) آن را بنیان نهادهاند و معماری منحصر به فرد پردازنده جریان تانسور (TSP) با بازده بالا و تاخیر اندک را ارائه دادهاند. تراشه Groq فاقد کش و چندنخی سنتی است؛ بلکه داده را از طریق واحدهای محاسباتی با یک نخ قطعی و با سرعت بسیار حرکت میدهد و این کار بهینهسازی کامپایلر را ساده و سربارها را حذف میکند. نتیجه آن عملکرد بسیار پیشبینیپذیر با تاخیر کم است که برای کاربردهای inference زنده (مانند خودرو خودران یا معاملات) ارزشمند است. یک نود Groq بیش از ۱۰۰۰ TOPS (تریلیون عملیات بر ثانیه) پردازش میکند و میتوان آنها را تسک بندی کرد. این شرکت مدعی مدل برنامهنویسی ساده (C++) است و رویکردش جایگزینی برای GPUهاست؛ با تمرکز بر کاربردهایی که قطعیت و تاخیر کم مهمتر از حجم خام عملیات است. Groq در برخی خدمات مالی و دفاعی برای inference AI پذیرفته شده است. هرچند در قیاس با Nvidia کوچک است، Groq با نوآوری معماری تراشه ثابت میکند استارتآپها میتوانند با بازنگری اصول پایه، سرمایه و استعداد جذب کنند. همزمان، Groq موجب فشار رقابتی بر غولها برای توجه به معماری جریان/نامتقارن شده است. پیشرفت Groq نمونه پویایی بازار تراشههای AI و تلاش برای پاسخ به نیازهای نسل بعدی AI است که شاید GPU سنتی مناسبترین جواب نباشد.
ردیف ۹۷–۱۰۰: اسامی شایسته تقدیر
در پایان، چند شرکت تاثیرگذار دیگر که شاید در دستهبندیهای بالا نگنجیدند اما به دلیل نوآوری و اثرگذاری، سزاوار یادآوری در منظره هوش مصنوعیاند:
- پلاگینهای OpenAI (با شرکای متعدد، راهاندازی در ۲۰۲۳) – جهانی. اگرچه خود یک شرکت نیست، اکوسیستم پلاگینهای ChatGPT (و ادغامهای شرکای OpenAI) در حال تغییر نحوه تعامل نرمافزارها با هوش مصنوعی است. شرکتهایی مانند Expedia، Instacart، Slack و Wolfram|Alpha که پلاگینهایی برای تعامل ChatGPT با خدماتشان ساختند، مدل جدیدی از تجربه کاربری مبتنی بر هوش مصنوعی را رقم زدهاند. برای مثال، پلاگین OpenTable به ChatGPT امکان میدهد تا رزرواسیون رستورانها را جستجو کند و پلاگین Wolfram به آن اجازه انجام محاسبات را میدهد و استدلال را با محاسبه دقیق ترکیب میکند. این روند قابلیت همکاری هوش مصنوعی نشان میدهد دستیاران هوشمند آینده میتوانند بهطور یکپارچه ابزارها را استفاده کرده و در وب اقدام کنند. این امر نوآوری را تقویت میکند؛ چرا که حتی استارتاپهای کوچک (مانند سرویس هواشناسی یا اپلیکیشن یادآور) با اتصال به ChatGPT به مخاطبان بیشتری دست مییابند. هرچه این اکوسیستم پلاگین گسترش یابد، چشماندازی از عاملهای هوش مصنوعی برای انجام کارهای چندمرحلهای در فضای آنلاین با هماهنگی زبان طبیعی ترسیم میشود. این مدل مشارکتی که به ابتکار OpenAI هدایت میشود، شرکتهای زیادی را درگیر کرده و میتواند به اندازه هر محصول مجزایی تاثیرگذار باشد – بنابراین «ذکر افتخاری» در زمینه شرکتهای هوش مصنوعی برازنده آن است.
- Olive AI – آمریکا (تأسیس ۲۰۱۲). Olive یک شرکت هوش مصنوعی تخصصی در زمینه سلامت است که فرآیندهای اداری بیمارستانها و درمانگاهها را خودکار میکند. Olive که به عنوان «نیروی انسانی هوش مصنوعی در سلامت» شناخته میشود، رباتهایی دارد که کارهایی مانند بررسی صلاحیت بیمه، اخذ مجوزهای اولیه، پردازش درخواستها و مدیریت موجودی را انجام میدهند – و عملاً مانند یک کارمند دیجیتال برای کاهش کارهای تکراری عمل میکنند. با ادغام در پروندههای الکترونیک سلامت و سیستمهای بیمه، هوش مصنوعی Olive میتواند زمان و هزینه قابل توجهی در فرآیندهای اداری صرفهجویی کند و پرسنل درمانی را بیشتر بر مراقبت بیماران متمرکز سازد. همچنین در زمان پاندمی از هوش مصنوعی برای کمک به گزارش نتایج آزمایشگاه بهره گرفت. با استقرار گسترده در سراسر سیستمهای درمانی آمریکا، Olive توجهات را به پتانسیل بالای هوش مصنوعی در کاهش تورم اداری حوزه سلامت (که از عوامل مهم هزینههای بالای پزشکی است) جلب کرده است. موفقیت Olive باعث شده بسیاری از تامینکنندگان به کاربرد هوش مصنوعی نه تنها در محیط بالینی (مانند تشخیص بیماری) بلکه در کارایی عملیاتی بیندیشند. این موضوع بیانگر آن است که شرکتهای هوش مصنوعی تخصصی میتوانند با ارائه راهکارهای متناسب با جزئیات هر صنعت – در اینجا، جریانهای کاری پیچیده و الزامات محرمانگی سلامت – ارزش عمیق ایجاد کنند.
- Bright Machines – آمریکا (تأسیس ۲۰۱۸). Bright Machines در حال پیشبرد تولید هوشمند از طریق «ریزکارخانهها» است – سلولهای تولیدی انعطافپذیر که با رباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی و بینایی کامپیوتری محصولات را با کمترین دخالت انسانی مونتاژ و بازبینی میکنند. این شرکت عملاً اتوماسیون مبتنی بر نرمافزار را به کف کارخانهها آورده و خطوط تولید را سازگارتر (توانایی تغییر سریع محصول) و مقیاسپذیرتر میسازد. Bright Machines از هوش مصنوعی برای افزایش دقت رباتها، کنترل کیفی (شناسایی عیوب با بینایی) و شبیهسازی و بهینهسازی جریان کار در کارخانه استفاده میکند. این شرکت با تمرکز بر صنایعی مانند الکترونیک، قصد دارد تولید را دوباره به محل مصرف (برای کاهش نیاز به نیروی کار) یا نزدیکتر به مصرفکننده (برای سرعتبخشی در عرضه) بازگرداند. رویکرد Bright Machines گاه به «تسلا حوزه تجهیزات تولید» تشبیه میشود از جهت نوسازی یک صنعت سنتی با محاسبات مدرن. با افزایش پیچیدگی کارخانهها و کوتاهتر شدن چرخه عمر محصولات، مفهوم اتوماسیون اتوماسیون (استفاده از هوش مصنوعی برای راهاندازی و مدیریت خطوط تولید) این شرکت بسیار تاثیرگذار است – و روایت صنعت ۴.۰ را از نظریه به عمل سوق میدهد. چشمانداز شرکت نشان میدهد هوش مصنوعی نه تنها فرآیندهای موجود را بهینه میکند، بلکه میتواند اساساً نحوه تولید را بازآفرینی کند و حتی الگوهای جهانی تولید را تغییر دهد.
- Snowflake – آمریکا (تأسیس ۲۰۱۲). Snowflake بازار انبار داده را با پلتفرم بومی ابری خود متحول کرد و روزبهروز بیشتر با هوش مصنوعی و یادگیری ماشین درهمآمیخته میشود، چرا که به سازمانها امکان ذخیره و تحلیل حجم عظیمی از داده موردنیاز پروژههای هوش مصنوعی را میدهد. اگرچه «شرکت هوش مصنوعی» به معنای سنتی نیست، Snowflake زیرساخت دادهای را فراهم میکند که بسیاری از کاربردهای هوش مصنوعی بر آن متکی هستند – بستر Data Cloud آن امکان اشتراکگذاری و جستجوی داده بین سیلوهای مختلف را فراهم میکند، که برای آموزش مدلهای قدرتمند حیاتی است. Snowflake از زبان Python، خطوط داده پیشرفته برای یادگیری ماشین و همکاریهایی برای آوردن یادگیری ماشین مستقیم به دادهها (مثلا با DataRobot و H2O.ai) پشتیبانی کرده است. با دسترسپذیر و کارآمد ساختن دادهها (و مقیاسپذیری تقریباً نامحدود)، Snowflake موانع تغذیه الگوریتمهای هوش مصنوعی با داده باکیفیت را کاهش میدهد. بسیاری از شرکتها فروشگاه قابلیت یا خطوط استنتاج مدل روی Snowflake ساختهاند. بنابراین، Snowflake بهطور غیرمستقیم شتابدهنده پذیرش هوش مصنوعی است – یادآور اینکه نوآوری در مهندسی و ذخیره داده یکی از عوامل کلیدی پیشرفت هوش مصنوعی است. رشد سریع و تاثیرگذاری آن بر نحوه مدیریت دادهها (انتقال از پایگاههای داده داخلی به انبارهای ابری و دریاچههای داده) جایگاه آن را بهعنوان عضوی افتخاری در این فهرست تثبیت کرده و لایه زیربنایی ساختار فناوری هوش مصنوعی را نمایندگی میکند.
جمعبندی: اکوسیستم جهانی هوش مصنوعی پویا، غنی و به سرعت در حال رشد است؛ ۱۰۰ شرکت این فهرست (و بسیاری دیگر) در حال پیشبرد تحول فناوری در همهی حوزهها هستند. از غولهای فناوری که هوش مصنوعی را در تار و پود زندگی روزمره میتنند تا استارتاپهای متمرکزی که مسائل خاص را با راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی حل میکنند، هر یک سهمی در گسترش قابلیتهای این فناوری دارند. با تداوم نوآوری، رهبران جدیدی ظهور خواهند کرد و شرکتهای موجود خود را بازآفرینی میکنند. اما آنچه مسلم است اینست که: هوش مصنوعی اکنون به عاملی تعیینکننده در مزیت رقابتی و تغییرات اجتماعی در سراسر جهان تبدیل شده است. رصد این سازمانهای تاثیرگذار به ما کمک میکند آیندهای را که در حال ساختن آن هستند، بهتر ببینیم.